ششم اردیبهشت ۱۳۴۶، در روستای کوهسارکنده از توابع شهرستان نکا دیده به جهان گشود. فرزند هفتم خانواده بود. مادرش فاطمه مسافری پیلهکوهی و پدرش رمضان نام داشت. پایه چهارم ابتدایی را در دبستان زادگاهش خواند. سال ۱۳۶۴ ازدواج کرد. به عنوان سرباز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از لشکر ۲۵ کربلا در جبهه حضور یافت. دهم اردیبهشت ۱۳۶۶ (سال هفتم جنگ تحمیلی) در منطقه بانه و در عملیات کربلای ده در بیست سالگی به شهادت رسید. آیت الله حسین محمدی لائینی بر پیکرش نماز خواند و پس از تشییع در زادگاهش کوهسارکنده دفن شد. ۱ - وصیتنامه شهید رضایی کوهساری[ویرایش]با درود به رهبر بزرگ انقلاب اسلامی ایران امام امت و امید امام و امت که انشاءاله ایزدمنان سایه وجود پر برکتشان را بر سر امت اسلام مستدام بدارد و با ارسال خالصانه ترین تهنيت ها حضور امت حزب الله و سلحشور ایران امتی که با عملکرد چند سال خویش ثابت نمودند رهروان واقعی حضرت رسول و پیروان حقیقی مولی الموحدين علی علیه السلام و اصحاب تاریخ ساز امام حسین علیه السلام هستند، و با نثار والاترین عزیزان خود این حقایق را به اثبات رساندند که تا آخرین قطره های خون خود جهت دفاع از اسلام عزیز آماده ایم و با اعلام عملی این مطلب که آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند به رزمندگان خطه ایران زمین و به کل مسلمین جهان روحیه خاصی عنایت فرمودند. شکر خدا را که توفیق حضور در جبهه ها را به بنده حقیرش عنایت کرد تا بتوانم به پیکار بر علیه جانیان و از خدا بی خبران بپردازم. خدایا این وصیت دومی است که آنرا تعویض میکنم، در حالیکه بهترین دوستانم را از من گرفتی میدانم که سعادت شهادت در راهت را ندارم خدایا، مرا بیش از این پیش دوستانم شرمنده و خجل ،مگردان و باشد که این آخرین وصیتنامه ام باشد این راهی را که می روم راهی است که خود آزادانه اختیار کرده ام و یقین دارم که پیمودن راه راست تنها در لبیک گفتن به ندای امام امت است زیرا امام امت بهترین راهنما در مکتب اسلام و بزرگترین خادم واقعی اسلام و اسلام بهترین خداست. راهی را که انتخاب نمودم باالعین می دانم راهیست که سیدالشهدا رفت راهی است که مولایم علی علیه السلام و پیامبرمان حضرت ختمی مرتبت بن عبدالله رفته اند و این راه خداست. ملت شریف ایران: فتح کربلا نزدیک است آری بوی کربلا به مشام ها میرسد و باید بعد از ایران منتظر قدس گردیم که مسلماً سهل تر از آزادی کربلاست. برادران عزیز همانطور که امام فرمودند باید همه به جبهه بروند همگی همت نمودند و لبیک عملی به ندای ایشان بدهید و با حضور خود در جبهه ها کار صدام را یکسره کنید. قدر امام عزیز را بدانید و از برای ایشان که یک نعمت الهی است و دعا کنید که خد ایشان را تا انقلاب مهدی از تمام بلیات محفوظ بدارد. برادران عزیز جبهه را فراموش نکنید و در راس تمام کارهایتان حتی امور شخصی جنگ را قرار دهید ما به امید خدا باید امسال جنگ را به پایان برسانیم. البته به همت شما منادیان عاشق و به لطف حضرت حق جل جلاله مادر عزیزم از اینکه من شهید شدم ناراحت نباشید چون شهادت از دست دادن نیست بلکه به دست آوردن است. لذا وقتی انسان چیزی را به دست می آورد باید خوشحال شود مادر و برادران و خواهران عزیزم اگر من شهید شدم به یاد علی اکبر و قاسم بن الحسن بیفتید که آنها فرزندان امام و جوانتر از ما بودند مادر عزیز انتظارم بعد از شهادت این است که برای سلامتی امام عزیز دعا کنید و پیروزی سلحشوران اسلام را زا خدا بخواهید مادر عزیز اگر من شهید شدم سلام شما را به امام حسین خواهم رساند، و عوض آن اگر دست شما به ضریح مطهر سیدالشهدا رسید به جای من هم زیارت کنید که انشاء اله به زودی زود دستتان به آن خواهد خورد ردههای این صفحه : شهدای روستای کوهسارکنده | شهدای شهرستان نکا | شهدای عملیات کربلای ده (استان مازندران)
|