• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شاه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



شاه، عنوان رسمی سلاطین ایران بود که از تاسیس نظام سلطنتی در ایران تا فروپاشی آن به کار می رفت. واژه شاه در لغت بیشتر به معنای سلطان، ملک و پادشاه به کار رفته، اما مفهوم اصلی آن آقا، بزرگ و خداوند است؛ و چون اعتقاد داشتند که پادشاه نسبت به سایر مردمان، فردی بزرگ تر و اصیل تر است، او را شاه می خواندند. با این حال کلمه شاه همچنان برای نشان دادن بزرگی یک چیز به کار می رود: شاه راه، شاه بلوط، شاه میوه، شاهکار، شاه توت، شاهرود و ... حتی به برخی از بزرگان دین در ادبیات مذهبی، شاه دین گفته می شود.
در ادبیات سیاسی ایران، کلمه شاه مترادف با محمدرضا پهلوی ، آخرین حاکم نظام سلطنتی در ایران است. او القاب دیگری هم داشت؛ مانند آریامهر ، شاهنشاه "شاه شاهان" ، بزرگ ارتشتاران و ... شاید بتوان گفت در طول سال ۱۳۵۷ ش، سال منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی، کلمه شاه، بیشترین کاربرد را در تظاهرات و راهپیمایی های مردم داشت. مردم از شعارهای کوتاه بگو مرگ بر شاه تا شعرهای چند بیتی
ای شاه خائن آوارہ گردی ، خاک وطن را ویرانه کردی، کشتی جوانان وطن آه و واویلا، کردی هزاران تن کفن آه و واویلا
نام سلطان ایران را می بردند و با تنفر از او یاد می کردند.


فهرست مندرجات

۱ - پادشاه

۱ - پادشاه

[ویرایش]

پادشاه عنوان بالاترین مقام کشوری است که با نظام حکومتی سلطنتی اداره می شود . واژه "پادشاه از دو پاره "پاد" و "شاه" تشکیل شده است، در زبان فارسی، واژه "پاد" به معنای نگهبان و دارنده، و واژه "شاه" به معنای بزرگ و بزرگترین استنه و نام پادشاه را می توان به معنای بزرگترین نگهبان دانست. در اصطلاح، پادشاه به فرمانروایی گفته می شود که صاحب تاج و تخت است. امروزه، برخی از کشورهای جهان با نظام پادشاهی اداره می شوند، در بسیاری از آنها مقام پادشاه، مقامی تشریفاتی است و از نظر سیاسی مسئولیت چندانی ندارد و بیشتر نماد یکپارچگی کشور و تاریخ و فرهنگ آن است. انگلستان، اسپانیا، سوئد، دانمارک، نروژ، بلژیک، هلند و مالزی نظام پادشاهی دارند. در این کشورها، اعضای مجلس قانونگذاری و دولت با رأی مستقیم یا غیر مستقیم مردم انتخاب می شوند و شخص پادشاه صرفا بر اساس تشریفات پیش بینی شده در قانون اساسی امضا کننده قوانین و با تفویض کننده اختیارات است.

اما در برخی از کشورها چنین نیست، یعنی پادشاه در امور کشور دخالت می کند. در این کشورها با آنکه دستگاه هایی با نام مجلس وجود دارد اما قدرت در اختیار پادشاه است و اوست که تصمیم می گیرد. کشورهای حاشیه خلیج فارس، مانند عربستان سعودی، کویت، امارات عربی متحده، عمان، اردن، مراکش ، برونئی، نپال و بوتان در فلات تبت از این نوع پادشاهی ها هستند.

مقام پادشاهی، موروثی است و معمولا از پدر به پسر به ارث می رسد. پسر پادشاه و یا کسی را که به عنوان جانشین او شناخته می شود ، ولیعهد می خوانند، ولیعهد پس از مرگ پادشاه، بر تخت می نشیند و زمام امور را به دست می گیرد و چنانچه به سن قانونی نرسیده باشد، فرد یا افرادی با نام نایب السلطنه و با شورای نیابت سلطنت وظایف او را انجام میدهند. در گذشته بیشتر کشورهای جهان با نظام پادشاهی اداره می شدند که برخی از آنها قدمتی چند هزار ساله داشتند. اما در قرن بیستم بسیاری از آنها در پی بروز برخی حوادث تاریخی چون انقلاب، جای خود را به نظام سیاسی جدید چون جمهوری فدرال، جمهوری دمکراتیک، جمهوری سوسیالیستی، جمهوری اسلامی و داده اند. یکی از پرآوازه ترین پادشاهیهای جهان، پادشاهی ایران بود که قدمتی ۲۵۰۰ ساله داشت
پادشاه در ایران بالاترین مقام کشور بود و تا اواخر قرن سیزدهم هجری قمری که انقلاب مشروطیت به پیروزی رسید، وی همه ارکان کشور را در اختیار داشت و آنچه می گفت و می طلبید می باید صورت می گرفت. استبداد و خودکامگی پادشاهان ایران، به استثنای یک مورد کریم خان زند ، چنان بود که مردم او را صاحب اختیار همه چیز خود میدانستند و از این رو او را سایه خداوندگار "ظل الله" ، قبله عالم، و ........ می خواندند. با پیروزی انقلاب مشروطیت، مقام پادشاهی تعریف تازه ای پیدا کرد و در قانون اساسی مشروطه به این شکل در آمد: "اصل سی و پنجم: سلطنت ودیعه ای است که به موهبت الهی از طرف ملت به شخص پادشاه مفوض شده." با وجود آنکه در این قانون اختیارات گسترده ای به پادشاه اعطا شده بود، اما پادشاه نسبت به گذشته قدرت یگانه کشور محسوب نمیشد. او باید طبق آنچه در قانون آمده بود عمل می کرد. در این قانون پادشاه می بایست پیش از آغاز سلطنت، در مجلس شورای ملی حاضر میشد و سوگند یاد می کرد که حافظ منافع و استقلال ایران باشد. عزل و نصب وزرا، فرماندهان نیروهای مسلح، اعلان جنگ و صلح، انحلال مجالس شورای ملی و سنا، عفو مجرمین و ... از اختیارات پادشاه بود. پادشاه از هرگونه مسئولیت سیاسی و جزایی مبرا بود و کسی نمی توانست او را استیضاح، محاکمه و یا تعقیب قانونی کند. پادشاهان مشروطه ایران به این اختیارات بسنده نکردند و همواره در تلاش بودند تا بالاتر از قانون عمل کنند و بدین خاطر بسیاری از مفاد قانون مشروطه در حد تشریفات ماند.

نخستین پادشاه مشروطه ایران مظفرالدین شاه قاجار و آخرین آنان محمدرضا پهلوی بود که پادشاهی او با پیروزی انقلاب اسلامی مردم ایران در سال ۱۳۵۷ ش پایان یافت و پس از او نظام حکومتی ایران پس از ۲۵۰۰ سال با رأی مردم به جمهوری اسلامی تغییر کرد.



رده‌های این صفحه : افراد بر پایه وضعیت




جعبه ابزار