عیسی گرجی نژاد

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



عیسی گرجی نژاد در رسته مخابرات به اسلام خدمت می کرد که در سال پنجم جنگ تحمیلی و در سن نوزده سالگی به شهادت رسید.


تولد

[ویرایش]

شهید عیسی گرجی نژاد (۱۳۴۴ نکا _ ۱۳۶۴ سومار) متولد روستای زیبای دنگسرک شهرستان شهید پرور نکا استان مازندران است. عیسی گرجی نژاد در خانواده‌ای با ایمان و دوستدار اهل بیت علیه ‌السلام متولد شد، مادرش شهربانو مومن و پدرش علی نام داشت.

تحصیلات و خانواده

[ویرایش]

عیسی گرجی نژاد در سایه محبت های پدر و مادر پاکدامن و مهربانش دوران کودکی را پشت سر گذاشت و بعد وارد مدرسه شد و به فراگیری تحصیل پرداخت، تحصیلات را در مقطع سوم راهنمایی با موفقیت پایان رسانید.شهید بزرگوار مجرد بود.

شهادت

[ویرایش]

عیسی گرجی نژاد سرباز ارتش جمهوری اسلامی ایران بود که در لشکر ۸۸ زاهدان به اسلام خدمت می کرد که در مورخه ۱۳۶۴/۰۳/۱۶ در منطقه عملیاتی سومار بر اثر اصابت ترکش خمپاره دشمن بعثی از ناحیه گردن مجروح گردید و بلافاصله به بهداری تیپ ۳ لشکر ۸۸ زاهدان منتقل گردید و در مورخه ۱۳۶۴/۰۳/۲۶ در بیمارستان امیرالمومنین تهران به درجه رفیع شهادت نائل گردید و در جوار رحمت الهی جای گرفت.پیکر پاک شهید گرجی نژاد پس از تشییع در زادگاهش دنگسرک دفن شد. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش.

وصیتنامه شهید گرجی نژاد

[ویرایش]

اینجانب عیسی گرجی نژاد ساکن دنگسرک با تمام وجود و با تمام سلول های بدنم و خون گرم خویش شهادت میدهم به یگانگی خدا و رسالت پیامبر و ولایت علی علیه السلام و اهل بیت مظلوم و مصیبت دیده شان. سلام بر مهدی انتقام گیرنده خون مادر پهلو شکسته اش و جد لب تشنه و سر بریده اش و دیگر شهدای مظلوم راه حق و حقیقت و برپا دارنده حکومت قسط و عدل و بر کننده ظلم و جور. درود بر امید مستظعفان خمینی بت شکن نائب برحق صاحب الامر فرمانده کل قوا، سلام بر شهیدان که با ایثار و فداکاری جانشان را فدا نمودند و از خودگذشتگی را بما یاد دادند.

خدارا شکر مینمایم که به این گنه کار لیاقت عنایت نمود که بتوانم چند روزی در کنار سربازان امام زمان باشم و هم صحبت آنان باشم و همراه و همکارشان باشم چند مدتی در سنگرهای اسلام به اسلام عزیز خدمتی ناقابل بکنم و خدارا بسیار شکر میکنم که سعادت نصیب فرمود که از حال و هوای قدسی و ملکوتی جبهه ها هم نفس بکشم و با جندالله همدم و همراز شوم، خیلی خوشحالم که خدا هدایت فرمود تا در این جهاد و دفاع مقدس و شرافتمندانه شرکت کنم تا بتوانم دین خود را نسبت به خون پاک شهدا ادا کنم و راه مقدس آنها را ادامه دهم و از خدا میخواهم که با قدرت خود سعادت نصیب فرماید که به دشمنان اسلام و قران گوشه کوچکی از قدرت اسلام و قرآن را نشان دهیم و آنچنان ضربه ای به آنها بزنیم که حتی به فکر نرسد که بخواهند برای اسلام عزیز توطئه کنند و ما با خون خودمان به انها اعلام میکنیم که بدانند تا خون در شریان هایمان حرکت میکند از انقلابمان پاسداری خواهیم کرد.






جعبه ابزار