• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جعفر شریف امامی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در تاریخ معاصر ایران نام جعفر شریف امامی به خاطر ارائه سیاست دولت آشتی ملی در دوره دوم نخست وزیری اش در ۱۳۵۷ ش معروف است که آخرین تلاش ها را برای حفظ سلطنت شاهنشاهی صورت داد همچنین ریاست طولانی بر بنیاد پهلوی و رهبری لژ بزرگ فراماسونری ایران از دیگر مشخصه های مهم اوست.

جعفر شریف امامی در ۱۸ شهریور ۱۲۸۹ در تهران و در خانواده ای روحانی متولد شد. پدر او حاج محمد حسین ملقب به "نظام الاسلام" در خدمت امام جمعه وقت تهران سید محمد امامی بود و در این راه هم ثروتی به هم زد جعفر شریف امامی ابتدا در کالج مرکزی راه آهن در آلمان تحصیل کرد سپس از دانشگاه دولتی سوئد مدرک مهندسی گرفت. او با زبانهای ،آلمانی، سوئدی، فرانسوی و انگلیسی آشنایی داشت. پس از تکمیل تحصیلات و بازگشت به تهران در ۱۳۱۰ ش در راه آهن دولتی ایران استخدام شد و تا معاونت راه آهن نیز ارتقای شغل یافت در زمان جنگ جهانی دوم و اشغال ایران به اتهام همکاری با آلمانیها و شرکت در کودتایی علیه متفقین بازداشت شد و مدتی در زندان متفقین (اراک) بود. پس از آزادی از زندان در زمان حکومت قوام السلطنه (۱۲۵۲ - ۱۳۳۴ ش) به ریاست بنگاه آبیاری وابسته به وزارت کشاورزی انتخاب شد. سمتهای بعدی او معاونت وزارت راه و ریاست بنگاه راه آهن دولتی ایران بود و سرانجام برای نخستین بار در ۱۳۲۹ ش در کابینه رزم آرا(۱۲۸۰ - ۱۳۲۹ ش) به وزارت راه انتخاب شد. مهندس شریف امامی بعد از قتل رزم آرا مدتی عضویت شورای عالی سازمان برنامه را برعهده داشت و در زمان حکومت دکتر مصدق با حمایت دکتر عبدالله معظمی که از بستگان او بود به ریاست شورای ، عالی سازمان برنامه انتخاب شد بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ نیز همین سمت را به عهده داشت تا اینکه در انتخابات دوره دوم سنا از تهران انتخاب گردید. در فروردین ۱۳۳۶ دکتر اقبال (۱۲۸۸ ۱۳۵۶ ش) در اولین کابینه خود او را به سمت وزیر صنایع و معادن معرفی کرد و این سمت را تا پایان حکومت چهارساله دکتر اقبال به عهده داشت و چون بیشتر از سایر وزیران کابینه به دکتر اقبال نزدیک بود در مسافرتهای نخست وزیر به داخل و خارج کشور به عنوان نایب نخست وزیر تعیین میشد اوضاع بد اقتصادی و تقلب در انتخابات مجلس در ۱۳۳۹ ش استعفای اجباری دکتر اقبال از ریاست دولت را به دنبال داشت و راه را برای نخست وزیری شریف امامی هموار ساخت وظیفه اصلی حکومت شریف امامی سرو سامان دادن به اوضاع اقتصادی و تجدید انتخابات دوره بیستم مجلس شورای ملی بود و پیش بینی میشد که بعد از انجام انتخابات و افتتاح مجلس بیستم جای خود را به دولت دیگری بدهد ولی شاه بعد از افتتاح مجلس بیستم در اسفند ۱۳۳۹ ترجیح داد شریف امامی را برای مدت دیگری در رأس دولت نگاه دارد؛ اما دکتر امینی (۱۲۸۴) - ۱۳۷۱ ش) با حمایت کانون فرهنگیان دبیران دبیرستانها و معلمان مدارس را علیه دولت به اعتصاب فراخواند روز ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۰ دبیران و آموزگاران اعتصابی در میدان بهارستان دست به تظاهرات زدند و با تیراندازی مأموران ،انتظامی، یکی از فرهنگیان کشته و عده ای مجروح شدند و در روز ۱۴ اردیبهشت ۱۳۴۰ شریف امامی از مقام نخست وزیری استعفا کرد.

