سی شهریور ۱۳۵۰، در روستای علیتپه از توابع شهرستان بهشهر به دنیا آمد. فرزند پنجم خانواده بود. پدرش اسماعیل، بازنشسته بود و مادرش طوبی خراسانی نام داشت. پایه اول متوسطه را در دبیرستان امام خمینی نکا خواند. مجرد بود. به عنوان بسیجی از لشکر ۲۵ کربلا در جبهه حضور یافت. چهارم اسفند ۱۳۶۵ (سال هفتم جنگ تحمیلی) در منطقه شلمچه _ پاسگاه زید و در عملیات تکمیلی کربلای پنج بر اثر انفجار مین در پانزده سالگی به شهادت رسید. پیکرش ده سال و هفت ماه در منطقه جا ماند و مفقودالاثر شد. هفده مهر ۱۳۷۶ پس از تشییع در گلزار شهدای شهر نکا دفن شد. ۱ - وصیتنامه شهید خلمی[ویرایش]وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ ﴿آل عمران / آیه ۱۶۹﴾ بار خدایا ! گناه زیاد کرده ام ولی پشیمانم و روی به درگاه تو می آورم ای آمرزنده مهربان سپاس تو را که ما را به توبه و بازگشت راهنمایی نمودی ، و سپاس تو را که خویشتن را بما شناساندی و شکر و سپاس خود را به ما الهام نمودی و درهای علم به ربوبیت و بزرگیت را برما گشودی و برما پیامبرانی فرستادی و از کج روی و شکست درونی دورمان ساختی پس خدا ببخش ما را بعد از اینکه توبه کردیم و از کارهای گذشته پشیمانیم. پروردگارا ! بر آنچه که به فراموشی و خطا کرده ایم مؤاخذه نکن . پس اینک خدای من ، این منم بدرگاه گرامی تو همچون فرمانبردار خوار ایستاده و از تو درخواست می نمایم که مرا ببخشی و تا مورد رحمت خود قرار ندادی از این دنیا مبر پناه میبرم به تو از بزرگترین تأسف و افسوس و بزرگترین مصیبت و اندوه ، پروردگارا ما به کتابی که فرستادی ایمان آورده و از رسول تو پیروی کرده ایم نام ما را در صحیفه اهل يقين ثبت فرما. خدایا دلم در حجاب است و نفسم عیبناک و عقلم مغلوب است و هوای نفسم غالب و طاعتم اندک، و معصیتم بسیار و زبانم به اقرار به گناهان زیاد پس چاره ام چیست؟ ای ستارالعیوب و ای دانای عیب ها و ای برطرف کننده اندوه بیامرز همه گناهان مرا به حرمت محمد و آل محمد صل الله و به مقام پیامبری که بر وحی و پیغام تو رستگار بود و در راه تو تن خویش را آماج آزار ساخت و در میان آن مردم نادان و جاهل شکنجه های بسیاری را تحمل کرده بود. ای غفار در این روز موعود که یاران و برادران پروانه وار بسوی تو پر میکشند این بنده درگاهت را که در پیشگاه اعظم تو ذره ای نیستیم ، بسوی خود بگیر تا وقعیکه زنده هستم مرا بسوی خود جلب کن و مرا ببخش در ان موقع عقلم و فکرم و دلم را جایگاهی جز تو و جهاد قرار نده و کاملاً به من ،ببخش، بریدن از وابستگی های پدر و مادر، برادر ، رفیق ، دوست . تابتوانم کاملاً راهنمایی باشم برای دیگران و هم اکنون هم من به یاری تو و پیامبر تو و امامان تو و خمینی تو برخاسته ام من چه جوابی دارم که تو گفتی چیست شما را که جنگ نمی کنید و در راه خدا برای بیچارگان از مردان و زنان و کودکان؟ آنجائیکه می گویی اگر شما از عهده این کار برنمی آئید ما انسانهای دیگری بیاوریم انشاء الله که خداوند همه ما را اجر عظیمی بدهد آمین یا رب العالمين. و اما خدمت پدر و مادر عزیز و بزرگوارم سلام عرض میکنم و امیدوارم حالتان خوب باشد و همیشه در زندگی خوشبخت باشید و انشاء الله خداوند طول عمرتان را زیاد کند. پدر جان خوشا بحالت که در اواخر عمرت فرزندی بزرگ کردی و در راه خدا به جهاد فرستادی و آنرا هدیه خدا کردی ، پدر جان از پس دادن امانت ناراحت نباش چرا که خداوند دوست دارد چنین امانت داران را. پدر جان حلالم کن و اگر بدی از من دیدید مرا عفو کنید مادرم میدانم که برای من خیلی زحمت کشیده ای چه شبها که بیخوابی کشیده ای و چه روزها برای رسیدن به کارهای خانه زیر گهواره من نشستید تا مرا آرام کنید و من راحت باشم و میدانم مادرم که در طول عمرتان مزه خوشبختی و خوشحالی را نکشیده اید و برای بزرگ کردن من و برادران و خواهرانم خیلی متحمل زحمات شده اید امیدوارم که خداوند در آخرت ثواب این زحمات را به شما ببخشد ، مادر جان شیرت را حلالم کن و هر بدی که از من دیدی مرا عفو کن خداوند یار و نگهدارتان باشد. و اما سخنی دارم با برادران خوب و حزب الهی ام ؛ امیدوارم که حالتان خوب باشد و خداوند همیشه شما را به راه راست هدایت کند. برادرانم همیشه در خط ولایت فقیه باشید و اسلام را سرلوحه زندگی قرار دهید. روحانیون مبارز ما را برای گسترش دین اسلام کمک و یاری کنید چون روحانیون مبارز و در خط امام بودند که اوایل انقلاب مردم را به دین اسلام تشویق میکردند و بر علیه طاغوت قیام کردند. برادرانم اگر از من بدی دیدید حلالم کنید، پدر و مادر پیرمان را خوب نگهدارید و از آنها خوب محافظت کنید مواظب منافقین کوردل باشید که در بین شما نفوذ نکند و چند سخنی داشتم با خواهران خوب و عزیزم امیدوارم که حالتان خوب باشد و سلام برادرانه مرا بپذیرید اولین چیزی که به شما وصیت می کنم حجابتان است حجاب خودتان را حفظ کنید و اسلام را راهنمای زندگی خود سازید. خواهر بزرگم امیدوارم که در زندگی خوشبخت و سعادتمند باشید و هر موقع به مشکلی برخورد کردید به یاد خدا باشید و تسبیحات حضرت زهرا را فراموش نکنید چرا که همه خستگیها از بدن کاهش مییابد و انسان پاک و منزه میشود و اما تو ای خواهر کوچکم امیدوارم که درستان را خوب بخوانید چرا که با درس خواندنتان مشت محکمی بر دهان بزرگترین دشمنان اسلام که آمریکا و اسرائیل و شوروی باشند ، میزنید و حجاب خود را حفظ کنید چون که چشم منافقین را با این کار کور می کنید از شما دو خواهر خوبم میخواهم که حلالم کنید و هر بدی که از من دیدید مرا ببخشید. سخنی چند دارم با امت شهید پرور ، اسلام را یک دین کامل بدانید امام را تنها نگذارید همیشه یار و یاور ولایت فقیه باشید به منافقان و مستکبران مجال ندهید که کشور ما را رو به غربگرایی و فساد بکشانند و چند کلمه با دوستانم. ای دوستان خوب و مهربانم اخلاق اسلامی را اصل شروع زندگی خود قرار دهید با تقوی و با ایمان باشید و اگر بدی از من دیدی ام را ببخشید و راهم را ادامه دهید. از کلیه اعضای فامیل چه در نکا و بهشهر و غیره میخواهم که اگر بدی و یا اگر در مدت کوتاه عمرم شما را اذیت و آزاری کردم مرا ببخشید دیگر عرضی ندارم و همگی شما را به خدای بزرگ می سپارم. خدا حافظ. در حجله عشق بی کفن باید رفت دلسوخته پاره پاره تن باید رفت خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار ردههای این صفحه : شهدای بسیجی (شهرستان نکا) | شهدای تفحص شده (نکا) | شهدای شهرستان نکا | شهدای عملیات تکمیلی کربلای پنج (استان مازندران) | مدفونان در آرامگاه شهر نکا
|