غلامرضا ازهاری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نام غلامرضا ازهاری با یک شعار طنز آلود آمیخته شده است. او در واپسین روزهای عمر سلطنت
محمدرضا پهلوی به نخست وزیری منصوب شد و در یک سخنرانی در
مجلس شورای ملی :گفت صداهایی که در شب از بام خانه ها به گوش میرسد از ضبط صوت پخش می شود و صدای آدم های واقعی نیست. مردم در آن شبها به خاطر
حکومت نظامی و منع رفت و آمد در خیابان ها، روی بام خانه هایشان شعار
الله اکبر، خمینی رهبر ،
مرگ بر شاه و..... سر می دادند. بعد از شنیدن حرف های او که از رادیو و تلویزیون پخش شد مردم در کوچه و خیابان فریاد میزدند
ازهاری بیچاره، ای خر چار ستاره، بازم بگو نواره نوار که پا نداره، سر و صدا نداره، چشمهای تو خماره
غلامرضا ازهاری در سال ۱۲۸۸ ش در
شیراز به دنیا آمد. پس از تحصیل در دبیرستان از دانشکده افسری با درجه ستوان دومی فارغ التحصیل شد و برای گذراندن دوره آموزشی دژبانی به امریکا رفت و پس از بازگشت به ایران تا زمان بازنشستگی از ارتش، سمتهایی را بر عهده داشت: فرمانده لشکر یازده پیاده ؛ فرمانده دانشکده افسری، فرمانده ستاد نیروی زمینی، فرمانده لشکر یکم، نماینده نظامی ایران در سنتو، رئیس ستاد دژبان ،مرکز آجودان مخصوص شاه
ازهاری که با درجه سپهبدی بازنشسته شده بود در ۲۵ اردیبهشت ۱۳۴۸ دوباره به ارتش فراخوانده شد و سمت جانشینی رئیس ستاد مشترک ارتش ایران را یافت. دو سال بعد با درجه ارتشبدی رئیس ستاد مشترک ارتش شد و تا ۱۵ آبان ۱۳۵۷ در این سمت بود. در سال ۱۳۵۷ ش قیام مردم ایران علیه سلطنت محمدرضا پهلوی شدت گرفت و روز سیزده آبان همان سال تعدادی از دانش آموزان و دانشجویان در تظاهرات دانشگاه تهران کشته و زخمی شدند. فردای آن روز دامنه اعتراض مردم گسترده تر شد و تهران شاهد درگیریهای خونینی بین مردم و مأموران مسلح حکومت بود. همین امر یکی از عوامل سقوط دولت
جعفر شریف امامی شد که با عنوان دولت آشتی ملی برسر کار آمده بود. شاه به پیشنهاد امریکایی ها در صدد برآمد با روی کار آوردن یک دولت نظامی قیام مردم را با شکست روبه رو کند این سیاست او مشت آهنین نام گرفت و مجری آن کسی نبود جز غلامرضا ازهاری او در آبان ۱۳۵۷ با دستور شاه به نخست وزیری منصوب شد و دولتی تشکیل داد که هشت تن از اعضای آن نظامی بودند چند روز بعد او با ۱۹۱ رأی موافق و ۲۷ رأی مخالف از مجلس شورای ملی رأی اعتماد گرفت هم زمان مطبوعات در اعتراض به سانسور که شدت گرفته بود از ۱۵ آبان دست به اعتصاب زدند که دو ماه به طول کشید. با انتصاب ازهاری به سمت نخست وزیری امام خمینی که در پاریس بود در مصاحبه ای اعلام کرد توطئه جدید شاه یعنی انتصاب دولت نظامی برای کشتار بیشتر و تسلیم مردم ایران است که نه تنها راهی برای شاه نیست بلکه هم شاه و هم حامیان وی را در بن بست بدتری قرار میدهد.» ازهاری در آستانه ماه محرم در صدد برآمد با تظاهرات مردم مقابله کند در شب اول ماه محرم به دستور ازهاری نظامیان به سوی مردم تیراندازی کردند اما او خیلی زود فهمید که مردم هراسی از سیاست مشت آهنین ندارند. او از در دیگری وارد شد و سعی کرد چهره تازه ای از خود نشان دهد تعدادی از سیاستمداران و نظامیان را بازداشت و عده ای از زندانیان سیاسی را آزاد کرد افرادی را نیز مأمور کرد تا به اموال خانواده سلطنتی رسیدگی کنند اینها برای این بود که در ظاهر نشان دهد مداخلات شاه را در امور مملکت محدود کرده است اما شعله های قیام مردم روز به روز بیشتر زبانه می کشید در روزهای
تاسوعا و
عاشورا (۱۹) و ۲۰ آذر (۱۳۵۷ راه پیماییهای گسترده ای در تهران برضد حکومت برگزار شد و دولت ازهاری نتوانست واکنش جدی از خود نشان دهد تا اینکه او در ۳۰ آذر همان سال دچار سکته قلبی ناقص شد و شاه هم فهمید که دیگر کاری از او ساخته نیست و سیاست "مشت آهنین" - همان گونه که امام خمینی پیش بینی کرده بود با بن بست روبه رو شده است.
ازهاری در ۷ دی ۱۳۵۷
استعفا کرد و چند روز بعد به بهانه درمان عارضه قلبی اش از ایران رفت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ مدتی با مخالفان مسلح جمهوری اسلامی ایران در آرا ارتش رهایی بخش ایران همکاری کرد سپس از آنها جدا شد. ازهاری سرانجام در ۱۴ آبان ۱۳۸۰ در آمریکا در اثر بیماری سرطان در گذشت.