• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سید علی حسینی خامنه‌ای

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



آیت الله سید علی خامنه ای، تیر ۱۳۱۸ در مشهد به دنیا آمد. پدربزرگش آیت الله سید حسین تفرشی خامنه ای از روحانیون مشهور آذربایجان و از طرفداران نهضت مشروطه بود. پدربزرگ دیگرش، آیت الله سیدهاشم میردامادی نجف آبادی ، از علمایی بود که پس از حادثه مسجد گوهرشاد دستگیر و تبعید شد. وی از مفسران قرآن کریم به شمار می رفت. پدر وی آیت الله سید جواد خامنه ای در دوره جوانی به مشهد مهاجرت کرد و ضمن سکونت در آن شهر، به آموزش علوم دینی پرداخت و برای تکمیل آموخته های خود راهی حوزه علمیه نجف اشرف شد. آیت الله سید جواد خامنه ای از روحانیان مشهور مشهد بود. مادرش، بانو خدیجه میردامادی ، زنی شجاع، آشنا به معارف دین و دوستدار شعر بود، و نقشی مؤثر در تربیت کودکان خود، بویژه دینداری آنان داشت.

آقای خامنه ای تحصیلات خود را پس از دو مکتب، در دبستان دارالتعلیم دیانتی آغاز کرد. در سال آخر دبستان به آموزش دروس حوزوی پرداخت و با ورود به حوزه علمیه مشهد آن را پی گرفت. وی تحصیلات متوسطه را نیز تا پایه چهارم دبیرستان ادامه داد. پس از پایان دوره سطح، درس خارج را نزد آیت الله سیدمحمدهادی میلانی پی گرفت. در ۱۳۳۶ ش برای زیارت و ادامه تحصیل به حوزه علمیه نجف رفت، اما به دلیل عدم موافقت پدر با پی گیری تحصیل در حوزه علمیه نجف، به ایران بازگشت و راهی حوزه علمیه قم شد و فقه و اصول را نزد آیات بروجردی، مرتضی حائری و امام خمینی درس گرفت. آشنایی او با سیاست به اوایل دهه ۱۳۳۰ بازمی گردد؛ زمانی که نواب صفوی با تنی چند از اعضای فداییان اسلام به مشهد رفته و در مدرسه سلیمان خان سخنرانی کرده بود. سیدعلی خامنه ای که از طلاب این مدرسه بود، تحت تأثير شور انقلابی نواب قرار گرفت و نخستین واکنش های سیاسی او علیه دستگاه حکومتی پس از اعدام نواب و یارانش، با نوشتن اعلامیه و توزیع آنها آغاز شد.

