• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حسین رضایی کوهساری

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بیستم آذر ۱۳۴۷، در روستای کوهسارکنده از توابع شهرستان نکا دیده به جهان گشود. فرزند دوم خانواده بود. مادرش بی‌بی نصیری و پدرش ولی (آقاجان) نام داشت. مقطع اول دبیرستان را در جبهه نبرد امتحان داد و قبول شد. مجرد بود. به عنوان بسیجی از لشکر ۲۵ کربلا در جبهه حضور یافت. بیست و پنجم دی ۱۳۶۵ (سال هفتم جنگ تحمیلی) در منطقه شلمچه و در عملیات کربلای پنج بر اثر اصابت ترکش به سینه و پاها در هجده سالگی به شهادت رسید. پیکرش پس از تشییع در زادگاهش کوهسارکنده دفن شد.


۱ - وصیتنامه شهید رضایی

[ویرایش]

با سلام و درود بر پیامبر خدا حضرت محمد صل الله علیه و آله و با درود بی پایان به رحمت خدا در زمین حضرت مهدی عجل الله تعالى فرجه الشریف و سلاله پاک بقیه الله الاعظم خمینی عزیز و با سلام بر همه شهدای در خون تپیده. اینجانب حسین رضایی وصیت نامه خود را آغاز میکنم. همه ما میدانیم که مردن حق است و چه خوب است که در راه رضای حق تعالی بمیریم. ای کسانی که در بیشه ها خفته اید چرا سر از بیشه بیرون نمی آورید؟ چرا راهی جبهه ها نمی شوید؟ و یا چرا در پشت جبهه به جنگ و جهاد با ملحدین کمک و یاری نمیکنید آیا نمیدانید که همه ما با یک کفن و اعمال خودمان راهی آن دیار خواهیم شد؟ پس چرا در دنیا غرق شده اید. پس بکوشید که اعمال خیر و خوبی داشته باشید. خدایا تشکر میکنم که توانستم قدم کوچکی در راه رضای تو بردارم اگر قبول کنی. خدایا شهادت را نصیب این حقیر کن اگر لیاقت آن را داشته باشم. ای ملت ایران امام را تنها نگذارید جبهه ها را خالی نکنید چون مسئله اصلی امروزه جنگ است. ای پدر و مادر عزیزم، می دانم که فرزند خوبی برای شما ،نبودم و از شما میخواهم که مرا عفو کنید و هم سر نماز امام و رزمندگان را دعا کنید و از خدا میخواهم که به شما صبری عظیم عطا فرماید. می دانم که جز مزاحمت و دردسر برای شما کار دیگری نکردم ولی دوباره از شما میخواهم که مرا بخشید. ای برادرانم راه مرا ادامه دهید و نگذاریم سلاحم بر زمین بماند و جنگ را فراموش نکنید خیلی مشتاق کربلایم اگر شما به آنجا رسیدید، عوض من بر قبر شش گوشه امام بوسه بزنید. ای خواهرانم زینب وار زندگی کنید، و در مرگم لباس عزا نپوشید از امام اطاعت کنید همیشه به خدا توکل کنید. دانش آموزان درسهای خود را بخوانید در سنگر مدرسه غفلت نکنید و همین درس خواند شما مشت محکمی دهان استکبار جهانی است. دوستان اگر دوست خوبی برای شما نبودم مرا ببخشید و اگر حقی برگردن من دارید مرا عفو کنید. در آخر از همه معلمان خودمان کمال تشکر را دارم که هم درس مدرسه و هم درس عشق به خدا را به من آموختند. والسلام
جنگ جنگ تا رفع فتنه در جهان .
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار .






جعبه ابزار