غلامرضا فرجی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
دوم فروردین ۱۳۵۰، در روستای
طوسکلا از توابع
شهرستان نکا متولد شد. فرزند اول خانواده بود. مادرش زینب قاسمی و پدرش سلیمان نام داشت. اول متوسطه را در
دبیرستان هفده شهریور نکا خواند. مجرد بود. به عنوان بسیجی از
لشکر ۲۵ کربلا به جبهه اعزام شد. یازدهم دی ۱۳۶۵ (سال هفتم جنگ تحمیلی) در منطقه
شلمچه و در
عملیات کربلای پنج در پانزده سالگی به شهادت رسید. پیکرش ده سال در منطقه جا ماند و
مفقودالاثر بود. هجدهم بهمن ۱۳۷۵ تشییع و در گلزار شهدای طوسکلا دفن شد.
[ویرایش]
این وصیتنامه در
کردستان نوشته شده است وصیت برای انسانها واجب است زیرا روزی از این دنیا می رویم و مرگ حق است .مرگ به دو صورت است یک آنکه انسان در حالت عادی جان دهد یعنی
ملک الموت جانش را بگیرد و دیگر آنکه استقبال مرگ بشتابد. و اکنون در این جبهه وصیت برایم واجب است چون شاید شهید شوم . مادر جان این مرگ برای شهادت است و برای من و تمامی سربازان آقا
امام زمان. مادر جان اگر روزی من در جبهه شهید شدم بر سر مزار من برای جسمم گریه مکن و نگذار که کسی برایم گریه کند مادرجان نباید دشمنان اسلام از گریه کردن شما سوءاستفاده کنند. مادرجان وقتی مرا در دل خاک میگذارید دوست دارم با لباس رزم باشم چون میخواهم با این لباس به سوی خالق خود بروم مادر جان ما در این دانشگاه انسان سازی با سختی ها و مشکلات جبهه آشنا می شویم و به آنها عادت میکنیم چون دوست داریم در این دانشکده موفق باشیم و به شهادت برسیم مادر جان اکنون ما کار حسینی و کاری مانند
جهاد اکبری می کنیم و مانند شهدای کربلا
جهاد می کنیم و به مبارزه می پردازیم و شماهایی که در پشت جبهه ها هستید شما باید کاری زینبی بکنید و به تبلیغ اسلام بپردازید و شما خواهرم در نبرد جای مرا بگیر و مادر را دلداری بدهید و نگذارید ناراحت شود مادر و پدر عزیز و خویشاوندان محترم اگر از من بدی و کار خلاف سر زده مرا ببخشید و حلالم کنید و انسان جایز الخطاست و یک مرتبه مرتکب خطا میشود. نماز را بپا دارید و
امام خمینی و رزمندگان را دعا کنید