عباس حسینی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عباس حسینی در سال ششم جنگ تحمیلی و در سن نوزده سالگی به شهادت رسید.
[ویرایش]
شهید عباس حسینی (۱۳۴۵ نکا _ ۱۳۶۴ فاو) متولد روستای زیبای
گل خیل شهرستان شهید پرور نکا
استان مازندران است. عباس حسینی در خانوادهای با ایمان و دوستدار اهل بیت علیه السلام متولد شد، مادرش خاتون حسینی و پدرش مسلم نام داشت.
[ویرایش]
عباس حسینی در سایه محبت های پدر و مادر پاکدامن و مهربانش دوران کودکی را پشت سر گذاشت و بعد وارد مدرسه شد و به فراگیری تحصیل پرداخت، تحصیلات را در مقطع پنجم ابتدایی با موفقیت پایان رسانید.شهید بزرگوار مجرد و فرزند سوم خانواده بود.
[ویرایش]
عباس حسینی در عضویت
بسیجی و در
لشکر ۲۵ کربلا به اسلام خدمت میکرد که در ۱۳۶۴/۱۲/۲۱ هجری شمسی در منطقه
فاو و در
عملیات والفجر هشت شهد شیرین شهادت نوشید و در جوار رحمت الهی جای گرفت. پیکر پاک شهید حسینی پس از تشییع در زادگاهش گل خیل دفن شد. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش.
[ویرایش]
الَّذينَ آمَنوا وَهاجَروا وَجاهَدوا في سَبيلِ اللَّهِ بِأَموالِهِم وَأَنفُسِهِم أَعظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللَّهِ ۚ وَأُولٰئِكَ هُمُ الفائِزونَ ﴿التوبه / آیه ۲۰﴾
با درود و سلام به خدمت منجی عالم بشریت و
امام زمان عجل الله و با سلام خدمت
امام خمینی و با سلام به خدمت ارواح طیبه شهدای ایران و با سلام به خدمت تمامی رزمندگان حق علیه باطل و با سلام به خدمت پدرو مادر و برادرانم و خواهرانم ،پس از عرض سلام از خدا می خواهم شما را در زیر سایه خودش حفظ بکند و شما را با آیات خودش هدایت کند و از نور قرآن چشمان شما را منور سازد و پدر و مادر و برادرانم ،از شما می خواهم که همیشه پشتیبان انقلاب و روحانیت باشید ،و از محور انقلاب جدا نشوید و امام را تنها نگذارید و در نمازها امام عزیز را دعا کنید که إن شاء الله خداوند ایشان را تا ظهور حجت خود مهدی عجل الله نگه بدارد و در
نمازهای جمعه و جماعت شرکت کنید و سعی کنید در مراسم شهدا و مخصوصا درد مراسم عزای حسینی در
ماه محرم شرکت کنید و به این مجالس احترام کنید و از شما برادر عزیزم می خواهم که ،جبهه ها را ترک نکنید و نگذارید اسلحه به جا مانده من بر زمین بماند تا دشمن آن را بر علیه اسلام استفاده کند و از شهادت ،هیچ نترسید .شهادت فوز عظیمی است که نصیب عده مخصوصی می شود و اگر خداوند این فوز عظیم را نصیب من کرد ،شما هیچ ناراحت نباشید که من به آرزوی خودم رسیدم و راهی بود که من از مکتب
حسین علیه السلام آموختم و بدان راه رفتم و برای حفظ قرآن و اسلام از جان خود گذشتم .
از مادرم و خواهرانم می خواهم که در عزای من گریه نکنید ،همچون
زینب سلام الله علیها صبر کنید که خداوند با شماست و به شما صبر و اجر عنایت می کند . از دوستان و همسایه و همشهریان خودم می خواهم که راه تمامی شهدا را ادامه دهید و جبهه را خالی نگذارید ،از حمایت حضرت امام دست بر ندارید و دنباله روی و روحانیت باشید . از تمامی هم محلی های خودم می خواهم که اگر از این بنده گنهکار ،ناراحتی دیدند و رنجی کشیده اند به بزرگی خود مرا عفو کنید و از من در گذرید و از برادران بسیج مقاومت و انجمن اسلامی و شوراها می خواهم که کارهای خود را به نحو احسن انجام دهید ،از مردم شهید پرور دفاع کنید .
در آخر وصیت نامه ،ناظر من امت شهید پرور ایران و تمامی مسلمین جهان هستند و باید از راه من و شهدا دست برندارند . در پایان دعا به حال امام .
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی(عج) خمینی را نگهدار
