سریه عبدالله بن عتیک
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جنگ خندق و
غزوه بنی قریظه به پایان رسید و مسلمانان به فکر یکى دیگر از بزرگان یهود - یعنی سلام بن ابى الحقیق - که در تحریک احزاب و به راه انداختن جنگ خندق فعالیت زیادى کرده بود افتادند و در صدد قتل او بر آمدند.
[ویرایش]
انصار مدینه که از دو تیره اوس و خزرج تشکیل مى شدند، همان طور که پیش از اسلام از نظر شرافت و بزرگى با هم رقابت داشتند و هیچ کدام حاضر نبودند از دسته دیگر عقب بمانند، پس از این که مسلمان شدند همین رقابت به صورت دیگرى در لباس اسلام جلوه کرد و هر یک مترصد بودند تا ببینند رقباى خود چه عملى به نفع اسلام و مسلمین انجام داده تا آن ها نیز آن را انجام دهند و نتیجه این رقابت به نفع اسلام و مسلمین بود و به سود آنان تمام مى شد و براى پیشرفت این آیین مقدس بسیار مؤثر بود. پیش از این قبیله اوس توانسته بودند یکى از همین دشمنان سر سخت و یهودیان سرشناس ـ یعنی کعب بن اشرف ـ را پس از جنگ بدر به قتل برسانند. خزرجیان نیز در صدد بودند تا کسى را که همانند کعب بن اشرف از نظر شخصیت و عداوت نسبت به اسلام و مسلمین باشد به قتل رسانند تا از رقباى خود در کسب شرف و فضیلت عقب نمانند. این شخص سلام بن ابى الحقیق بود که عداوت بسیارى با پیغمبر اسلام و مسلمین داشت و در هر فرصتى که مى توانست دشمنى خود را آشکار مى کرد. چنانکه گفته شد، پس از جنگ خندق و بنى قریظه، سلام بن ابى الحقیق یهودی که یکى از افراد مؤثر و کارگردانان معرکه بود به خیبر گریخت و به نزد یهودیانى که در آن جا سکونت داشتند رفت. این مطلب خزرجیان را به فکر انداخت تا به وسیله اى او را به قتل رسانده و منظور خود را عملى سازند. به دنبال آن، پنج تن از افراد ورزیده و دلیر داوطلب انجام این مأموریت گشتند. آنها عبارت بودند از: عبدالله بن عتیک، مسعود بن سنان، عبدالله بن انیس، حارث بن ربعى و خزاعى بن اسود؛ این پنج نفر به نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده و منظور خود را اظهار کردند، پیغمبر نیز عبدالله بن عتیک را بر آن ها امیر ساخته و به دنبال آن مأموریت فرستاد و سفارش کرد مبادا زنى یا کودکى را به قتل برسانید.
[ویرایش]
عبدالله بن عتیک به همراه یاران خود، فاصله میان مدینه تا خیبر را ـ که حدود ۳۰ فرسخ است ـ به سرعت پیموده و شبانه خود را به در خانه سلام بن ابى الحقیق رسانده و در خانه اش را زدند. همسر او پشت در آمد و پرسید: شما کیستید؟ گفتند: چند تن عرب هستیم که براى خرید خوار و بار به این جا آمده ایم، آن زن در را باز کرد و آنان به داخل خانه و به درون اتاقى که سلام در آن جا روى بستر خود دراز کشیده بود رفتند و در را از پشت بسته و هر کدام با شمشیرى که داشت ضربتى بر او زده و چون مطمئن از قتل او شدند گریختند و خود را به داخل جوى آبى رسانده در آن جا پنهان شدند. یهودیان که از ماجرا مطلع شدند، با چراغ ها بیرون ریختند ولى نتوانستند قاتلین را در آن شب تاریک پیدا کنند و از این رو به سوى قلعه بازگشتند و آن پنج نفر از میان مخفى گاه خارج شده به سرعت خود را به مدینه رساندند و خبر قتل او را به پیغمبر و مسلمانان دادند.