• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حسین امیدواری

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



شهید مدافع حرم حسین امیدواری در سال ۱۳۶۵ به دنیا آمد. دوران کودکی حسین در محله امامزاده زید(ع) گذشت. وی از همان کودکی در فعالیت‌های مذهبی مسجد و امامزاده شرکت می‌کرد. به یاد دارم روز عاشورا از صبح اول وقت که دسته‌های مختلف عزاداری به امامزاده می‌آمدند برای آنها اسپند دود می‌کرد و از عزاداران پذیرایی می‌کرد. او عضو «گردان فاتحین» (ساکن محله فردوس تهران) بود که در زمستان سال ۱۳۹۴ شمسی، داوطلبانه به یگان‌های مدافع حرم بانوی مقاومت، حضرت زینب کبری(س) در «سوریه» ملحق شد و با سمت خمپاره‌انداز، حافظ حرم گشت. وی در ۲۱ دی ماه همان سال، طی نبرد با مزدوران صهیونیستی و پیروان اسلام آمریکایی در منطقه عملیاتی «خان طومان» در سن ۲۹ سالگی بال در بال ملائک گشود. شهید مدافع حرم حسین امیدواری در بخش‌هایی از وصیت‌نامه‌اش نوشته بود: «در همین جا، رضایت خود را از جاهلی که بنده را به قتل رساند، تسلیم شما کرده و البته شکایت خود را از دو گروه نزد شما تا روز قیامت به امانت می‌گذارم؛ گروه اول، کسانی که در پوچ‌گرایی هستند و برای آنکه آن ننگ را از دوش خود بردارند، درصدد برمی‌آیند تا ما را در راهی که هستیم، بی‌هدف نشان دهند و گروه دوم، کسانی هستند که با مکر و ریا، سعی می‌کنند برای به‌دست آوردن منافع دنیوی، روی خون شهدا موج‌سواری کنند.»

فهرست مندرجات

۱ - وصیتنامه

۱ - وصیتنامه

[ویرایش]

پروردگارا: ای تنها کس بی کسان. شما خود بیشتر از هر کس دیگر آگاه و ناظر بر اعمال این بنده ی حقیر بوده و هستی، از آنرو می دانی که این بنده ی حقیر تماما در کوشش و تلاش مداوم بودم ، تا بلکه مشکلات دنیوی خود و اطرافیانم را مرتفع بسازم. بلکه باذن ا... بتوانم دنیا و آخرت این جمع مذکور را طبق فرمایش شما تبدیل به بهشت بکنم. در آن مسیر انجام وظیفه می کردم که ما را مامور به نگهبانی از حرم خانم حضرت رقیه کردند، و ایشان نیز مهر تایید برات ما را زدند. و فرصت خدمت به این خانم عزیز، بدینوسیله برای ما محیا شد. و ما نیز از خدا خواسته لبیک را گفتیم و لباس جهاد را برتن کردیم. پروردگارا: اگر که خواستی این بنده ی حقیر را به بهشت خود ببری و یا اینکه به جهنم که ساخته ی به دست خودمان است، بیاندازی شما خود صاحب اختیار هستی و این بنده ی خسران دیده در هر صورت راضی به رضای شما خواهم بود. فقط اینکه دوست دارم مطالبی را با شما در جریان بگذارم که تو خود می دانی آن از دل من بر میخیزد. پرودگارا: اگر در طول دوران زندگیم در عالم مادی دچار خطایی شده ام، شما آن خطای بنده ی حقیر را به حساب دشمنی من با خودتان طلقی نکنید. و دوست دارم که آن خطاها را روی ضعف و احمقیت های این بنده ی حقیر نسبت به خودش برداشت بکنید، و بدینوسیله شما را قسم می دهم، این بنده را بخاطر ضعف ها و احمقیت ها یش در ردیف دشمنانتان قرار ندهید، و البته در ادامه دوست دارم در همین جا رضایت خودم را از جاهلی که بنده را به قتل می رساند تسلیم شما کرده، و البته شکایت خود را نیز از دو گروه نزد شما تا روز قیامت به امانت بگذارم، گروه اول: کسانی که خود در پوچ گرایی هستند و برای آنکه آن ننگ را از دوش خود بردارند، در صدد برمی آیند، تا مارا در راهی که هستیم، بی هدف نشان بدهند. و گروه دوم: کسانی هستند که با مکر و ریا سعی می کنند ، به تفریح و یا برای بدست آوردن منافع دنیوی روی خون شهدا موج سواری بکنن. التماس دعا حسین امیدواری






جعبه ابزار