• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سیدکریم طاهری قلعه سری

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



سیدکریم طاهری قلعه سری
Profile_shahid
اطلاعات شخصی
تولد ۱۳۴۷/۰۷/۰۷ روستای قلعه سر
تحصیلات پایه سوم ابتدایی
وضعیت تاهل متاهل / یک دختر
نوع عضویت سرباز سپاه / ل ۲۵ کربلا
مسئولیت توضیحات
شهادت ۱۳۶۷/۰۱/۰۷ عملیات والفجر ۱۰
محل دفن گلزار شهدای قلعه سر

هفتم مهر ۱۳۴۷، در روستای قلعه‌سر از توابع شهرستان نکا دیده به جهان گشود. مادرش معصومه رضایی قلعه‌سری و پدرش سیدحسن نام داشت. سوم ابتدایی را در دبستان زادگاهش خواند. هفدهم مهر ۱۳۶۵ ازدواج کرد و صاحب یک فرزند دختر (سیدفاطمه) شد. در کارگاه ساخت و تعمیر کفش کار می‌کرد. سرباز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود و از لشکر ۲۵ کربلا، رسته توپخانه و با مسئولیت فرمانده دسته در جبهه حضور یافت. هفتم فروردین ۱۳۶۷ (سال هشتم جنگ تحمیلی) در منطقه شاخ‌شمیران و در عملیات والفجر‌ده بر اثر اصابت ترکش به تمام بدن در نوزده سالگی به شهادت رسید. پیکرش پس از تشییع در زادگاهش قلعه‌سر دفن شد.


۱ - وصیتنامه شهید طاهری

[ویرایش]

خدایا تو به انسان گفتی که اگر بخواهی میتوانی آنچنان اوج بگیری و به معراج بروی که با من ملاقات کنی و من این عظمت و شکوه را دیده ام و با چشمانم لمس کردم که انسان‌ها تا چه حد می‌توانند بزرگوار باشند و در ملکوت اعلی پرواز کنند خداوندا میدانم که شهادت چیزی نیست که نصیب هر کسی شود ولی من از تو می‌خواهم که نخست مرا بسازی و توفیق هدایت را به من عنایت کنی و بعد این هدیه بزرگ یعنی شهادت را ارزانیم فرمائی. سلام مرا به امام امت و امت امام برسانید و بگوئید تا آخرین قطره خون ایستادگی میکنم اما می‌خواهم بگویم که خون من و خون برادرانم را برای حفظ مکتب به کار ببرید و نگذارید شیاطین در داخل و بیرون از کشور خون‌مان را پایمال کنند و از خداوند تبارک و تعالی می‌خواهم که این چند قطره خونم را به درگاه خود قبول فرماید و ما را با شهدا محشور فرمایید و اما ای مادر دلسوز و مهربانم دوست دارم که بعد از شهادتم پیشانی بر خاک بگذاری و سجده شکر بجای بیاوری اگرچه می‌دانم که ناراحت می شوی و گریه میکنی و اما مادر خوبم مرگ و زندگی در دست خداست هر گاه بخواهد کسی را زنده می‌کند و یا کسی را میمیراند پس مادرم موهایت پریشان مکن و اشک را در چشمانت حبس کن اما پدر مهربانم بعد از شهادتم می‌خواهم مرا ببخشی و حلالم کنی و از اینکه پسر خوبی برایت نبوده ام مرا ببخشید و از شما انتظار دارم چون کوه بایستید فریادتان را چون پتکی بر شرق و غرب بکوبید و از خدا بخواهید که تا قیام آقا امام زمان امام عزیزمان را حفظ فرماید و در پایان از تمام آشنایان و اقوام و دوستان می‌خواهم که مرا حلال کنند و ببخشید .به امید پیروزی رزمندگان اسلام .






جعبه ابزار