در روز بیست و یکم آبان ماه ۱۳۸۲ همزمان با شب شهادت مولای متقیان حضرت علی کودکی در محله بوکان شهرستان پاسارگاد و در خانواده ای مومن و انقلابی قدم به عرصه هستی گذاشت. نام او را رضا گذاشتند. دوران كودكي و نوجواني او در کانون گرم خانواده در همان زادگاهش گذشت. پس از پایان تحصیلات متوسطه موفق به اخذ دیپلم شد. به گفته دوستانش او علاقه شدیدی به ائمه اطهار داشت و در برنامه های مذهبی محله همی شه پای کار بود. به گفته مادرش او عضو بسیج بود و در زمان فراغت در پایگاه بسیج محله بود و اوج کار آنها در زمان کرونا بود که به صورت مداوم به مردم کمک رسانی می کردند. با توجه به اینکه رضا فقط یک برادر دارد که از خودش بزرگتر است و خواهر نداشت همی شه کمک رسان مادرش بوده و در کارهای خانه به او کمک می کرد، حتی مادرش می گوید با اینکه سن کمی داشت برای من ظرف و ظروف و ملزومات خانه رو می خرید و سلیقه عجیبی داشت و وقتی به او می گفتم عزیز دلم تو از کجا می دانی که اینگونه خرید کنی می گفت: مادرجان من جای دختر نداشته ات هستم سعی می کنم برایت هم دختر باشم هم پسر. با توجه به اینکه برادر بزرگتر رضا دو سال قبل تر از او وارد نیروی انتظامی شده بود و چون رضا نیز از کودکی علاقه شدیدی به پلیس شدن داشت، بالاخره با راهنمایی برادر بزرگتر در تاریخ ۰۶ / ۰۶ / ۱۴۰۲ وارد فراجا شد و در حفاظت اطلاعات یگان ویژه تهران مشغول به کار شد. در جریان دفاع مقدس ۱۲ روزه که رژیم منحوس صهیونیستی به ایران عزیزمان حمله کرده بود در تاریخ ۰۲ / ۰۴ / ۱۴۰۴ در جریان بمباران یگان ویژه فراجا شهید رضائی نیز به همراه دیگر همرزمانش همزمان با ایام سوگواری حضرت اباعبدالله الحسین آسمانی شدند. ردههای این صفحه : شهدای فراجا در جنگ ۱۲ روزه
|