• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مهدی ثامنی‌ راد

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تاریخ تولد : ۱۳۶۱/۱۱/۲۲
محل تولد : ورامین
تاریخ شهادت : ۱۳۹۴/۱۱/۲۲
محل شهادت : تل هور - سوریه
وضعیت تاهل : متاهل با ۱ فرزند
محل مزار شهید : ورامین - کارخانهٔ قند - مسجد مهدیه

فهرست مندرجات

۱ - وصیتنامه

۱ - وصیتنامه

[ویرایش]

بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام محضر مبارک حضرت ولی عصر امام زمان (عج) و روح پرفتوح حضرت امام خمینی (ره) و شهدای صدر اسلام تا به حال و رهبر معظم انقلاب و فرمانده کل قوا حضرت امام خامنه ای و خانواده و دوستان عزیزم. حضور و توفیق اینجانب به این سرزمین امام زمان (عج) و خدمت کردن در این راه مقدس که یک اعلام حکم جهاد از جانب ولی امر مسلمین اعلام شده است، بسیار خوشایند است. تقدیر چگونه باشد، خدا می داند، ولی وظیفه و شرع را باید عمل نمود و این چند جمله را که در موضوعات مختلفی آن را بیان می دارم و به این مصحف می نگارم.
دوستان و هم رزمان من، سلام؛
آن چه از این خلقت به این حقیر اثبات شده است، این بود که هیچ چیز را بهتر از این ندیدم که دوستان، صداقت دینی داشته باشند و کاری به این ناملایماتی که اتفاق می افتد در بین افراد، سازمان و جامعه نداشته باشند. ما باید سعی کنیم کار و وظیفه خود را به نحو احسن و آن طوری که وظیفه ما است، انجام دهیم و سعی کنیم در حیطه کاری خود پیشرفت کنیم و یک فردی دارای معلومات عالی باشیم و بدانید که ما باید با کسب تجربه افرادی مفید باشیم برای حفظ و حراست و نگهداری اسلام.
برادران من، خود را دست کم نگیرید. دنیا و ابرقدرت های دنیا از لباس سبز ما و اسم ما می ترسند و آن هم به خاطر ایمان درون قلب شما دوستان است. خود را کوچک نشمارید. بدانید که ما الگویی همچون اباعبدالله الحسین (ص) و ابوالفضل العباس (س) داریم. ما علی اکبر و علی اصغر داریم. این خاندان عصمت و طهارت، از کودک شش ماهه برای ما الگو قرار دادند تا پیرمردی هم چون حبیب ابن ظاهر. پس بدانید که ادامه دادن راهی هم چون این بزرگواران، راه به شهادت و رسیدن به معبود حقیقی است.
به راستی که صحبت و درددل زیاد است ولی نه این حقیر مجال نوشتن دارم و نه این جا دل و جان فرصتی می دهد که از کربلایی بودن دل کند و آن را توصیف کرد.
چند خواهش دارم؛
یکی این که نماز اول وقت که گشایش از مشکلات است.
دوم: صبر و تحمل.
سوم: به یاد امام زمان (عج) باشیم.
در آخر از همه دوستان درخواست دارم که بنده را حلال کنند.
اگر در فرصتی باعث آزرده شدن دل شما شدم، از من بگذرید.
۲- چند کلامی با دوستان و مسجدی های عزیز؛
با عرض سلام حضور شما بزرگواران. شب عملیات است. همه دارند مهیا می شوند به نوع های مختلف یکی سلاح تمیز می کند، یکی خشاب پر می‌کند و دیگر کارها که فرصت بسیار کم است که خدمت شما بخواهم توضیح دهم. «حاج آقا افشار» دوست عزیز و بر و بچه های مسجد و پایگاه و دفتر نیکوکاری بدانید که کاری با قداست بالا در حد بهشتیان انجام می دهید. از شما دوستان خواهش می کنم کار را جدی و به نحو احسن انجام دهید. تبعیض قائل نشوید. فعالیت های فرهنگی را بالا ببرید. درس ولایت شناسی و ولایت مداری را ترویج دهید. شخصیت اقا امام زمان (عج) و امام خامنه ای را خوب برای جوانان آموزش دهید.
