|
| ||||||||||||||||||||
دهم آبان ۱۳۴۲، در روستای گلورد‌بزرگ از توابع شهرستان نکا دیده به جهان گشود. فرزند دوم خانواده بود. مادرش ریحانه سلطانی گلوردی و پدرش اکبر نام داشت. پنجم ابتدایی را در زادگاهش خواند. شاگرد بنا بود. مجرد بود. به عنوان سرباز ارتش از لشکر ۲۸ کردستان در جبهه حضور یافت. چهاردهم آبان ۱۳۶۲ (سال چهارم جنگ تحمیلی) در منطقه کردستان و در عملیات والفجرچهار بر اثر اصابت ترکش به سر در بیست سالگی خلعت شهادت پوشید. شش روز بعد پیکرش تشییع و در زادگاهش گلورد دفن شد. ۱ - وصیتنامه شهید صادقی[ویرایش]بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و با سلام بر حضرت مهدی وبا درود فراوان بر امید بخش مستضعفان جهان حضرت امام خمینی و با درود بر شهیدان صدر اسلان تا انقلاب ایران بویژه سرور شهیدان حسین ابن علی ودرود خداوند بر مجاهدین راه حقیرداران جان بر کف که زن و فرزند خود را به عشق خداوند و پایدار نگه داشتن دین خدا رها کرده وبرای پاسداری به مرزها رفته و در برابر دشمنان اسلام به مبارزه پیگیر پرداخته و هیچ چیزی نمیتواند مانع از حرکت آنان شود و در سرما و برف و باران همچنان برزم خود علیه خصم زبون ادامه میدهند خداوند در بیان مقامشان فرموده "فضل الله مجاهدین علی القاهدین اجرا عظیما" و ای کاش ما نیز مشغول نبرد با کفر هستیم این توفیق را نیز خداوند شامل حال ما میکرد که بر راه خدا بتوانیم به جهاد بپردازیم و در این وضعیت کنونی مهمترین خدمتی را به میهن و به اسلام و کشور خود بکنیم همان دفاع از مرزهاست که این مجاهدتها و از خود گذشتگی ها ی تمام رزمندگان و همبستگی شما میشود. در پشت جبهه باعث شده اید که آمریکا هنوز نتواند کاری از پیش ببرد و این نشاندهنده آن است که تا بحال امت اسلام لیاقت و شایستگی این حکومت را داشته و تا زمانیکه این دلاوری های برادران رزمنده و اتحاد مردم در پشت جبهه ادامه داشته باشد بقول امام عزیزمان آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند . وباید از خدا بخواهیم که در این راه که قدم گذاشته ایم هیچ یاس و ناامیدی در ما ایجاد نشود تا بتوانیم این انقلاب را حفظ کرده و آن را بدست حضرت مهدی بسپاریم . پدر بزرگوارم این چند جمله را بعنوان پیش گفتار نوشتم و از همینجا وصیت نامه را شروع میکنم. من سرباز یحیی صادقی به علت اینکه ماموریتی در پیش دارم امیدوارم در این ماموریت ان شاالله پیروزمندانه برگردیم واگر به فیض شهادت نایل آمده ام هیچ کس برای من گریه نکند و کسی لباس سیاه نپوشد .و عوض آن به امام دعا کنیدو فرج امام زمان را از خداوند درخواست کنید به کلیه دوستان و آشنایان توصیه میکنم که نماز و دعا را فراموش نکنید بخصوص در نمازهای جمعه و جماعات شرکت کنید .چون در جماعت انسان آگاه میشود . ای برادران و ای خواهران که این وصیتنامه را می‌خوانید در تربیت کودکان خود و یاد دادن قوانین اسلام از کودکی به فرزند خود عافل نباشید به آنها قرآن یاد بدهید وآنان را آماده کنید که فردی مقید برای اسلام باشند. برادر و خواهر و پدر ومادرم مبادا در سوگ من ناراحتی کنید که اگر ناراحت شده اید بروید نزد خانواده های شهدای دیگر تا از آنان درس صبر بگیرید وبه جبهه ها کمک کنید چه ازنظر مادی چه از نظر معنوی. برادرجان برای من یک پرچم سرخ در خانه آویزان کن و تا موقعیکه جنگ تمام شد وانتقام خون همه شهیدان گرفته شد آن پرچم را بردارید تا دشمن بفهمد که مردم ما تا انتقام خون همه شهیدان را نگیرند از پای نخواهند نشست و فقط نصیحت من این است که اگر شهید شدم به هیچ وجه ناله و زاری نکنید و جای هیچ گونه ناله و زاری نیست چون سرور ما سالار شهیدان حسین ابن علی در صحرای کربلا مظلومانه شهید شده اند .برای او گریه کنید که واقعا در دنیا چقدر رنج کشیده اند وقتی انسان وارد صحنه های نبرد می شود می فهمد چقدر کوشش نموده اند که این اسلام را پابرجا نهاده اند . سخن دیگر بنده به خواهران و برادران این است خواهر عزیزم حجاب شما ضربه ای بزرگ بر پشت آمریکاست. و سخنی به برادرانم که هیچ وقت جای مرا خالی نگذارید راه شهیدان را ادامه دهید ودر پایان آرزوی پیروزی را از خداوند متعال خواستارم و این را از خداوند متعال میخواهم که کسی که در رژیم جمهوری اسلامی مسئولیتی را برعهده دارد نهایت دقت و کوشش رابکار برد ودر هر لحظه به فکر رضایت خداوند باشد . خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار رده‌های این صفحه : شهدای ارتش جمهوری اسلامی ایران (شهرستان نکا) | شهدای روستای گلورد بزرگ | شهدای شهرستان نکا | شهدای عملیات والفجر چهار (استان مازندران) | شهدای لشکر 28 کردستان استان مازندران
|
||||||||||||||||||||
