عبدالمطلب صفرپور محلی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عبدالمطلب صفرپور در سن بیست و یک سالگی و در سال هشتم جنگ تحمیلی به شهادت رسید.
[ویرایش]
شهید عبدالمطلب صفرپور محلی (۱۳۴۶ نکا _ ۱۳۶۷ فکه) متولد روستای زیبای
حاجی محله شهرستان شهید پرور نکا
استان مازندران است. عبدالمطلب صفرپور در خانوادهای با ایمان و دوستدار اهل بیت علیه السلام متولد شد، مادرش طاهره نیکخواه و پدرش صفر نام داشت.
[ویرایش]
عبدالمطلب صفرپور در سایه محبت های پدر و مادر پاکدامن و مهربانش دوران کودکی را پشت سر گذاشت و بعد وارد مدرسه شد و به فراگیری تحصیل پرداخت، تحصیلات را در مقطع پنجم ابتدایی با موفقیت پایان رسانید.شهید بزرگوار در سال/۱۳۶۷ ازدواج نموده و فرزند پنجم خانواده بود.
[ویرایش]
عبدالمطلب صفرپور سرباز
ارتش جمهوری اسلامی ایران بوده و در
لشکر۷۷ثامن الائمه خراسان به اسلام خدمت می کرد که در ۱۳۶۷/۰۴/۲۲ هجری شمسی در منطقه شمال
فکه شهد شیرین شهادت نوشید و در جوار رحمت الهی جای گرفت. پیکر پاک شهید صفرپور پس از تشییع در گلزار شهدای حاجی محله دفن شد. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش.
[ویرایش]
پدر و مادر عزیزم اگر قبای سرخ شهادت زیبنده اندامم شد و به فیض شهادت نائل آمدم افتخار کنید و مرا در گلزار شهدای آلوکنده در جوار شهدای دیگر روستائیان دفن کنید تا هر وقت به مزارم می آیی بدانی که فقط شما برای اعتلای اسلام جوان قربانی نداده اید بلکه مادران و خانواده های دیگری نیز جوان به قربانگاه فرستادند. شبهای پنج شنبه بر مزارم آمده شمع روشن کنید تا باعث روشنایی دیدگانش گردد. همسر عزیزم برای من گریه و زاری نکن و به جای شیون و گریه به پدر و مادر پیر و خسته ام دلداری بده. چون
زینب پیام رسان خونم باش و بدان که هزاران جوان دیگر چون من نامزد داشتند و از باغ ازدواج میوه فرزند ناچیده به شهادت رسیدند. باید آنقدر صبر داشته باشی که اسم من بلندگو به دست بگیری و پیام را بگوئید که من وارث حسينم
هیهات من الذله . همسرم از شما تقاضا دارم حجاب را رعایت کنید و در مراسم
دعای کمیل و تشیع جنازه شرکت کنید و بدانید که به گفته قرآن جایم خوب است و روزی خور سفره خداوندی هستم بل احیاء عند ربهم يرزقون باید افتخار کنی که نامزدت چون
حضرت قاسم به شهادت برسد و شما چون عروسی قاسم استقامت به خرج دهید. ممکن است امروز دنیا بر بدن شما لباس سیاه پوشانده شود و حجله ای سیاه را زیارت کنید ولی بدانید که حتماً در روز قیامت با
زهرای اطهر و دوشادوش همسران شهدا با رویی سفید و لباسی سفید به ملاقات من خواهید آمد.
پدر و مادر و خانواده مهربانم چون
حسین علیه السلام در شهادت من صبور باشید مادرم چون
ام لیلا باش و این فرزند حقیرت را حلال کن و از همه خانواده ام نیز حلالیت می طلبم. با این حال آرزوی دیدار شما دارم اما چه کنم اگر
قضا و قدر الهی در به شهادت رسیدنم باشد. به امید پیروزی هر چه زودتر و رزمندگان اسلام و سلامتی پیر جماران
امام خمینی و رعایت قوانین شرعیه اسلامی از طرف خانواده ام.