اشرف پهلوی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در چهارم آبان سال ۱۲۹۸
رضاخان میرپنج از همسرش
تاج الملوک صاحب یک پسر و دختر دو قلو شد نام پسر را "محمدرضا" گذاشت و نام دختر" را " اشرف
زمانی که این دو کودک به دنیا آمدند، رضا میرپنج سرهنگ قزاق خانه بود. سال بعد (۱۲۹۹ ش) او و
سیدضیاءالدین طباطبایی با پشتیبانی انگلستان
کودتا کردند و مدتی بعد رضا میرپنج به وزارت جنگ رسید سپس
نخست وزیر شد قبل از اینکه اشرف و محمدرضا هفت ساله شوند او تخت شاهی ایران نشست و آنها اشرف و برادرش محمدرضا لقب "والاحضرت" گرفتند.
[ویرایش]
اشرف خواندن و نوشتن را در کاخ رضاشاه فراگرفت و معلمان خصوصی دربار به او زبان های انگلیسی و فرانسه آموختند اشرف هفده ساله بود که با خواهر دیگرش ؛
شمس پهلوی به دستور پدرشان با مردانی که خود رضاشاه انتخاب کرده بود ازدواج کردند مردی که برای اشرف تعیین شده بود
علی قوام نام داشت هفت سال
بعد زمانی که رضاشاه به
ژوهانسبورگ تبعید شده بود و برادر دوقلویش محمدرضا شاه ایران بود در حالی که یک پسر به نام شهرام از علی قوام داشت از وی جدا شد و با یک مصری به نام
احمد شفیق ازدواج کرد و از او صاحب دو فرزند به نام های شهریار و آزاده شد. بعد از مدتی نیز از احمد شفیق جدا شد و با فردی به نام
جواد بوشهری ازدواج کرد.
[ویرایش]
از وقتی محمدرضا بر تخت سلطنت ایران نشست اشرف مانند یک مشاور همواره در کنار او بود. محمدرضا نیز از او برای مأموریت های سیاسی حساس و مهم استفاده میکرد از جمله در زمان
جنگ جهانی دوم (۱۳۲۴ ش) اشرف در مسکو با
استالین رهبر اتحاد جماهیر شوروی ملاقات و درباره روابط ایران و شوروی با او مذاکره کرد
همچنین قبل از اینکه شاه برای اولین بار به دیدار سران ایالات متحده آمریکا (۲۸ آبان ۱۳۲۸) برود، او به آن کشور رفت و مقدمات سفر برادرش را فراهم کرد. رفته رفته هر چه از سلطنت
محمدرضا پهلوی می گذشت نفوذ اشرف پهلوی در عرصه فعالیت های سیاسی و اقتصادی گسترش می یافت از مسئولیتهای فراوانی که او در ۳۷ سال سلطنت برادرش بر ایران به عهده داشت به موارد زیر میتوان اشاره کرد
رئیس سازمان زنان ایران
رئیس هیئت ایرانی برای شرکت در اجلاس سالیانه کمیسیون حقوق بشر.
رئیس سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی
رئیس هیئت نمایندگی ایران در جلسات عمومی سازمان ملل (۱۹۷۰ - ۱۹۷۸م / ۱۳۴۹ - ۱۳۵۷ ش).
