علی اکبر عباسی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
علی اکبر عباسی در رسته توپخانه به اسلام خدمت می کرد که در سال اول جنگ تحمیلی و در سن بیست و شش سالگی به شهادت رسید.
[ویرایش]
شهید علی اکبر عباسی (۱۳۳۴ نکا _ ۱۳۶۰ ساری) متولد روستای زیبای
خانه سر شهرستان شهید پرور نکا
استان مازندران است. علی اکبر عباسی در خانوادهای با ایمان و دوستدار اهل بیت علیه السلام متولد شد، مادرش شهربانو فاضلی و پدرش ابوطالب نام داشت.
[ویرایش]
علی اکبر عباسی در سایه محبت های پدر و مادر پاکدامن و مهربانش دوران کودکی را پشت سر گذاشت و بعد وارد مدرسه شد و به فراگیری تحصیل پرداخت، تحصیلات را در مقطع دیپلم با موفقیت پایان رسانید.شهید بزرگوار مجرد و فرزند ششم خانواده بود.
[ویرایش]
علی اکبر عباسی عضو رسمی
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود و در
لشکر۲۵کربلا به اسلام خدمت می کرد که در ۱۳۶۰/۰۴/۲۱ هجری شمسی در شهر
ساری شهد شیرین شهادت نوشید و در جوار رحمت الهی جای گرفت. پیکر پاک شهید عباسی پس از تشییع در زادگاهش خانسر دفن شد. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش.
[ویرایش]
سپاس و ستایش به درگاه پروردگار جهان و سلام و تهنیت بر انبیاء و اولياء . درود به رهبر کبیر انقلاب مسلمین و مستضعفین مبارز و شهید پرور درود به رهبری که عمری را به خاطر رهائی فقرا و ضعفای اسیر در بند و گرفتار در چنگال تار عنکبوتی مشتی افراد پست و بی وطن که جان و مال و شرافت و حیثیت و آزادی دیگران در نزدشان به پشیزی ارزش ندارد، تلاش نمودند. درود به رهبری که باعث افتخار مسلمین است و کارهای ایشان رد خور ندارد و با تمام اخلاص و ایمان خطی را موازی با خط اولیا و انبیا و ائمه طاهرین به وجود آورد و هر چند مکر و حیله در داخل و خارج بی نهایت است و هر لحظه از حیله آنها در امان نیستیم خوشبختانه
امام امت با رهنمودهای بی نظیرشان خنثی کننده تمام آنهاست و به خاطر همین راهنمائی ها جوانان ما مانند آن تشنه کامان گمشده شان را پیدا نمودند و به آن درجه از رشد و شناخت رسیدند که از انقلاب و اسلام و خون شهدا حفاظت و صیانت کننده و این حقیر از لحظه ای که خودم را شناختم کاری که شایان و چشم گیر باشد برای اسلام و ملتم نکرده ام و از امروز برای اینکه از اسلام لفظی خودم را بیرون آورم و شعارم را مقدمه عمل قرار دهم چون دیگر برادران در این راه قدم مینهم و برای رسیدن به برترین آرزوها هر گونه خطر . ناراحتی را به جان خواهم خرید و نه لحظه ای تلاشم را متوقف میکنم و نه قدمی به عقب بر میگردم . افسوس و حسرت کاری را نخورم و انگشت تعجب و پشیمانی بر دهان نگیرم.
باید تجربه تلخ و شیرین خود را ملاک قرار داده تا اینکه آلت دست و نردبان مشتی مزدور و فرمانبر نشویم که برای حفظ و مسند و مقام خویش حاضرند دست به هر جنایت و خیانتی بزنند و نگذاریم دشمنان بر ما غلبه کنند تا در خانه های ما گردنهای ما را بزنند. از تمام نیروهای متعهد به اسلام و امام خواهشمندم که قدر این دو گوهر بابهاء را بدانند و از آن که حاصل خون شهد است حفظ و حراست کنند که هر نوع بی اعتنایی و ضدیت با اسلام و قرآن است و انسان هر لحظه اسیر و گرفتار در چنگال مرگ و به ناچار ساغری از اجل ،بنوشد، و با ثمرترین و باارزش ترین مرگها در نزد پروردگار مرگ و موت انتخابی برای احیای حق است که گواراترین مرگهاست. والسلام