دهم دی ۱۳۵۰، در روستای زرندینسفلی از توابع شهرستان نکا دیده به جهان گشود. فرزند هشتم خانواده بود. مادرش خورشید یحیوی و پدرش ابوالحسن نام داشت. تحصیلات را در مقطع اول ابتدایی با موفقیت پایان رساند. اسفند ۱۳۶۴ ازدواج کرد. با عضویت بسیجی از لشکر ۲۵کربلا و با تخصص غواص در جبهه حضور یافت. چهارم دی ۱۳۶۵ (سال هفتم جنگ تحمیلی) در منطقه امالرصاص و در عملیات کربلای چهار مورد اصابت ترکش از ناحیه سر و کتف قرار گرفت و به بیمارستان شهید بقایی اهواز منتقل شد و در پانزده سالگی خلعت شهادت پوشید. پیکر پاک شهید اسدی پس از تشییع و اقامه نماز توسط آیت الله حسین محمدی لائینی در حیاط مسجد زادگاهش آرام گرفت. ۱ - وصیتنامه شهید اسدی[ویرایش]الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ ۚ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ ﴿سوره توبه / آیه ۲۰﴾ این کهنهجهان به کس نماند باقی / رفتند و رویم دیگر آیند و روند بار دیگر صدای رحیل راهیان کاروان کربلا به گوشم رسید، بار دیگر صدای هل من ناصر مولا گوشم را نوازش داد و مرا با خیل راهیان کربلا به وادی عشق و ایثار کشاند و حقیر با اعتقاد به یگانگی ذات حضرت حق جل جلاله و نبوت صد و بیست و چهار هزار پیامبر و چهارده معصوم و کتب آسمانی و غیب و ملائکه و معاد و حشر و نشر در این راه گام برداشتم و به پیش رفتم. خداوندا شاهدی که با علم به حقانیت اسلام عزیز رفتم. ای هم عقیده های من و ای همشهری های من، مبادا در این برهه حساس بی تفاوتی پیشه خود کنید که سرانجامی جز حسرت و ندامت در پیش این چنین انسان ها نیست. بار دیگر امتحان الهی در پیش است تا موسائیان از فرعونیان و ابراهیمیان از نمرودیان و حسینیان از یزیدیان مشخص گردند پس هان ای مسلمان هشیار و آگاه باش که کوتاهی و بی تفاوتی تو، تو را در صف یزیدیان تاریخ قرار ندهد. پس با مال خود و جان خود به کمک اسلام برخیزید که خدا وعده داده است اسلام عزیز را تا قیام قیامت برقرار نگه دارد و این پستی و بلندی و جنگ و گریز جز امتحان الهی نیست پس هوشیار باشید که از این امتحان پیروز بیرون آئیید و همه پشتیبان اسلام ولایتی باشید و این از طریق ولایت فقیه امکان پذیر است پس ولایت فقیه را حامی و پشتیبان باشید. ای پدر و مادرم سلام و رحمت الهی بر شما باد که ثمره خود را فدای اسلام عزیز نموده اید. مرا عفو فرمائید که خدمتی به شما نکردم. پدر و مادرم سرانجام همه انسانها کوچ نمودن از این عالم به دار بقا است پس چه خوب است که این کوچ، کوچ سرخ باشد و جهت عزت و سربلندی اسلام و مسلمین و حفظ و حراست سرحدات مملکت اسلام باشد. مادر جان اگر رزمندگان اسلام پیروز شدند و راه کربلای معلی را باز نمودند و ان شاالله تعالی رفتید کربلا، پارچه ای را بر روی قبر امام حسین علیه السلام طواف بدهید و بر روی قبرم پهن نمائید. مادر عزیزم اگر به فیض شهادت نائل گشتم به قول امامان عزیز پیروزیم و اگر با پیروزی به اوطان برگشتیم باز هم پیروز و سربلندیم پس در هر حال پیروزیم. برادران عزیز و گرامی سلام مخلصانه من نثار شما عزیزان باد که امیدوارم رهرو راه شهیدان باشید و اگر سلاحم از دستم افتاد بگیرید و سنگر مرا خالی نگذارید تا در پیشگاه خداوند و پیشوایان و امامان و علی الخصوص به پیشگاه سرور شهیدان حسین بن علی علیه السلام شرمنده نشوید. ای خواهران عزیز سلام من بر شما باد که امیدوارم همچون زینب سلام الله علیها صبر و شکیبایی را پیشه خود سازید و زینب وار با یزیدیان دوران مبارزه کنید و سنگر حجاب را کاملا حفظ نمائید ای همسر مهربان و دلسوز و محرم رازهایم که پس از خداوند بزرگ شما رازدار من بوده اید، سلام من بر شما باد همسرم، در شهادتم غمگین نشوید زیرا شهادت تنها افتخار ما مسلمانان جهان است، بعد از شهادتم شما آزادید طبق موازین شرع مقدس اسلام به وظائف خود عمل نمائید. از امت شهیدپرور تقاضا دارم که دعا به جان امام امت و رزمندگان عزیز اسلام را فراموش نفرمائید و همیشه پیرو خط امام باشید وحدت و انسجام و برادری را هرچه بهتر استحکام بخشید. محل دفن اینجانب نکا روستای پایین زرندین داخل حیاط مسجد کنار دو برادر شهید علی محمدی و سیف الله ذکری . خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار ردههای این صفحه : شهدای بسیجی (شهرستان نکا) | شهدای روستای زرندین سفلی | شهدای شهرستان نکا | شهدای عملیات کربلای چهار (استان مازندران)
|