این جا در این ساعت شب ۲۲:۳۰ دقیقه غوغایی است. جوانان پاکی این جا جمع شدند که به اذن و لب تر کردن ولی زمان خود که یک حکم جهاد برای جان بیست هزار شیعه در این سرزمین، که چهار سال است در محاصره کفر قرار دارند و ابوالفضل وار با غیرتی عظیم از ناموس خدا تا امروز دفاع کرده اند.
بدانید بعد از عملیات، نصرت و پیروزی قطعا نصیب اسلام است و حتما خنده بر لبان حضرت آقا گشوده می شود و شما به نحو احسن باید راه شهدای این عملیات که مدافع حرم نه، مدافع انقلاب اسلامی و مدافع حریم و بلاد امام زمان (عج) هستند را باید ادامه دهیم.
ساخت و ساز مسجد را ادامه دهید. با توکل به خدا جلو بروید و بدانید که حتما خیرین و بزرگوارانی هستند که با عنایت خدا کمک شما کنند.
اگر خواستید مراسمی بگیرید، در قالب یادواره باشد که نوعی فعالیت فرهنگی حساب شود.
هر ساله ماه محرم یادی از ما بکنید.
التماس دعا.
همسر عزیزم سلام؛
می دانم که از بالای منبرها و مجالس روضه یک موضوعی را شنیده و درک کرده‌ای. یک روز مادری با فرزندش کوچه‌ای سیلی خورد و یک غلاف شمشیر به پهلویش خورد. یک روزی هم عده ای به درب خانه کوبیدند و بعد درب خانه را آتش زدند. بعد آن همسر برای دفاع از اسلام و ولی زمان خودش و در آخر از شوهرش دفاع و مقاومت کرد و از آن مادر، دختری به نام زینب (س) متولد شد که برای دفاع از اسلام به همراه برادرش، حج را نیمه تمام گذاشت و به سوی سرزمین وداع خود و برادر، حرکت کرد و آن خواهر با الگو قراردادن مادری که خطبه فدک را خواند، در کاخ یزید چنان رجزخوانی کرد که ستون های آن به لرزه درآمد و برای دفاع از برادر و دفاع از اسلام سربریده برادر و شهید شدن سقای دشت کربلا و فرزندان و برادرزاده های خود را دید و به خاطر این فداکاری هایی که برای اسلام انجام داد، امروز یک عده جوان معتقد و مقید که به اذن ولی زمان خود آماده‌اند تا این گنبد و بارگاه و مضجع شریف آن خانم محترم و سه ساله حضرت اباعبدالله (ص) از دست یزیدیان زمان (کفار) نجات دهند.
می خواهم الگوی رفتاری این مادر و دختر را در زندگی، اصل و سرلوحه ی کارهای خود قرار دهی. خواهش می کنم برای انجام هر کاری، دفاع از اسلام و ارزش های دینی و مذهبی و اسلامی را مدنظر قرار بدهی. «فاطمه سلما»ی عزیز مرا ببوس و بگو که پدر برای تو جان می داد و وجود این نعمت الهی در زندگی ما یک تغییر و برکتی اساسی را حاصل کرد. محجوب و عالمه تربیتش کن. می خواهم که فرد موثر برای اسلام و نشر ارزش های اسلامی باشد. مراسم دعای ندبه مسجد را جزو افرادی که بانی می‌شوند باش. به هیچ وجه از شهادت من ناراحت نباش و لباس سیاه هیچ کسی به تن نکند. چنان با قدرت باش که مشت محکمی بر تمام کفر باشد. اگر شرایطی مهیا شد، حتما بگو هماهنگ کنند «فاطمه سلما» ی بابا را دست بوس حضرت آقا ببرند و «فاطمه سلما» تا به حال سرمزار شهدا و بابا نرفته است او را حتما ببر. اگر روزی جنازه من را آوردند، حتما بگذار «فاطمه» ی بابا یک بوسه بر روی من بزند.
ما و مجنون هم سفر بودیم در صحرای عشق
او به مقصدها رسید و ما هنوز آواره ایم
هشدار مرید راه فانی نشویم
بیهوده اسیر زندگانی نشویم
حیف است که در مکتب قرآن مجید
پوسیده شویم و جاودانی نشویم







جعبه ابزار