شریف امامی در حکومت چهارده ماهه دکتر امینی خانه نشین بود تا اینکه با سقوط کابینه امینی و روی کار آمدن اسدالله علم (۱۲۹۸ - ۱۳۵۷ ش) نخست به ریاست بنیاد پهلوی سپس در انتخابات مجلسین در ۱۳۴۲ ش سناتور اول تهران شد و با اشاره شاه ریاست مجلس سنا را بر عهده گرفت. او این سمت را قریب پانزده سال تا انتخاب مجدد به نخست وزیری بر عهده داشت علاوه بر این ریاست بنیاد پهلوی و سمتهای دیگری چون ریاست اتاق صنایع و معادن و بازرگانی و ریاست هیئت مدیره بانک توسعه صنعتی و معدنی و ریاست لژ بزرگ فراماسونری ایران با او بود و با تصدی این مقامات در تعیین خط مشی سیاستهای اقتصادی کشور نقش مؤثری ایفا می کرد دوام شریف امامی در پستهای مهم سیاسی و اقتصادی بدون عنایت خاص شاه امکان پذیر نبود و مهمترین علت آن را باید در موقعیت ممتاز شریف امامی در سازمان فراماسونری ایران جست که ریاست آن را تا آخرین روزهای حکومت شاهنشاهی برعهده داشت و علی رغم انتقاد شریف امامی از اوضاع عمومی کشور و عملکرد دولت بعد از تشکیل حزب رستاخیز و نیز گزارشهای ساواک از سوء استفاده های او شاه به دلیل ترس از ارتباطات خارجی اش ارتباط با (انگلیسیها و این باور که شریف امامی می تواند در مقام ریاست تشکیلات فراماسونری ایران به بقای رژیم کمک کند با او مدارا و به همین دلیل با برکناری آموزگار (۱۳۰۲-) وی را در آن شرایط حساس دوباره به نخست وزیری برگزید.

با وقوع حوادثی چون ایجاد فضای باز سیاسی، سیاست ریاضت اقتصادی آموزگار انتشار مقاله توهین آمیز به امام خمینی در روزنامه اطلاعات در زمان نخست وزیری ،وی تظاهرات مردم قم در اعتراض به مقاله توهین آمیز به امام و برخورد شدید رژیم با آن شدت گرفتن موج تظاهرات دانشگاهها و بویژه آتش سوزی در سینما رکس آبادان ، همه و همه باعث شد تا جمشید آموزگار در چهارم شهریور ۱۳۵۷ استعفا دهد. هنگامیکه شاه مقام نخست وزیری را به شریف امامی پیشنهاد کرد او قبول مسئولیت نخست وزیری را موکول به شرایطی نمود که از زمان مصدق به بعد کسی جرئت مطرح کردن آن را در حضور شاه نداشت او خواستار آزادی کامل در انتخاب وزیران کابینه و اختیار تام در تعیین خط مشی سیاستهای داخلی و خارجی کشور بود شاه این شرایط را پذیرفت و شریف امامی روز پنجم شهریور ۱۳۵۷ اعضای هیئت دولت خود را به شاه معرفی کرد در حالی که نیمی از آنها برای اولین بار به مقام وزارت می رسیدند.

