جبهه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جبهه به معنی پیشانی است، اما در معانی دیگری نیز کاربرد دارد. در امور سیاسی گاهی به حزب، جبهه گفته می شود، مانند "جبهه خلق برای آزادی فلسطین" که یکی از گروههای مبارز فلسطینی است. و گاه به مجموعه ای از احزاب که برای یک هدف مشترک فعالیت می کنند، مانند
جبهه ملی که از چندین حزب از جمله حزبهای "ایران"، "ملت ایران"، "مردم ایران"، و "جامعه سوسیالیستها" تشکیل شده بود. این واژه در هواشناسی نیز به کار می رود. محل برخورد دو توده هوای سرد و گرم را جبهه می گویند. در امور نظامی به خط تماس دو نیروی درگیر جبهه گفته می شود که همان میدان جنگ است.
با آغاز تجاوز عراق به ایران در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ این کلمه بر سر زبانها افتاد، چرا که ۱۲۸۰ کیلومتر مرز مشترک ایران و عراق تبدیل به میدان با جبهه جنگ شده بود. در دوران دفاع هشت ساله (۶۷ - ۱۳۵۹ ش) از دو جبهه فراوان یاد می شد: جبهه جنوب و جبهه غرب. نیروهایی که برای بیرون راندن دشمن به شهرهای استان خوزستان و نواحی درگیر آن نواحی می رفتند، راهی جبهه های جنوب می شدند؛ و نیروهایی که برای دفاع به استانهای ایلام، کرمانشاه و کردستان می رفتند، به طرف جبهه های غرب روانه می شدند. اما از نگاه نظامیان، جبهه های رزم به سه بخش تقسیم می شد: جبهه جنوب، از خرمشهر تا دهلران؛ جبهه میانی، از دهلران تا نوسود؛ جبهه شمالی، از نوسود تا اشنویه. در این بین جبهه جنوبی شاهد سنگین ترین درگیریها بود، چرا که یکی از طرحهای دشمن، جدا کردن
استان خوزستان از ایران بود. از این رو بیشترین دفاع در این منطقه صورت گرفت و شمار شهیدان در جبهه جنوبی بسیار بیشتر از دیگر جبهه ها بود.
جبهه های جنگ ایران در دوران دفاع هشت ساله، با، جهت جاری بودن فرهنگ توحیدی و ویژگی های آیین تشییع در آن، چهرهای متفاوت به خود گرفت. آنجا نه تنها ناحیه ای برای دفاع از سرزمین، بلکه مکانی برای بالندگی روح و نمایش انسانیت شد. با اینکه طبیعی ترین رویداد هر جبهه جنگی، کشتن و کشته شدن است، اما شهادت که همانا رسیدن به همسایگی خداوند و دیدار با اوست، مفهوم تازه ای به مرگ و زندگی داده بود؛ به طوری که جبهه ها را، "جيدة نور" و "جبهه حق" می گفتند.