یازدهم فروردین ۱۳۴۰، در روستای خانهسر از توابع شهرستان نکا دیده به جهان گشود. فرزند اول خانواده بود. مادرش زهرا احمدنژاد و پدرش علیاکبر «صادق» نام داشت. تاپایان دوره متوسطه در دبیرستان دکتر شریعتی بهشهر درس خواند و دیپلم انسانی گرفت. چهارم اردیبهشت ۱۳۶۱ ازدواج کرد و صاحب دو فرزند (منیژه ، محمد) شد. عضو رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود و از لشکر ۲۵ کربلا، رسته توپخانه با مسئولیت فرمانده گروهان در جبهه حضور یافت. هشتم بهمن ۱۳۶۵ (سال هفتم جنگ تحمیلی) در بمباران هوایی منطقه مریوان بر اثر اصابت ترکش به سر در بیست و پنج سالگی به شهادت رسید. پیکرش شش روز بعد تشییع و در مسجد روستای خانسر دفن شد. ۱ - وصیتنامه شهید محمد قربانی[ویرایش]پناه میبریم به تو ای پناه دهندگان موجودات سماوی و ارضی از شر نفس اماره و خواهش های نفسانی، و نفس گردنکش. که ای خدای عزوجل اگر تو نبودی ما از همان بدو تولد هیچ بودیم، و قدرت و نیروی نداشتیم تا بتوانیم بر خواهش های درونی و نفسانی فارغ آئیم. آری اگر قدرت و نیروی خداوند متعال نبود و لطف و رحمتش را به سوی ما بندگان گنهکار نازل نمی کرد، ما هم مثل بقیه انسان های موزی بی ثمر به اسفل السافلین بازگشت میکردیم. اماما قائدا: سلام و درود بی پایان خدا بر شما باد ای آیت خدا بر روی زمین ای اسوه زمان، ای یاور مهدی موعود، ای فریاد حلقوم های فروبسته ای فریاد مظلومان بردگان و مستضعفان تاریخ ای راهبر و سازنده انقلاب ایران و کربلای مستضعفین ای کسیکه رزمندگان به عشقت در صحراهای جنوب می رزمند، ای کسیکه عاشقانت در کوههای سر به فلک کشیده کردستان مظلومانه و غریبانه شهید می شوند. و ای کسی که صدایت آرام بخش دلهای خسته است ای کسی که دلت همیشه در کنار یارانت است. امام عزیزم نمی دانم که چگونه با شما سخن بگویم حالتی دارم که وقتی به شما فکر میکنم، و تصویر شما به ذهنم نقش می بندد زبانم بند می آید. از اینکه خداوند چگونه بندهای خلق کرده است، و ما چقدر ضعیفیم که او را درک نمیکنیم. آقا جان حق زیادی بر گردن من دارید ولی چه کنم که نتوانسته ام، آنطور که شایسته یک مسلمان است در راه این انقلاب زحمت بکشم. و سرباز خوبی برای شما باشم را به جدتان قسم میدهم که، در همین دنیای فانی از گناهانم درگذرید، و در دعای خویش مرا از یاد نبرید و در نمازهای شب از عاشقان گمنام خویش یادی کنید وطلب مغفرت برایشان نمایند. ای شهدای انقلاب خونین اسلام و ای مجروحین انقلاب شما حق بسیار بزرگ بر گردن من دارید. ای کسانیکه با خون خود و با اعضا و جوارح خود آیتی بودید تا روشنگر راه الله باشید. مرا ببخشید مراکه نتوانستم به قدر این مسئولیت سنگین که بر دوشم گذاشته اید، برای پاسداری انقلاب اسلامی کوشا باشم و شما را به خون مطهرتان سوگند میدهم که در پیشگاه عدل الهی از گناهانم در گذرید. همسرم و خواهرانم: می دانید که چقدر شما را دوست دارم یادتان نرود که آرزو دارم زینب و فاطمه سلام الله علیها الگوهای شما باشند. کسانیکه مردان در رکاب آنان مردانگی را آموختند و به خود سازی و مطالعه در مسائل اسلامی به کنید. و با توجه به رهبری و پیروی از خط امام بینش خود را رشد دهید، تا در آینده در ورطه هولناک ارتداد و انحراف نلغزید پس هر چه بیشتر بکوشید که اگر در راه خدا باشید و ، و مطمئناً نورهای هدایت بر قلبهای شما خواهد تابید. همسرم : تنها خواهشی که از تو دارم این است که تنها فرزندم و میوه دلم را خوب تربیتش کنی و بزرگ نمایی و آنچه که جامعه اسلامی خواستار یک زن به تمام معنی اسلامی می باشد تحویل اجتماع نمایی. چند کلام با برادران جندالهی : برادران من ای کسانیکه در کنارتان همیشه زنده و سر حال بودم و حتی هیچگاه دوری خانواده ام را حس نکرده ام، و بسیار چیزها به من آموختید، و در طول مدتی که با هم بودیم، محبت فراوان به مـن نمودید. عزیزانم مرا بخشید که نتوانستم، برادر شایسته ای باشم. و اگر برادری از من دلگیری وستمی دیده حلالیت می طلم. برادران خدا را فراموش نکنید و هیچگاه امام را از یاد نبرید. و تنها نگذارید شما چشم و چراغ دل این امتید میدانید که همه به شما می نگرند، و از شما توقع بسیار زیادی دارند و از تفرقه میان یکدیگر بپرهیزید و در رشد اخلاق اسلامی در جمع کوشا باشید برنامه های مذهبی را در هیچ صورت تعطیل نکنید، همیشه با یاد خدا عجز و ترس را را خود دور کنید. و در تحمل سوگ برادران شهید صبور باشید. و توکل به خدا را از یاد مبرید. رابطه خود را با برادران سپاهی قطع نکنید. و در تقویت فرماندهی بسیار کوشا باشید با مسائل آرتش و ملت محروم و مستضعف کردستان بسیار عمیق برخورد کنید و سعی کنید که در عملیات نفس بر شما غلبه نکند و با اسرا بسیار رئوف و مهربان برخورد نمائید . و از غرور و ریا بپرهیزید همچون حضرت عباس و حضرت حمزه سید الشهدا به دشمن یورش برید و آنان را نابود سازید. برادرانی که در نهادها و امور اجرائی دیگر کار میکنند، از یاد نبرید که تمام پستها و سمتها را که به دست آورده اید، از خون شهدا است و حق زیادی برگردن شماها دارند. مواظب باشید که حب مقام و ریاست بر شما غلبه نکند و بدام دشمن غدار شیطان نلغزند و مخلصانه برای مردم کار کنید و تا توان دارید در راه دستاوردهای انقلاب خونین مان کوشا باشید در پایان از پدر و مادرم معذرت می خواهم که نتوانستم آن خوبیهایی که در حق من کرده اند را جبران نمایم و حلالیت می طلبم و صبور و شکور باشید، در همه حال و در همه جا اللهم اجعلنى من جندك فان جندك هم الغالبون نمازم را امام جمعه محبوب و محترم بهشهر حاج سید صابر جباری بخواند و مرا در مسجد خانسر در کنار دیگر برادران شهید دفن نماييد والسلام الحقير محمد قربانی. خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار |