|
| ||||||||||||||||||||
اول تیر ۱۳۴۳، در روستای خورشید از توابع شهرستان نکا متولد شد. فرزند ششم خانواده بود. پدرش باباگل، دامداری و کشاورزی می کرد و مادرش سیده بانو خادم پور نام داشت. تحصیلات را در مقطع دوم راهنمایی در مدرسه فردوسی (نکعت) نکا با موفقیت پایان رساند. سال ۱۳۶۲ ازدواج نمود و صاحب یک فرزندِ دختر (فهیمه) شد. به عنوان سرباز ارتش از لشکر ۱۶ زرهی قزوین در رسته مخابرات در جبهه حضور یافت. هجدهم خرداد ۱۳۶۴ (سال پنجم جنگ تحمیلی) در منطقه تنگه ابوقریب بر اثر اصابت ترکش به پهلو و سینه در بیست سالگی خلعت شهادت پوشید. شش روز بعد آیت الله حسین محمدی لائینی بر پیکرش نماز خواند و پس از تشییع باشکوهی در زادگاهش خورشید به خاک سپرده شد. ۱ - وصیتنامه شهید اسدی تمامی[ویرایش]شهادت اینکه خدای پروردگار جهانیان است و روح بخش ،جانها، ستایش بر او که به ما هستی بخشید و به ما فکری آموخت تا زندگی کردن را بیاموزیم. درود بر امام که ما را به استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی رهنمون نموده، درود بر شهداء ادامه دهندگان طریق حسین اند که برای تداوم قانون الهی جان خود را ارزانی داشتند. از خدا میخواهم توفيق جهاد في سبيل الله را نصیبم کند. چون مدت ها در خواب غفلت به سر میبردم و درک درستی از زندگی نداشتم. اکنون مفهومی از زندگی دارم که صرفاً مادی نیست، بلکه معنویاتی است که در آن هویتی الهی و خدایی نهفته است. بار پروردگارا از اینکه نیرویی به من عطا کردی تا به ندای امام لبیک بگویم و راهی جبهه های حق علیه باطل شوم، و در نابودی نیروهای کفر هر چند سهم کوچکی داشته باشم و از جان خود دریغ نورزم ،متشکرم. در غیر این صورت در تباهی خویش غوطه می خوردم بار خدایا من آن قدر کوچک و ذلیل هستم که حتی نمی توانم در این اوراق چیزی بنویسم. به پدر و مادر ارجمندم و خواهرهای رئوف و برادران توصیه دارم روحیه گذشت را حفظ کنند. در اینجا ضمن طلب حلالیت از همسرم باید عرض کنم ای همسر عزیزم ، دختر خردسال مرا بعد از من باید زینب وار تعلیم داده تا همانند زینب سلام الله علیها پیام آور خون من در تاریخ اسلام باشد. رده‌های این صفحه : شهدای ارتش جمهوری اسلامی ایران (شهرستان نکا) | شهدای روستای خورشید | شهدای شهرستان نکا | شهدای لشکر ۱۶ زرهی قزوین (مازندران)
|
||||||||||||||||||||
