• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عبدالحسین جمشیدی کوهساری

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



عبدالحسین جمشیدی کوهساری
Abdolhossein_Jamshidi_kuhsari
اطلاعات شخصی
تولد ۱۳۳۲/۰۱/۰۱ کوهسارکنده
تحصیلات خواندن و نوشتن
وضعیت تاهل متاهل / یک فرزند
نوع عضویت پاسدار / ل ۲۵ کربلا
مسئولیت توضیحات
شهادت ۱۳۶۴/۰۵/۲۴ عملیات قادر
محل دفن گلزار شهدای کوهسارکنده

یکم فروردین ۱۳۳۲، در روستای کوهسارکنده از توابع شهرستان نکا دیده به جهان گشود. فرزند اول خانواده بود. پدرش ابوالقاسم، روحانی بود و مادرش سکینه حسینی نام داشت. خواندن و نوشتن می دانست. سال ۱۳۶۰ ازدواج کرد و صاحب یک فرزند پسر (الیاس) شد. پاسدار بود و از لشکر ۲۵ کربلا، رسته توپخانه در جبهه حضور یافت. بیست و چهارم مرداد ۱۳۶۴ (سال پنجم جنگ تحمیلی) در منطقه مهاباد و در عملیات قادر در سی و دو سالگی به شهادت رسید. پیکرش در منطقه جا ماند و مدت نه سال مفقودالاثر بود. ششم آبان ۱۳۷۳ تشییع شد و در گلزار شهدای زادگاهش کوهسارکنده آرام گرفت. برادرش الیاس جمشیدی کوهساری نیز به شهادت رسیده است.


۱ - وصیتنامه شهید جمشیدی

[ویرایش]

إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذينَ يُقاتِلونَ في سَبيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُم بُنيانٌ مَرصوصٌ ﴿الصف / آیه ۴﴾ خداوند کسانی را دوست می‌دارد که در راه او پیکار می‌کنند گوئی بنایی آهنین‌اند!

خداوند مومنان را که در صف جهاد با کافران مانند سد آهنین همدست و پایدارند دوست میدارد وقبل از هر چیز باید بگویم که کشته شدن من و هزاران جوان مسلمان دیگر،فقط به جرم اعتقاد به وحدانیت خدا و رسالت محمد بن عبدالله صل الله علیه و آله می باشد. و بدانیدکه این کشته شدن ها یک نوع باختن نیست بلکه یک فوز عظیم است که خدا هر کدام از بندگانش را که شایسته این فوز بداند اورا به این نعمت بزرگ مفتخر می سازد.بنابراین بدیهی ست که در چنین کشته شدن هیچگونه اندوه وسوز وآهی را نیست . از شما ملت قهرمان می خواهم که هم اکنون ریسمان الهی را چنگ زده اید و آن ولایت امام بزرگ حسین زمان خمینی بت شکن می باشد هرگز آنرا رها نکنید . بیدار باشید تا بتوانید جسورانه مرگ را انتخاب کنید قبل از آنکه در چنگال مخوفش گرفتار شوید بمیرید .وقبل از آنکه بمیرید این وصیت به همگان است. برهر آن کس که پیامم را بشنود . مبادا بر کشته ای از پویندگان راه خدا آه حسرت بکشید و در افسوسش دل سوزانید و پشت حضرت حق خشم بگیرید . ای کاش صحنه مرگم چنان پرداخته شود که تکه تکه گوشت تنم همچون ذره ذره جانم در این معراج الهی حضور یابد . تا ذرات خاک شده ام سوار بر بادهای هجوم قیام در پهنه گسترده زمین منتشر گردد . خدایا امیدوارم توانسته باشم با خون خود جزئی از خونهائی که جون سیل درخت آینده اسلام را آبیاری می کنند شده باشم . خدایا از تو می خواهم که به مادران امین مادرانی که امانت خود را به تو تحویل داده اند صبر و شکیبائی عطا کن . و اما تو ای مادر عزیزم تو هم چون فرزندانتان را در راه خدا از دست داده ای خوشحال باش که امانتی را تحویل داده ای که بالاخره باید تحویل می داده .. چه خوب در راه حق و برای دفاع اسلام قرآن دادی و زحماتی برای من کشیده ای اجر و پاداش را از الله خواهد گرفت. و یک وصیت از برادران و خواهران خود دارم اینست همیشه تقوا را پیشه کار خود قرار دهید و تا میتوانید برای این انقلاب بر حق امام خمینی بکشید و یک لحظه غافل نباشید که دشمنان خارجی و منافقین داخل این انقلاب بر حق را تهدید کنند . و یک وصیت با همسرم دارم . همسرم میدانم که برای تو همسر خوبی نبوده ام از آن روز که با هم ازدواج کرده ایم همیشه ماموریت هستم .ومن دلم می خواهد مثل بقیه مردم پیش همسر و فرزند باشم خیلی شما پیش من عزیز هستید ولی عزیزتر از شما ،اسلام است اسلام در خطر است تمام دنیا بر سر ما جنگ دارند.






جعبه ابزار