سیدعلی خامنه ای از ۱۳۴۱ ش که نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی آغاز شد، با ایمان به دگرگونی های اجتماعی بر مبنای اسلام، فصل تازه ای در زندگی خود آغاز کرد. از این زمان مبارزات سیاسی او علیه حکومت پهلوی آغاز شد. نخستین مأموریت او بردن پیام امام خمینی به علمای مشهد، بویژه آیت الله میلانی، درباره برنامه های مبارزاتی ماه محرم ۱۳۴۲ ش بود. خود نیز برای سخنرانی به بیرجند رفت. پس از سخنرانیهای پرشور در بیرجند دستگیر شد، به مشهد انتقال یافت و در بازداشتگاه لشکر مشهد زندانی شد. پس از آزادی به قم برگشت و این بار عازم زاهدان شد. اما در بهمن ۱۳۴۲ در زاهدان دستگیر و پس از اعزام به تهران در قزل قلعه زندانی گردید. پیش از این او و هم ردیفان فکری اش یک سازمان مخفی سیاسی در قم بنا گذاشته و برای تشکیلات حوزه علمیه قم طرحهای تازه ای ریخته بودند. این اقدامات پس از مدتی کشف شد، عده ای دستگیر و عده ای پنهان شدند. سیدعلی خامنه ای پس از حدود یک سال اختفا به مشهد بازگشت و به تدریس و تفسیر پرداخت. جلسه های درس او که با نشر افکار انقلابی همراه بود، به بازداشت او در ۱۳۴۶ منجر شد. علت اصلی دستگیری ایشان، ترجمه و چاپ کتاب آینده در قلمرو اسلام بود. بار دوم در ۱۳۴۹ ش توسط ساواک خراسان بازداشت شد. او متهم بود خبر شهادت حجت الاسلام سید محمدرضا سعیدی را پراکنده، و در تعطیلی حوزه علمیه مشهد، به همین مناسبت کوشیده است. در ۱۳۵۰ش برای پنجمین بار به زندان افتاد و از برخوردهای خشونت بار ساواک در امان نماند. پس از آزادی بار دیگر کلاسهای مخفی و آشکار خود را دایر کرد؛ این بار با گستردگی بیشتر . او فعالیتهای خود را در مدرسه میرزا جعفر، مسجد امام حسن و سپس مسجد کرامت مشهد متمرکز کرد. دستگاه امنیتی حکومت پهلوی با احساس خطر از تشکیل این جلسه ها، اقدام به تعطیلی این کانونها کرد و سید علی خامنه ای را در دی ۱۳۵۳ دستگیر و یادداشتها و نوشته های او را جمع کرد. او را به تهران فرستادند و در کمیته مشترک ضدخراب کاری به شدت شکنجه کردند. خود می گوید : "مدتها در سلولی با سخت ترین شرایط و در وضعی که فقط برای آنان که آن شرایط را دیده اند، قابل فهم است، نگه داشته شدم." پس از هشت ماه در شهریور ۱۳۵۴ از زندان آزاد شد و فعالیتهای خود را از سر گرفت ولی اجازه تشکیل جلسه های درسی به او داده نشد.

در پی شهادت آیت الله سید مصطفی خمینی ، اقدام به فعالیتهایی کرد که ساواک خراسان را خوش نیامد. او متهم بود که نام خمینی را ترویج می کند. از این رو دستگیر و برای سه سال به ایرانشهر تبعید شد ، اما در اواسط ۱۳۵۷ ش که نهضت اسلامی اوج می گرفت، با سقوط دولت جمشید آموزگار و روی کار آمدن دولت جعفر شریف امامی و برای جلب نظر مردم، تعدادی از تبعیدیها آزاد شدند که ایشان نیز از بند تبعید رها گشت و به مشهد بازگشت. از این زمان یکی از رهبران انقلاب در شهر مشهد بود و در تظاهرات ، تحصن ها و برنامه ریزیها شرکت مستقیم داشت. آیت الله خامنه ای که برای عضویت در شورای انقلاب به تهران آمده بود به همراه دیگر رهبران، در تحصن مسجد دانشگاه تهران شرکت کرد. او با تجربه ای که از تحصن روحانیان در بیمارستان امام رضای مشهد داشت، پیشنهاد تحصن را در دانشگاه تهران ارائه کرد. این تحصن در اعتراض به بسته شدن فرودگاه مهرآباد تهران بود که دولت شاپور بختیار برای جلوگیری از ورود امام خمینی به میهن بدان اقدام کرده بود.

با پیروزی انقلاب اسلامی، مسئولیتهای حکومتی آیت الله خامنه ای آغاز شد. سرپرستی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، معاونت وزارت دفاع و نمایندگی شورای انقلاب در آن وزارتخانه، نخستین سمتهای ایشان در نظام نوپای جمهوری اسلامی بود . ایشان یکی از پنج مؤسس حزب جمهوری اسلامی در ۱۳۵۸ ش و صاحب امتیاز روزنامه جمهوری اسلامی ارگان این حزب بود. آیت الله خامنه ای در ۱۳۵۸ با حکم امام خمینی به سمت امام جمعه تهران منصوب شد. ایشان در ۱۳۵۹ ش در اولین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی از طرف مردم تهران به مجلس راه یافت. با شروع جنگ تحمیلی در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ و به دنبال آن تشکیل شورای عالی دفاع، به عنوان نماینده امام خمینی در آن شورا حاضر شد. از آن پس در جبهه های جنگ حضور می یافت و بر سازمان دهی نیروهای رزمی نظارت می کرد.

