مهدی هندویان

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مهدی هندویان در سال پنجم جنگ تحمیلی و در سن نوزده سالگی به شهادت رسید.


تولد

[ویرایش]

مهدی هندویان (۱۳۴۴ قم _ ۱۳۶۳ جزیره مجنون) در هفدهمین روز آذر ماه سال ۱۳۴۴ در استان قم متولد شد. مهدی هندویان در خانواده‌ای با ایمان و دوستدار اهل بیت علیه ‌السلام متولد شد، مادرش کبری بابا آبیار (تولد ۱۳۱۳/۹/۷ قم _ وفات ۱۳۴۸/۲/۸) و پدرش احمد (تولد ۱۳۰۱ قم _ وفات ۱۳۷۹) نام داشت.

تحصیلات و خانواده

[ویرایش]

مهدی هندویان در سایه محبت های پدر و مادر پاکدامن و مهربانش دوران کودکی را پشت سر گذاشت و بعد وارد مدرسه شد و به فراگیری تحصیل پرداخت، تحصیلات را در مقطع دیپلم با موفقیت پایان رسانید. مهدی هندویان مبارزات علیه طاغوت را از زمان دبیرستان آغاز کرد و در دبیرستان صدوق همزمان با تحصیل اعلامیه امام خمینی را هم درمحل های مختلف و دبیرستان بین دانش اموزان توزیع میکردند که با برخورد ساواک روبه رو شد. شهید بزرگوار مجرد و فرزند ؟؟ خانواده بود.

شهادت

[ویرایش]

مهدی هندویان با عضویت بسیجی و با تخصص غواص و آر پی جی زن و تک تیرانداز در گردان امام سجاد و در لشکر ۱۷ علی بن ابی طالب به اسلام خدمت می کرد که در ۱۳۶۳/۱۲/۲۲ هجری شمسی در منطقه جزیره مجنون / شرق دجله و در عملیات بدر بر اثر اصابت ترکش خمپاره و متلاشی شدن جمجمه شهد شیرین شهادت نوشید و در جوار رحمت الهی جای گرفت.پیکر پاک شهید هندویان پس از تشییع در گلزار امامزاده علی بن جعفر علیه السلام "قطعه ۷ _ ردیف ۱ _ شماره ۱۰" در شهر قم به خاک سپرده شد. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش.

فرازهایی از وصیت نامه شهید هندویان

[ویرایش]

ما زنده با آنیم که ارام نگیریم
موجیم که آسودگی ما عدم ماست
پروردگارا قلب پر درد مرا با نابودی منافقین و دیگر توطعه گران تسکین و آرامش ده.
حال چند کلمه ای از جبهه برایتان بگویم که جبهه چه جای مقدسی است و چه دانشگاهی است و ما خبر نداشتیم. جبهه دانشگاهی است به عظمت کربلا و با شاگردانی چون دژ مستحکم در مقابل کفر و الهاد و با تعلیم معلمی الهی از یاران حسینی و از فرزندان علی علیه السلام و ذریه پاک رسول الله . جبهه عشق به الله است و فریاد لبیک یا خمینی گواهی زنده بر این امر و دلیلی بر نابودی ظلم و ستم است. جبهه کلاس خودسازی و خودشناسی و مبارزه با نفس و کلاس ایمان و تقوی است. از شما برادران عزیزم میخواهم که هدف و راه مرا پیش بگیرید و امام و رهبرمان را یاری کنید و گوش به فرمان باشید چون هدفش جز خدا چیز دیگری نیست
والسلام علیکم / به امید زیارت کربلای حسین علیه السلام


یادبود و بزرگداشت

[ویرایش]


← مدرسه شهید هندویان پردیسان


در پردیسان قم مجتمع آموزشی با ظرفیت پنجاه و چهار کلاس و اتاق اداری به نام شهید مهدی هندویان تاسیس شده است. این مجتمع در زمینی به مساحت دوازده هزار و پانصد متر مربع در سال ۱۳۶۴ کلنگ زنی شده و در سال ۱۳۹۴ عملیات ساخت آن آغاز شد. در سال ۱۳۹۵ دبستان شهید هندویان افتتاح شد و در سال ۱۳۹۶ دوره اول دبیرستان آغاز به کار کرد. حاج ابوالفضل هندویان برادر شهید هندویان خیر و بانی ساخت این مجتمع آموزشی هستند.

← درمانگاه شهید هندویان


منزل پدر شهید مهدی هندویان در خیابان هفت تیر قم وقف بهداشت و درمان مردم شهید پرور قم شده است.

← نکوداشت


در روز ۲۱ اسفند ۱۳۹۷ به مناسبت نکوداشت شهید هندویان و یادواره شهدای دانش آموز، مراسمی در مدرسه شهید هندویان برگزار شد. در این مراسم خانواده شهید و چهره‌های فرهنگی حضور داشتند. خانم مرضیه رجبی طوسی شاعر و فعال فرهنگی در این مراسم دکلمه ای تنظیم و اجرا کردند.

