• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

محمدعلی محمدزاده میانگله

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



محمدعلی محمدزاده میانگله
Profile_shahid
اطلاعات شخصی
تولد ۱۳۴۲/۰۵/۱۱ روستای میانگله
تحصیلات پایان دوره ابتدایی
وضعیت تاهل مجرد
نوع عضویت سرباز ارتش / ل ۹۲ زرهی
مسئولیت توضیحات
شهادت ۱۳۶۳/۰۸/۰۱ منطقه کوشک
محل دفن گلزار شهدای روستای میانکله

یازدهم مرداد ۱۳۴۲، در روستای میانگله از توابع شهرستان نکا دیده به جهان گشود. فرزند پنجم خانواده بود. مادرش خورشید میرزاپور و پدرش علیجان نام داشت. مقطع ابتدایی را در زادگاهش خواند. مجرد بود. به عنوان سرباز ارتش از لشکر ۹۲ زرهی خوزستان در جبهه حضور یافت. یکم آبان ۱۳۶۳ (سال پنجم جنگ تحمیلی) در منطقه کوشک ساعت ۱۷ بر اثر اصابت ترکش به گردن و سینه و پهلو در بیست و یک سالگی به شهادت رسید. پنج روز بعد پیکرش تشییع و در زادگاهش میانگله دفن شد.


۱ - وصیتنامه شهید محمدزاده

[ویرایش]

کشته شدن در راه خدا زنده شدن است. خدا یا کشته شدن در راهت را به من توفیق ده تا زنده شوم چرا که بعد از کشته شدنم شاید تحرکی در مردم ایجاد شود و این است معنی زنده شدن. خدایا بالاترین مرگها را نصیب من کن آری شهید همانند شمع است جامعه که به تاریکی و بی تفاوتی و سستی می رود با فروغ و درخشیدنش تاریکی و ظلمت را می زداید و جاده را برای رهروان راه حق و حقیقت روشن میکند و اما شهادت، شهادت ارثی است از حسین بزرگ که به ما رسیده چرا که او معلم شهادت بود او درس شهادت را به ما آموخته و به ما آموخت که انسان در شهادتش شکوفا می شود. او به ما آموخت وقتی که مکتب نیاز به خون دارد باید خونمان را نثار اسلام کنیم چرا که خون زنده کننده است و به گفته امام حسین ای شمشیرها به خاطر حفظ دین و مکتب اسلام مرا در برگیرد و تکه تکه کنید و ليكن مكتب ما حفظ شود و سخن ما بسیجیان این است که ای مسلسلها مرا تکه تکه کنید تا انقلاب ما حفظ شود چرا که با کشته شدن من انقلاب اسلامی طرفدار مستضعفین حیات دیگری می گیرد. پیش می رود و امیدی تازه به مستضعفین جهان می بخشد و به فرموده امام امت این رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران که خونها هستند که اسلام را یاری میدهند. این خونها هستند که با این جامعه تحرکـی تـازه می بخشد و بی تفاوتیها را نابود و جوشش تازه به انسان می دهد. مگر با چشمان خود ندیدم کـه بـا شهادت مطهري ها ؛ مفتح ها ؛ بهشتی ها و چندین شهید از همین روستای خودمان و تشییع جنازه بهشتی رجائی و باهنر چه جوششی به وجود آمد و چه کارهایی میکردند اینها همه به ما یاد داده اند که مرگ سرخ بهتر از زندگی ننگین است مگر خون من از خون حسین علیه السلام و این معلم شهادت رنگین تر است مگر قرآن نمیگوید "ان الله اشترى من المومنين انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه" قیام کردن در راه هدفی مقدس و جان را در راه اسلام دادن افتخاری است که بالاتر از آن وجود ندارد. انسان باید یک روزی از دنیا برود پس چه بهتر است که خون او در راه اسلام داده شود و ای مردم و ای برادران از شما می خواهم که امام را تنها نگذارید که راهش راه حسین و هدفش قرآن و خدا میباشد و هر کس امام را تنها بگذارد. مثل این که امام حسین را تنها گذاشته است و هیچوقت او را تنها نگذارید و به دستورات او عمل کنیم و روحانیت را از خود جدا نکنید که به قول امام ما کشور بدون روحانیت مثل کشور بدون طبیب می باشد. ای برادران و خواهران در جلسات مذهبی در بسیج نماز جمعه و جماعت های دیگر مذهبی شرکت کنید و از خواهرانم میخواهم که حجاب خود را رعایت کنید. چرا که حفظ کردن حجاب از خون هر شهیدی که به زمین میریزد ثوابش بیشتر خواهد بود.

چند وصیت به خانواده ام : آفرین بر شما پدر و مادری که چنین فرزندانی را تربیت نمودید و در راه خداوند منان هدیه نمودید. آفرین بر شما پدر مادر عزیزم میدانم بعد از شهادتم برای شما سخت خواهد گذشت. چرا که برای من خیلی زحمت و سختی و شبها بیداری کشیده اید و اینهمه زحمت که شما برایم کشیدید از خداوند منان و بلند مرتبه میخواهم که جبران زحمات شما را هم در این جهان و هم در آن جهان و در کنار حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها از شما شفاعت میکنم و از شما می خواهم که در شهادت من هرگز گریه و زاری نکنید چراکه با گریه کردن خود دشمنان اسلام و منافقان خوشحال می شوند. چرا که در آن موقع کسی نبود برای امام حسین و یاران او گریه و زاری کند و شما هم در میان خودتان برای امام حسین اشک بریزید و انسان یک روز به دنیا می آید آن روز خوشحالی است و یک روز هم باید از دنیا برود و آن روز ناراحتی و غم است و از دوستانم میخواهم که هر چند دوست خوبی برای آنها نبودم به بزرگواری خودتان مرا ببخشید و مرا در روستای خودم بغل شهیدان روستا دفن کنید. خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار






جعبه ابزار