• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 
علی یوسفی ولاشدی
Profile_shahid
اطلاعات شخصی
تولد ۱۳۴۷/۰۵/۱۴ روستای ولاشد
تحصیلات پایان دوره ابتدایی
وضعیت تاهل مجرد
نوع عضویت بسیجی / ل ۲۵ کربلا
تخصص تیربارچی
شهادت ۱۳۶۵/۱۰/۰۴ عملیات کربلای ۴
محل دفن گلزار شهدای ولاشد

چهاردهم مرداد ۱۳۴۷، در روستای ولاشد از توابع شهرستان نکا دیده به جهان گشود. اولین فرزند خانواده بود. مادرش مریم پشیمانی و پدرش غلامرضا نام داشت. پنجم ابتدایی را در زادگاهش خواند. مجرد بود. به عنوان بسیجی از لشکر ۲۵ کربلا با تخصص تیربارچی در جبهه حضور یافت. چهارم دی ۱۳۶۵ (سال ششم جنگ تحمیلی) در منطقه ام‌الرصاص و در عملیات کربلای چهار در هجده سالگی خلعت شهادت پوشید. پیکرش در منطقه جا ماند و مدت هشت سال و هشت ماه مفقودالاثر بود . هشتم اردیبهشت ۱۳۷۴ تشییع و در زادگاهش ولاشد دفن شد.


۱ - وصیتنامه شهید یوسفی

[ویرایش]

درود و سلام بر یگانه منجی عالم بشریت حضرت مهدی و نایب برحق او خمینی بت شکن و درود و سلام و همچنین تبریک و تسلیت بر خانواده های معظم شهدا که فرزندان عزیزشان را که مثل گل بودند، و چون آفتاب می درخشیدند در راه حق علیه باطل داده اند. این جانب علی یوسفی، دارنده شماره شناسنامه ،۴۸۹ متولد سال ۱۳۴۷ وصیت نامه ام را از راه دور از کربلای خون و قیام از جایی که جوانان غیرتمند زحمات زیادی میکشند نوشتم و برای شما میفرستم. پدر بزرگوارم و مادر مهربان گوشه های قلبم سلام علیکم من نمیدانم با چه زبان و گفتاری و با چه قلمی از شما تشکر کنم زحمات طاقت فرسای شبانه روز شما را هرگز فراموش نمیکنم اگر چنانچه نتوانسته آنطور که خداوند میگوید، برای شما پسر خوبی باشم و نتوانسته برایتان رفتار و کردار خوبی انجام دهم و اگر این حقیر در حق شما کوتاهی و مرتکب گناهی شده،ام انشاءاله بخشش شما زیاد است و مرا می بخشید. و از برادران و خواهران دلسوزم میخواهم که مرا مورد بخشش خود قرار دهند. از مردم رئوف و مهربان و همسایه های خوب و مهربان خود میخواهم که اگر تقصیر و گناهی از من سرزده است به بزرگواریشان بنده را مورد عفو قرار دهند برادران و اهالی روستای ولاشد شما را به خدا و قرآن و ائمه بزرگوار قسم میدهم هرگز امام خمینی را تنها نگذارید راه این حقیر و شهیدان را ادامه دهید و نگذارید اسلحه ام بر زمین بیافتد و با دشمنان دین خدا بجنگید این جانب وظیفه خود دانسته ام جنگی را که این نامردهای غرب و شرق و بر ما تحمیل نموده اند به جبهه نبرد رفته و با صدامیان بجنگم تا راه امیرالمومنین حضرت علی را ادامه دهم و اگر صد جان به من بدهد و در راهش ایثار ،نمایم تا به مسلمین محروم جامعه کمکی نموده باشم تا دیگر دشمنان اسلام جنگی را بر ما تحمیل ننمایند من تا زنده هستم میخواهم به ندای رهبرم امام امت لبیک بگویم و اسلام را تنها نگذارم. والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته.






جعبه ابزار