آیت الله خامنه ای در ۶ تیر ۱۳۶۰ در مسجد ابوذر تهران ، هنگامی که برای مردم سخنرانی می کرد، با انفجار ضبط صوت بمب گذاری شده ای که روبه روی او قرار داشت، زخمی شد و به بیمارستان انتقال یافت. اعصاب دست راست ایشان آسیب جدی دید و موجب نقص این عضو شد. سازمان مجاهدین خلق (منافقین) این بمب را کار گذاشته بود. پس از آنکه این سازمان با بمب گذاری در ساختمان ریاست جمهوری، رئیس جمهور محمدعلی رجایی را به شهادت رساند (۸ شهریور ۱۳۶۰) آیت الله خامنه ای نامزد ریاست جمهوری شد و با به دست آوردن ۹۵ درصد کل آرا به عنوان سومین رئیس جمهور ایران، قوه اجرائیه را به دست گرفت که بیشترین درصد رأی کسب شده توسط یک رئیس جمهور در ایران تاکنون است. با تشکیل شورای عالی انقلاب فرهنگی ایشان به ریاست این شورا برگزیده شد. در چهارمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ۱۳۶۴ش ایشان بار دیگر به ریاست جمهوری انتخاب گردید. از سمتهای دیگر آیت الله خامنه ای در این دوره، ریاست مجمع تشخیص مصلحت ، نمایندگی مجلس خبرگان رهبری ، نایب رئیسی دوم شورای بازنگری قانون اساسی و ریاست شورای سیاست گذاری کشور بوده است.

با درگذشت امام خمینی در ۱۳ خرداد ۱۳۶۸، مجلس خبرگان رهبری، بنابر قانون اساسی، تشکیل جلسه داد و در ۱۴ خرداد آیت الله سیدعلی خامنه ای را واجد شرایط رهبری دانست و به عنوان رهبر کشور معرفی کرد. ایشان صاحب تألیفاتی است که برخی از آنها مانند آینده در قلمرو اسلام در ۱۳۴۴ش چاپ، اما توسط حکومت پهلوی توقیف شد. مسلمانان در نهضت آزادی هندوستان که در باره مبارزات مسلمانان هند در قرن نوزدهم و بیستم است، از دیگر کتابهای ایشان به شمار می رود. ادعانامه ای علیه تمدن غرب و صلح امام حسن علیه السلام هر دو از ترجمه های آیت الله خامنه ای است. طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، صبر و از ژرفای نماز از تألیفات دیگر ایشان است.

با اینکه آیت الله خامنه ای به عنوان چهرهای سیاسی در ایران و جهان شناخته شده است، اما ایشان آگاه به ادبیات کلاسیک ایران و ادبیات معاصر جهان بویژه رمان است؛ از نوجوانی به خواندن رمان علاقه مند بود و این علاقه را تا امروز به همراه داشته است. او به شعر علاقه ای وافر دارد. از نوجوانی در انجمنهای ادبی مشهد شرکت می جست و به عنوان یک شعرشناس و منتقد مورد توجه شعرای خراسان بود. شوق به مطالعه یکی از خصوصیات بارز و حاشیه نویسی بر کتابهایی که می خواند از عادات آیت الله خامنه ای است. ایشان یکی از مراجع تقلید شیعیان جهان به شمار می رود و در ایران و کشورهای شیعه نشین مقلدان بسیاری دارد. مجموعه سخنرانیهای آیت الله خامنه ای در دوره رهبری در کتابهایی با عنوان حدیث ولایت چاپ و منتشر شده است.


رده‌های این صفحه : عالمان شیعه




جعبه ابزار