احمد صباحی محلی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



احمد صباحی در رسته مخابرات به اسلام خدمت می کرد که در سال هشتم جنگ تحمیلی به شهادت رسید. شهید صباحی هنگام شهادت بیست و سه سال و چهار ماه سن داشت.


تولد

[ویرایش]

شهید احمد صباحی محلی (۱۳۴۳ نکا _ ۱۳۶۶ نکا) متولد روستای زیبای تازه آباد کلا شهرستان شهید پرور نکا استان مازندران است. احمد صباحی محلی در خانواده‌ای با ایمان و دوستدار اهل بیت علیه ‌السلام متولد شد، مادرش کبری فلزی و پدرش رضا نام داشت.

تحصیلات و خانواده

[ویرایش]

احمد صباحی در سایه محبت های پدر و مادر پاکدامن و مهربانش دوران کودکی را پشت سر گذاشت و بعد وارد مدرسه شد و به فراگیری تحصیل پرداخت، ایشان دانشجوی علوم اجتماعی شهرستان بابل بود.شهید بزرگوار متاهل و فرزند دوم خانواده بود.

شهادت

[ویرایش]

احمد صباحی کارمند نیروگاه شهید سلیمی شهرستان نکا بود که در ۱۳۶۶/۰۷/۰۷ هجری شمسی در بمباران نیروگاه شهید سلیمی نکا شهد شیرین شهادت نوشید و در جوار رحمت الهی جای گرفت. پیکر پاک شهید صباحی در مورخه ۱۳۶۶/۰۷/۰۹ تشییع و در زادگاهش تازه اباد دفن شد. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش.

وصیتنامه شهید صباحی

[ویرایش]

با درود و سلام بر یگانه منجی عالم بشریت حضرت بقیه الله و نائب بر حقش امام امت و درود و سلام بر رزمندگان اسلام و خانواده های معظم شهدا که نشان دادند و در عملشان هم گفتند که ما مردمان کوفه نیستیم ای برادران و خواهران شما اگر یکبار قران را بخوانید میبینید که تاریخ اسلام همچنین وضعی که ما فعلا داریم داشته است بنای خداوند و سنت الهی این است که شما اگر راهی را اغاز کرده اید با فکر باز هیچوقت در زندگی شکست نمیخورید همین جنگ ما با عراق نمیدانیم که خداوند چه طرحی را برای ما ریخته است به نظر این حقیر روز امتحان است بنده در منطقه عملیاتی سومار بوده ام و چندین ترکش خورده ام نمیدانم که چرا به لقا الله نپیوسته ام باز خدا را شکر افتخار بر این است که مرگی را انتخاب کرده ام که رضای توست بار خدایا دشمنان بدانند که این راهی را که ما انتخاب کرده ایم بدون دید نرفته ایم بلکه با شجاعت و با فکر در این راه گام برداشته ایم انسان یک بار بیشتر نمیمیرد و چه بهتر است که این مردن در راه الله باشد چنین انسانی خود را هرگز تنها و بی کس و سرگردان و پوچ و بی ارزش نمیابد و بالعکس خود را ذره ای بی انتها وابسته به ابدی بی پایان به عظمتی با شکوه و یا کاملی بی غایت و بی نهایت دوست داشتنی می یابد خود را موجودی میبیند وابسته به ابدیت یا پیوندی جاودانه با موجودی که هرگونه نابودی مطلق کشیده نمیشود و حتی مرگ اغاز دوره جدیدی از حیات است.

پدر و مادر عزیز و بهتر از جانم از اینکه حس میکردم در مکانی راحت قرار بگیرم و در سنگر نباشم غمگین بودم من نمیتوانستم به خود بقبولانم که برادرانی دینی خودم را در مرز ها شهید یا مفقودالاثر یا اسیر مشاهده کنم و ما به کارهای روزمره مشغول باشیم ای برادران مسلمان اگر انسان زیاد توی فکر سرمایه مادی برود به راهی دیگر کشیده میشود پدر و مادر عزیزم میدانم که با از دست دادن من شما غمگین میشوید باید صبر کنید و استقامت داشته باشید افتخار کنید که پسرت به جای لباس دامادی لباس خونین را به تن کرده است و مشتاقانه به سوی معبودش شتافته است از برادران و خواهرانم میخواهم که بعد از کشته شدنم زیاد نگران نباشید و از شما میخواهم که مرا حلال کنید و همیشه پشتیبان ولایت فقیه باشید از پدر و مادر و دیگر فامیلانم میخواهم که مرا عفو نمائید این وصیتنامه را در دوران سربازی که در سومار توی اتاق مخابرات هستم نوشتم

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار






جعبه ابزار