• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

هوشنگ (قاسم) علیزاده

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



هوشنگ (قاسم) علیزاده
Profile_shahid
اطلاعات شخصی
تولد ۱۳۴۸/۰۶/۰۱ شهرنکا
تحصیلات دیپلم
وضعیت تاهل مجرد
نوع عضویت بسیجی / ل ۲۵ کربلا
تخصص تخریب چی
شهادت ۱۳۶۵/۱۰/۲۲ عملیات کربلای ۵
محل دفن گلزار شهدای شهر نکا

یکم شهریور ۱۳۴۸، در شهر نکا دیده به جهان گشود. مادرش فضه آهنگریان و پدرش مصطفی نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. مجرد بود. به عنوان بسیجی از لشکر ۲۵ کربلا، رسته مهندسی با تخصص تخریب‌چی در جبهه حضور یافت. بیست و دوم دی ۱۳۶۵ (سال هفتم جنگ تحمیلی) در منطقه شلمچه و در عملیات کربلای پنج بر اثر اصابت ترکش خمپاره به پهلو در هفده سالگی خلعت شهادت پوشید. پیکرش پس از تشییع در گلزار شهدای شهر نکا دفن شد. شهید قدرت‌الله آهنگری دایی این شهید است. او را قاسم نیز می‌نامیدند.


۱ - وصیتنامه شهید علیزاده

[ویرایش]

بدین وسیله این حقیر قاسم ( هوشنگ ) علیزاده فرزند مصطفی در واحد تخریب در مورخه ۱۰/۱۶/ ۶۵ شروع میکنم. با عرض سلام بر امام زمان یگانه منجی عالم بشریت و یگانه سوار مرکب های جبهه های نور علیه باطل فرمانده کل انسان های مسلمان در روی زمین و با درود و سلام بر نائب بر حقش امام امت و مرجع عالی قدر جهان. ببیننند با خود چیزی نبرده ام و تفنگ خالی از فشنگ مرا بروی قبرم بگذارید تا ببینند که تا آخرین گلوله در مقابل دشمن جنگیده ام و مشت هایم را گره کردم تا ببینند که تا آخرین قطره خونم تسلیم دشمن ظالم نشده ام ای خالق من ، ای هستی بخش ، ای که تمام وجودم به خاطر رضا و رضای توست ای که تمام دنیا و اعضایش و آخرت و قیامت را آفریده ای ، ای که هر ذره ای و هر قطره ای در هستی و استواریش نیازمند به توست بار خدایا شاید آن طوری که باید باشم نبودم ولی به ندایت و ندای انبیاء و ائمه لبیک گفته باشم و در این راه استوار ماندم بارالها به پدر و مادرم صبری عنایت فرما که به جای گریه و زاری به در گاهت شکر و تسبیح گویند و مرا قدرت بیشتر بده تا بتوانم که با آن بعثیان مزدور بیشتر در ستیز باشم تا با این مبارزه ام اندکی از زحمات رهبر عالی قدر مسلمین را که واقعاً همه مدیونش هستند جبران کنم چرا که این شخصیت عالی قدر چه زحماتی کشیده چه شخصیت ها و روحانیونی را هدایت کرده و تمام مردم را از این منجلاب فساد و سیاه چالههای طاغوت نجات بخشیده و آن رژیم فساد را بر کنار کرده است و رژیمی که این همه مستشار از آمریکی جنایتکار که این همه از عزیزان را کشته اند و باز هم نتوانسته اند حکومت خود را تقویت و استوار بدارد.

بار پروردگارا دهان مرا باز بگذار تا ببینند که تا آخرین لحظه کلمه لا اله الا الله بر زبانم جاری بود و چشمانم را باز بگذارید تا امت اسلام ببینند که با چشم بسته بی هدف به این راه نرفتم و دستهایم را بیرون تابوت بگذارید تا در تشیع جنازه ام تابوتم را بلند کنند تا جسدم را این امت اسلامی ببینند که بسیج مستضعفین برای مقام و ریاست و پول به جبهه نمی روند بلکه برای رضای پروردگار و اطاعت از فرمان وی به جبهه حضور یاب میشوند و اما تو ای مادر عزیزم آیا این که از وجود پر ثمر عمرت یک شهید در مکتب اسلام بیرون آمده است افتخار نمی کنی ؟ آیا از این که توانسته ای مستمر بر همه زمان آن هم زمانی که اسلام زجر کشیده ام خوب میدانم که طاقت شنیدن خبر شهادت فرزند حقیرت را نداری ولی بدان که باید استقامت کرد آیا حسین در زمین کربلا و فاطمه زهرا و زینب را در آن همه مصیبتها فراموش کرده آیا فراموش کرده اید که همه حال دعا به جان امام عزیز نموده و پشتیبان و رهروان شهید باشید اما شما دوستان و خویشاوندان میخواهم که خویشتن را حرکت دهید و با رهبری حضرت امام امت انسان با حرکت صحیح به ملکوت می رسد. مادر جان امروز که عزیز و ناموس مسلمین مورد حملات گوناگون گروهکهای وحشی زمان قرار گرفته است قربانی ناقابلی را اهدا کنی خرسند نیستی اگر جواب مثبت است که درود خدا و رسول بر تو باد که چه خوب اسلام را شناخته ای و از امتحانات الهی سر بلند و فاتح بیرون آمدی و همین طور از رفتن به جبهه ام هیچ وقت جلوگیری نمی کردی و همیشه به زودی راضی به جبهه رفتن من می شدی واقعاً افتخار می کنم که چنین مادری دارم و ان شاء الله شفاعتت را در جهان آخرت خواهم کرد .والسلام علیکم و رحمه الله و بركاته






جعبه ابزار