رئیس هیئت امنای دانشگاه جندی شاپور (شهید چمران اهواز)
رئیس کمیته پیکار با بیسوادی
اشرف تلاش زیادی کرد با روابط پشت پرده و صرف هزینه دبیرکلی سازمان ملل متحد یا ریاست مجمع عمومی سازمان ملل متحد را به دست آورد. وقتی نتوانست به این هدف برسد از شاه تقاضا کرد به سمت نماینده دائم ایران در سازمان ملل منصوب شود، اما برادرش نپذیرفت. او متهم بود در واقعه ۳۰ تیر ۱۳۳۱ در قتل عام مردم تهران دست دارد. دکتر
محمد مصدق که به نخست وزیری رسید اشرف و مادرش را از ایران بیرون کرد. اشرف مدتی را در
فرانسه و چند کشور دیگر به سر برد تا اینکه آمریکا در صدد کودتا علیه دولت ملی دکتر مصدق برآمد مأموران بلند پایه
سیا سازمان جاسوسی آمریکا با او در سوئیس ملاقات کردند و چند روز بعد اشرف در مرداد ۱۳۳۲ مخفیانه به تهران بازگشت تا برادرش را در جریان کودتا قرار دهد مطبوعات هوادار دولت وقتی فهمیدند که اشرف وارد تهران شده است به شدت اعتراض کردند. دکتر مصدق هم از شاه خواست که اشرف هر چه زودتر ایران را ترک کند اشرف نیز چنین کرد اما قبل از رفتن برادرش را درباره کودتا عوامل آن و نحوه ارتباط شاه با آنها هشیار کرد چند ماه پس از کودتا ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ، اشرف به ایران بازگشت در حالی که خود را ناجی تاج و تخت برادر و شریک او در سلطنت دانست او در مدت اندکی به قدرتمندترین فرد ایرانی بعد از محمدرضا پهلوی تبدیل شد و اموال و دارایی های بسیاری برای خود اندوخت و در کشورهای خارجی به سرمایه گذاری و خرید زمین و ساختمان و.... پرداخت
او آشکارا عليه همسران شاه دسیسه چینی میکرد چرا که نمیخواست هیچ زنی برتر از او در ایران وجود داشته باشد این کشمکش ها با
فرح دیبا همسر سوم شاه که تا سقوط سلطنت پهلوی ملکه ایران بود ادامه داشت.
حسین فردوست از نزدیکترین افراد به محمدرضا پهلوی در خاطراتش اشرف را فاسدترین زن دنیا ، معتاد و قاچاقچی مواد مخدر و عضو مافیای آمریکا میخواند و
اسدالله علم نخست وزیر و وزیر دربار شاه در یادداشت های روزانه خود از قول محمدرضا مینویسد: اشرف در تمام عمر خاری در چشم من بوده است. او خودبین و طماع است. دفتر او را گورستان فیل های می نامیدند چرا که اغلب مسئولان نظام شاهنشاهی وقتی فسادشان غیرقابل تحمل میشد و از کار برکنار میشدند به حلقه یاران اشرف می پیوستند . اشرف یکبار به خاطر حمل چند کیلو هرویین در
ژنو توسط پلیس سوئیس دستگیر شد و با مداخله سریع برادرش محمدرضا از آن دام جست. در ۲۲ شهریور ۱۳۵۶ نیز در فرانسه از یک
ترور خونین جان سالم به در برد و یکی از دوستانش که در خودرو کنار او بود کشته شد و راننده اشرف زخمی شد بعدها گفته شد تروریست ها عمداً در این واقعه او را نکشتند چون میخواستند هشدار دهند که او بدهی اش را به مافیای مواد مخدر بپردازد
چند ماه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی اشرف با انتقال بخش زیادی از دارایی های هنگفت خود به خارج کشور از ایران رفت بعد از پیروزی انقلاب اسلامی او تلاش بسیاری کرد تا برای برادرش که در
مکزیک اقامت داشت از امریکایی ها اجازه ورود به آن کشور را بگیرد، اما نتوانست پس از مردن شاه در ۵ مرداد ۱۳۵۹ ، اشرف بخشی از دارایی های خود را به مبارزه با نظام
جمهوری اسلامی ایران اختصاص داد اما او بدنام تر از آن بود که بتواند رهبری مخالفان را به دست گیرد. حتی برادرزاده اش رضا ولیعهد شاه سابق که مدعی تاج و تخت برباد رفته پدرش بود حاضر نشد با او همکاری مستقیم کند او بعد از انقلاب در خارج از کشور یک بنیاد فرهنگی برای مطالعات ایران شناسی راه انداخت و خاطرات خود را در کتابی با عنوان چهره ها در آینه منتشر کرد. اشرف پهلوی که روزگاری آنتونی پارسونز سفیر انگلستان در ایران درباره او گفته بود: « مانند اختاپوس دریایی از گلوی شاه آویزان شده است»، بدنام ترین عضو خاندان پهلوی بود که فساد ،اخلاقی مهمترین مشخصه اش به شمار میرود. سیاستمداران و زمامداران حکومت پهلوی در خاطراتشان از فساد اخلاقی او و اعمال غیرقانونیاش بویژه در عرصه تجارت و اقتصاد فراوان قلم فرسایی کرده اند.