متن اول
شهید هندویان بزرگوار! چقدر مظلومانه به شهادت رسیدی و چه سکوت عجیبی از تو در همه جای شهر فریاد میزند. به هر دری زدم تا همین اطلاعات ناچیز را از تو توانستم بنویسم . تویی که بزرگی وعظمت در نگاهت فریاد میزند .
غفلت هایمان را ببخش!!
چه ساده از کنار شما گذشتیم و از شما تنها نامی شنیده بودیم که برای ورود فرزند دلبندمان به مدرسه صلواتی نثار روح ملکوتی ات می کردیم . نفست که کربلایی باشد همواره مبارزه می کنی..همچنان که هم در تظاهرات و پخش اعلامیه قبل از پیروزی انقلاب فعال بودی و هم پس از انقلاب در نبرد با دشمن مردانه به میدان رفتی و... افتخار می کنم در هوایی نفس می کشم که جوانان غیور وفداکاری چون شما قدکشیدند و درخشیدند. چگونه می شود که یک جوان ۱۹ ساله به این حد از معرفت و خلوص برسد که در وصیتش اینگونه بنویسد که: وای بر من اگر به تو نرسم چه کنم؟ و خواهرانش را به صبر زینبی دعوت کند . می گویند از رزمندگان غواص بودی و در عملیات بدر و در جزیره مجنون آسمانی شدی...

تو با قطارهای جنوب رفتی
و دنیا را
در ایستگاه جا گذاشتی
خورشید مادرت بود
که در کودکی ات غروب کرد
و باران پدرت
که تنها فرو میریخت...
و پایانش شرمساری قطارها
که از تو
جز خاطره نیاوردند

عاشقی ات . پرکشیدنت . لبیک گفتنت . حسینی شدنت مبارک


متن دوم
انگار که یک کوه سفر کرده ازین دشت
این قدر که خالی شده بعد از تو جهانم

آقا مهدی عزیز! برادر شهیدم!
وقتی خواستند ازتو بگویم بغضی غریب راه گلویم رابسته بود. ازخودت مدد خواستم تا بتوانم گرد و غبار سالها رنج غفلت وبی مهری را کناربزنم و با دل شکسته ام به سراغت بیایم. گفتند از تو بگویم. ناگفته های ۳۵ ساله را چگونه می توانم در چند جمله بگویم؟
۳۵سال استخوان به گلو داشته باشی و دم نزنی.. ۳۵ سال کوله بار خاطرات عزیزترین موجود زندگیت را به دوش بکشی . وهرجا به دنبال ردی از حضورش باشی. کوچه پس کوچه های قم و مدرسه صدوق هنوز دلتنگ قد رعنایت و سیمای دلنشینت هستند.. خواستم بپذیرم پرکشیدنت را..خواستم دلم را آرام کنم اما هرجا نامت راشنیدم دلم لرزید..
کاش می دانستی در این سالها برعزیزانت چه گذشت بعد رفتنت پدر بود که آرام و قرار نداشت داغ جوان نفسگیر است..جانسوز است..کمرشکن است...و پدر با دلی شکسته اما پرافتخار به دیدارت شتافت و آسوده شد از رنج زمانه. هنوز قد واژه هایم به بلندای معرفتت نمی رسد مهدی جان..کلافه ایم هیچ چیز آراممان نمی کند ..نه دنیای پرهیاهوی مجازی و نه شهر مدرن و شلوغ واقعی.. جزیره مجنون میعادگاه توبود با محبوبت..هنوز بوی عطرت را نخل های بی سر آنجا حس می کنند..هنوز گاهی بی هوا دلم می خواهد صدایت کنم و بگویم خواهر به فدایت..
بند آمده مثلِ اینکه بارانِ دلم
باید بدوم سمتِ خیابانِ دلم
تا میرسم از کوچه صدا می زنمت
از پنجره فریاد بزن جان دلم!
امروز روز شهادت توست دلاور مرد! برای شادی روحت صدقه می گذارم ..اسپند دود می کنم..دلم که می گیرد. نهج البلاغه را باز می کنم ..مولا پاسخ دلم را چه خوب می دهد که... (چون سختی به نهایت رسد، گشایش در رسد و چون حلقه های بلا سخت به هم آید، آسایش در آید)
يعقوب را بگو كه چشم انتظار كيست؟
از راه مي رسند كفن هاي سوخته
بر شانه مي برند شهيد قبيله را
دل هاي داغدار و بدن هاي سوخته

"شهیدان زندگان همیشه ی تاریخند."



رده‌های این صفحه : شهدای گلزار علی بن جعفر قم




جعبه ابزار