غلامعلی عباسپور
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
غلامعلی عباسپور در سال هشتم جنگ تحمیلی و در سن نوزده سالگی به شهادت رسید.
[ویرایش]
شهید غلامعلی عباسپور (۱۳۴۷ نکا _ ۱۳۶۷ ابوقریب) متولد روستای زیبای
کفکور شهرستان شهید پرور نکا
استان مازندران است. غلامعلی عباسپور در خانوادهای با ایمان و دوستدار اهل بیت علیه السلام متولد شد، مادرش سیده فاطمه ساداتی و پدرش یزدان نام داشت.
[ویرایش]
غلامعلی عباسپور در سایه محبت های پدر و مادر پاکدامن و مهربانش دوران کودکی را پشت سر گذاشت و بعد وارد مدرسه شد و به فراگیری تحصیل پرداخت، تحصیلات را در مقطع ابتدایی در حد خواندن و نوشتن با موفقیت پایان رسانید.شهید بزرگوار مجرد و فرزند هفتم خانواده بود.
[ویرایش]
غلامعلی عباسپور سرباز
ارتش جمهوری اسلامی ایران بود و در
لشکر ۹۲ زرهی خوزستان به اسلام خدمت می کرد که در ۱۳۶۷/۰۴/۲۲ هجری شمسی در منطقه
ابوقریب شهد شیرین شهادت نوشید و در جوار رحمت الهی جای گرفت. پیکر پاک شهید عباسپور پس از تشییع و در زادگاهش کفکور دفن شد. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش.
[ویرایش]
بنام انکه هستی و وجود برای اوست و زنده ماندن بدست اوست و بنام کسی که به انسان ها عقل و خرد داد تا برای کمال خود اندیشه کنند و در این میان پیامبرانی فرستاد تا انسانها را از گمراهی نجات دهند. و بنام ان کسیکه همیشه با ضعیفان و مظلومان است. با سلام و درود بیکران بر منجی عالم بشریت
مهدی موعود و نائب برحقش
امام خمینی و با سلام و درود فروان به رزمندگان اسلام و سلام و درود فراوان بر روان پاک شهدای صدر اسلام تا کنون. و بعد من با توجه به سخنان رهبر عزیز که فرمودند هرکس توانایی رفتن به جبهه را دارد باید به دفاع از کشور اسلامی بر خیزد بر خود لازم دانستم در نبرد نابرابر با دشمنان دین به دفاع از وطن اسلامی بر خیزم و این جان ناقابل خویش در راه دین و کشورم فدا کنم. و عرض میکنم خدایا اگر چنانچه با کشته شدنم درخت پربار اسلام ابیاری میشود پس این جان ناقابلم بستان تا از این دار پر درد و رنج و غم راحت شوم و بسوی تو که ارزوی هر انسان عاشقی است بشتابم .
چند وصیت به پدر و مادر عزیزم که رنج ها و زحمت های فراوانی برای من کشیدند و من نتوانستم جواب این همه زحمت را بدهم . ای پدر عزیز و مادر مهربانم مرا از لطف پدریت و لطف بسیار و مهر مادریت ببخشد ای مادر عزیزم از شما میخواهم که در این دم اخر حلالم کنید و از شما میخواهم اصلا برایم گریه نکنید و اگر میخواهید گریه کنید برای غریبی
امام حسین و
علی اکبر ش گریه کنید و در برابر مصیبت وارده زینب وار صبر و استقامت را پیشه کنید و شما ای برادران و خواهرانم باید از لطف خودتان مرا مورد عفو قرار دهید و از خدا میخواهم که هیچگاه از فرامین الهی دور نشوید و هیچگاه امام عزیز را تنها نگذارید و شما ای خواهران گرامی در نبود من با حجاب خود مشتی محکم بر دهان
ضد انقلاب بزنید و شما ای امت حزب الله و شهید پرور بخصوص امت روستای کفکور مبادا شیاطین در شما نفوذ کنند و شما را از مسیر اسلام و انقلاب اسلامی منحرف کنند.
و در خاتمه وصیتنامه خودم دعا به جان امام خمینی میکنم و به همه این دعا را سفارش میکنم:
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار / از عمر ما بکاه و بر عمر رهبر افزای