شریف امامی کار خود را با شعار دولت آشتی ملی آغاز کرد و در اعلامیه ای لغو تاریخ شاهنشاهی و بازگشت به تاریخ هجری شمسی را اعلام داشت و همزمان با آن دستور تعطیلی تمام کاباره ها و قمارخانه ها و مشروب فروشیها را در سراسر کشور صادر نمود، سانسور مطبوعات را تا حدی از میان برداشت محدودیت فعالیت احزاب را لغو کرد و از آن پس پخش مذاکرات مجلس از رادیو و تلویزیون آغاز و تعدادی از زندانیان سیاسی نیز آزاد شدند اما اقدامات او در مبارزه با فساد با تمسخر و استهزاء مردم روبه رو شد زیرا شریف امامی خود بیشتر از همه مقامات مملکتی مشهور به فساد و سوء استفاده از قدرت بود و بسیاری از کاباره ها و قمارخانه ها در پوشش بنیاد پهلوی تحت ریاست شریف امامی ساخته شده بود. شریف امامی گمان میکرد با این کارها میتواند آتشی را که روشن شده بود خاموش کند و روحانیت را به آشتی و مصالحه با دولت فرا خواند ولی امام خمینی با صدور اعلامیه ای تحت عنوان "اعلام خطر" که در روز ششم شهریور ۱۳۵۷ در نجف صادر شد و دو روز بعد در تهران تکثیر و توزیع گردید راه هر گونه آشتی با دولت آشتی ملی را بست انتشار این اعلامیه با لغو سانسور مطبوعات از طرف دولت شریف امامی تقارن یافت و در نتیجه روزنامه ها با چاپ عکسهای بزرگی از امام خمینی در بالای صفحه اول خود مفاد اعلامیه ایشان را در مخالفت با اقدامات دولت و رد دعوت به آشتی ملی چاپ کردند.

با تظاهرات و راه پیمایی عظیم و بی سابقه روز ۱۳ شهریور ۱۳۵۷ مناسبت عید فطر که ضمن آن برای اولین بار شعارهایی به طرفداری از امام خمینی و برضد رژیم داده شد، ضربه دیگری بر اقتدار دولت شریف امامی بود با ادامه تظاهرات و راهپیماییها در روزهای بعد و وقوع حادثه خونین ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ که به جمعه سیاه معروف است و قتل عام بسیاری از مردم بیگناه در میدان ژاله (شهدا) تهران توسط نظامیان و اعلام حکومت نظامی در دوازده شهر کشور ماهیت رژیم بیش از پیش آشکار شد شریف امامی اقامت امام خمینی در نجف را عامل اصلی تظاهرات و راه پیماییهای مردم میدانست که از طریق زائران ایرانی پیامهای خود را به مردم ایران انتقال می داد. از این رو سعی کرد با دور کردن امام از نجف هم خاطر شاه را آسوده کند و هم ضربه مؤثری به مخالفان داخلی وارد آورد و اوضاع را آرام سازد. تبانی دولتهای ایران و عراق باعث محدودیت فعالیتهای سیاسی امام در عراق شد. از این رو امام خمینی تصمیم به ترک آن کشور گرفت. دولت ایران گمان میکرد با عزیمت امام به پاریس ایشان در جهان مسیحیت نمیتواند فعالیتی انجام بدهد و از خاطر مردم دور خواهد شد ، ولی امام پایگاه بینظیری برای مبارزه با شاه به دست آورده بود؛ امکانات ارتباطی وسیع و مرکزیت خبری پاریس و حضور گسترده طرفداران امام برای ملاقات با ایشان موقعیت ممتازی را فراهم آورده بود تمام اقدامات بعدی شریف امامی برای جلب رضایت مردم با جمله کوتاه و ساده امام که شاه باید برود به شکست انجامید. در روز سیزده آبان ۱۳۵۷ گروهی از دانش آموزان و دانشجویان در تظاهرات دانشگاه تهران کشته و زخمی شدند و فردای آن روز دامنه اعتراضها گسترده تر شد و تهران شاهد درگیریهای خونینی بین مردم و مأموران مسلح حکومت بود. شاه که سیاست دولت آشتی ملی شریف امامی را ناکام دید به پیشنهاد آمریکایی ها درصدد برآمد با روی کار آوردن دولتی ،نظامی قیام رو به رشد مردم را با شکست روبه رو کند و در نهایت شریف امامی در ۱۵ آبان ۱۳۵۷ از نخست وزیری برکنار و ارتشبد غلامرضا ازهاری (۱۲۸۸ - ۱۳۸۰ ش) با سیاست "مشت آهنین" به نخست وزیری رسید شریف امامی پیش از پیروزی انقلاب به خارج از ایران رفت بعدها آیت الله خلخالی رئیس دادگاه انقلاب اسلامی تهران و حاکم شرع به صورت غیابی حکم اعدام او را صادر کرد. شریف امامی سرانجام در سال ۱۳۷۸ ش در گذشت.


رده‌های این صفحه : افراد در دوره پهلوی




جعبه ابزار