یکم اردیبهشت ۱۳۴۲، در روستای چلمردی از توابع شهرستان نکا دیده به جهان گشود. فرزند چهارم خانواده بود. مادرش عمه نسا رضایی و پدرش فغان نام داشت. خواندن و نوشتن میدانست. مجرد بود. به عنوان پاسدار از لشکر ۲۵ کربلا، رسته توپخانه در جبهه حضور یافت. بیست و چهارم بهمن ۱۳۶۱ (سال سوم جنگ تحمیلی) در منطقه مریوان توسط ضدانقلاب بر اثر اصابت گلوله به پا و شکم در نوزده سالگی شهید شد. پیکر پاک شهید راسخ پس از تشییع روستای خیرآباد دفن شد. ۱ - وصیتنامه شهید راسخ[ویرایش]وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ ﴿آل عمران / آیه ۱۶۹﴾ حمد و سپاس بر خدای تعالی درود بر محمد صل الله علیه و آله درود بر مهدی عجل الله سلام بر نائب برحقش روح خدا سلام بر شهیدان معلولین انقلاب جهانی اسلام. پدر و خانواده عزیزم برای من گریه نکنید و طاقت بیاورید همچون امام که فرزند خود را از دست داد و در خود لرزشی ایجاد نکرد و برادران و خواهران عزیز جامعه ای که بخواهد، حكـومـت اللـه نگهدارد باید خون بدهد، باید شهید بدهد، با دادن فرزندان خود درخت اسلام را آبیاری کند. مکتب ما سراسر مبارزه می باشد، مبارزه حق در برابر باطل این مبارزه از اول زمان آدم و حوا وجود داشته و تا آخر قیامت ادامه خواهد داشت، پس چه بهتر انسان قدمی بر دارد که برای آخرت خود توشه ای بر دارد. ما که همه به این امید می جنگیم میرزمیم و به این امید هم طالب شهادتیم که بعد از شهادت آقایمان برسد و بر بالینمان خواهد آمد، و گنه کارانی چون مرا شفاعت خواهد نمود. اما شما ای پدر اگر اولاد حقیرتان سعادت شهادت داشت هیچ آزرده نباشید و افتخار نمایید که فرزندانتان چنین سعادتی را یافته و از هیچ کسی تسلیت نگیرید و به همه بگویید که شما تبریک بگویند. چراکه من تولد یافتم به مردم خرما ندهید به جای خرما شیرینی بدهید چرا که من نمرده ام بلکه به گفته خدا زنده ام. ضمناً مگر خون ما از خون بهشتیها و رجائیها و باهنرها و ... رنگین تر میباشد. من و امثال ما و شما همه در این دنیا امانتی هستیم از جانب خداوند و باید این امانت را به صاحب امانت پس بدهیم و جبهه بهترین محل آزمایش برای پس دادن امانت است و این راهم بدانید که وقتی انسان میخواهد با خدا معامله کند باید بهترین چیز را که دارد تقدیم کند و امروز ما غیر از جان ناقابل چیزی دیگری نداریم و امیدوارم که خدا قبول کند و از سر تقصیرات و اشتباهات ما بگذرد برادرانم، اگر می خواهید روح من از شما راضی باشد مرا ببخشید حلالم کنید، و سپس ما به همه برادران و خواهران، توصیه میکنم که تابع دستورات امام و روحانیت باشید نگذارید امام تنها بماند قدر امام عزیزمان را بدانید. خدایا ای کاش هزاران جان داشتم و به خاطر رضای تو در راه امام خمینی که همان راه اسلام است میدادم. خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار. |