|
| ||||||||||||||||||||
یکم فروردین ۱۳۴۴، در روستای ده برآفتاب از توابع شهرستان بویراحمد به دنیا آمد. پدرش سیدابوالحسن و مادرش گل افروز نام داشت. تا دوم متوسطه درس خواند. سپس به فراگیری علوم دینی و حوزوی تا سطح (مقدمات) پرداخت. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. سوم فروردین ۱۳۶۱، در کرخه بر اثر موج انفجار به شهادت رسید. پیکر وی را در زادگاهش به خاک سپردند.  ۱ - خاطرات شهید[ویرایش]۱.۱ - او نذر آقا امام زمان بودروای سید غلام محمد حسینی ، برادر شهید شهيد ابو النصيب شهادتش ريشه در ولادتش داشت. پدرم تعریف میکند بعد از آنکه خداوند ثمره ازدواج ما را سه فرزند دختر قرار داد، از خداوند طلب فرزند پسر کردم و عهد کردم اگر خداوند حاجتم را برآورده کند او را نذر امام زمان نمایم . بالاخره خداوند لطف کرد و چهارمین فرزندم را پسر عطا فرمود و به مصداق آیه شریفه «احسب الناس ايتركوا ان يقولوا امنا و هم يفتنون »عنکبوت آیه ۲ / «آیا مردم می پندارند رها میشوند همینکه می گویند ایمان آوردیم ، آزمایش نمی شوند؟ مورد امتحان قرار گرفت. لذا نام فرزند را ابوالنصيب گذاشت در سال دوم دبیرستان بود که پدر ابوالنصيب احساس کرد زمان وفای به عهدش فرارسیده است. لذا با مشورت با یک روحانی به نام سلطانی که از اصفهان به منظور تبلیغ به روستای زادگاه شهید (ده برآفتاب) آمده بود، او را در یکی از مدارس علمیه اصفهان ثبت نام کرد و مشغول فراگرفتن علوم دینی شد و ضمن استفاده از خرمن علم بزرگان دینی برای دفاع از اسلام و میهن عازم جبهه های نبرد گردید. ۱.۲ - بدانید که بزودی زود شهید خواهم شدراوی : سید رحمت الله حسینیان ،دائی شہید دوم فروردین ماه سال ١٣٦٠ حمله پیروزمندانه فتح المبین شروع شده بود آسمان و زمین ایران رنگ دیگری به خود گرفت افلاکیان ارواح طیبه شهداء را در آسمان و خاکیان پیکرهای مطهر آنها را در زمین مشایعت می کردند. وقتی مراسم تدفین یک شهید تمام می شد در تشییع پیکر مطهر شهیدی دیگر شرکت می کردیم و گاهی هم در چندین روستا و شهر تشییع و تدفین چند شهید همزمان برگزار می شد. در مسیر گلزار شهدای یاسوج در حال تشییع پیکر شهیدی بودیم که یکی از برادران جهادگر نامه ای به دست من داد . با باز کردن نامه متوجه شدم که توسط ابوالنصيب و دو روز قبل از شهادتش نوشته شده است لاکن سه روز پس از شهادت ایشان بدستم رسیده است. متن نامه چنین بود: بسم الله الرحمن الرحيم / وقتی من شهید شدم دیگران را دلداری دهید. خدمت دایی عزیزم پس از عرض سلام و احوالپرسی نامه من به دست شما خواهد رسید، اما شما جوابی ننویسید که نخواهد رسید. او پس از اطمینان کامل چنین ادامه داد بدان و آگاه باش که به زودی زود شهید خواهم شد و بدانید که ما پیروز می شویم و صدامیان خوار و ذلیل خواهند شد. از همه حلالیت می طلبم و توصیه میکنم که در انجام فرایض دینی کوتاهی نکنید و تا میتوانید از امام و انقلاب پشتیبانی کنید. ۲ - گزیده ای از وصیت نامه شهید[ویرایش]۲.۱ - مقاومت بر علیه کفارهمه می دانیم که آنها (پیامبر اکرم و امامان بزرگوار) در راه استوار نمودن اسلام و ریشه کن کردن کفر جنگیدند، شهید دادند تا اینکه قدرت خدا را در زمین که همان اسلام راستین است پیاده کردند. الان هم همین جنگ که بر ما تحمیل شده می دانیم که جنگ بین اسلام و کفر است و بر هر مسلمان واجب است که مقاومت نماید بر عليه كفار. ۲.۲ - ای منافقینهمانطوری که امام فرموده است اگر بکشید پیروزید و اگر کشته شوید باز هم پیروزید. ای منافقــــان مـــــــی خواهید کجا بروید که دینی از اسلام کاملتر بیاورید؟ به خدا شما در این دنیا هرچه می خواهید می کنید ولی فردای قیامت را در نظر ندارید شاید شما هم به نظر خودتان حق را با خودتان حساب کنید . جوان های عزیز خدمت برای اسلام خوب است یا نوکرى اجانب ؟ لااقل کمی فکر کنید و از جاده ای که شما را بـه تـه چـاهـی مـی اندازد دست بردارید و مثل صالحين روی زمین در زیر نعمت خدا زندگی کنید. ۲.۳ - مردن در راه خداپدر و مادر و برادران و خواهران و تمام اقوام من اگر به آرزویم که یک انتخاب است رسیدم ، هیچگاه گریه نکنید و ناراحتی در شما بوجود نیاید .مگر گریه هم دارد ، همه ما باید بمیریم و اختیاری نیست، پس چه بهتر که آدم در راه خدا برود.  رده‌های این صفحه : شهدای استان کهگیلویه و بویراحمد | شهدای روحانی استان کهگیلویه و بویراحمد | شهدای روحانی سادات (سیّد) | شهدای شهرستان بویراحمد
|
||||||||||||||||||||
