• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

استعمار

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



استعمار یکی از اصطلاحات سیاسی است که مانند بسیاری واژه های دیگر دچار تغییر معنایی شده است. این واژه در زبان عربی به معنای آبادانی خواهی بوده است، اما در زبان فارسی معنای دیگری پیدا کرده است که جنبه منفی دارد. کوشش کشورهای پیشرفته برای تسلط سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی بر کشورهای ضعیف را استعمار می گویند. هدف این کشورها استفاده از منابع، ثروت و گاه امکانات نظامی آن کشورهای ضعیف به نفع خود است. از این رو، به کشورهای قوی تری که به این صورت وارد کشورهای ضعیف تر می شوند "استعمارگر" می گویند و به کشورهای ضعیف تر مستعمره . استعمار به نوعی با اشغال سرزمین ها و غارت مردم آنها ارتباط دارد. به عبارت دیگر، نوعی کشور گشایی است. برده داری نیز بخشی از سیاست استعماری به حساب می آید . در زبان انگلیسی، استعمار را Colonialism میگویند که از واژه لاتین Colonia و از ریشه Colon به معنای جایگزین شدن گرفته شده است. این واژه در روم باستان به معنای اشغال سرزمینها و جا گرفتن در زمینهای دیگران بوده است . در کنار واژه استعمار می توان واژه های هم خانواده و مشابه دیگری را یافت؛ مانند: استعمارگری، استعمارزدایی، ضداستعمار، مستعمره، مستعمره نشین، کلنی، مهاجرنشین و...

استعمار در طول تاریخ، همیشه وجود داشته است. برای مثال، حدود چهار هزار سال پیش، فنیقی ها در غرب آسیا فرهنگ و تمدن پیشرفته ای داشتند؛ آنها مهاجرنشینهایی در کرانه های دریای مدیترانه و دریای سیاه، یعنی کرس، اسپانیا و شمال آفریقا به وجود آوردند. ایرانی ها نیز در اطراف امپراتوری خود دارای سرزمینهایی تحت نفوذ بودند. یونانیان مهاجرنشین هایی داشتند به نام گلنی، رومی ها در افریقا و غرب آسیا دارای چنین مستعمراتی بودند.

اما دوران استعمار به معنای امروزی از سده پانزدهم میلادی یا نهم هجری شمسی آغاز شد. نخست کشورهای پرتغال و اسپانیا دریانوردان و کاشفان خود را راهی اقیانوس ها و سرزمین های ناشناخته کردند تا با کشف راههای آبی تازه ای، برای کالاهای پرارزشی چون الماس، طلا و ادویه بازارهای تازه ای پیدا کنند. پرتغال جای پای خود را در غرب آمریکا، جنوب آسیا اندونزی، برزیل و بعضی جزایر اقیانوس آرام محکم کرد، اسپانیا بر جنوب قاره آمریکا، یعنی امریکای لاتین مسلط شد. در سده هفدهم، هلندی ها، انگلیسی ها و نیز فرانسوی ها جای پرتغالی ها را گرفتند. به خصوص انگلیسی ها هند و کشور آمریکای شمالی را به تصرف در آوردند. آنها به همراه فرانسوی ها به سرزمین کانادا نیز راه یافتند. در سال ۱۷۶۳ م / ۱۱۴۲ ش، پس از جنگ انگلستان و فرانسه، شمال قاره آمریکا به تصرف انگلیسی ها در آمد.

سپس در سده هجدهم و نوزدهم میلادی، بلژیک، آلمان و ایتالیا نیز به استعمارگران پیشین پیوستند تا همراه آنها به چپاول قاره امریکا بپردازند. انگلیس در آسیا پیشروی کرد. فرانسه به هند و چین دست یافت و هلند در هند شرقی به گسترش مستعمراتش پرداخت. ایالات متحده آمریکا نیز، که پیش تر خود مستعمره انگلستان بود، پس از استقلال، به فیلیپین سپس برخی جزایر اقیانوس آرام دست یافت. روسیه تزاری بر شرق و غرب دریای خزر، فنلاند، کرانه های دریای بالتیک و لهستان چیره شد. در این میان، ژاپن بخشی از چین را به اشغال در آورد. جالب اینجاست که هر یک از این استعمارگران بر سر تصرف مستعمرات بیشتر، با یکدیگر به نبرد می پرداختند. اما انگلستان یا بریتانیا جزو معروف ترین استعمارگران و به استعمارگر پیر معروف است. زمانی معروف بود که آفتاب در این کشور غروب نمی کند چون از شرق تا غرب دنیا مستعمره داشت! این گونه استعمار که با حمله نظامی، زورگویی و چپاول آشکار اما با "پیام تمدن" عملی می شد "استعمار کهنه" نام دارد. به تدریج در اوایل سده بیستم میلادی و به خصوص پس از جنگ جهانی دوم، شیوه قدیمی استعمار تغییر کرد. دیگر نمی شد این شیوه کهنه را ادامه داد چون جنبش های ضداستعماری، قیام ها، نهضت های ملی و مذهبی و حرکت های آزادیخواهانه و استقلال طلب مردمی علیه استعمارگران به وجود آمد. در نتیجه، بسیاری از مستعمرات به استقلال رسیدند؛ از جمله کشورهای آمریکای لاتین مثل کوبا، برزیل؛ کشورهای آسیایی مثل سوریه، لبنان، اردن، هندوستان سیلان، اندونزی، فیلیپین؛ کشورهای آفریقایی مثل افریقای جنوبی، لیبی، الجزایر، و برخی کشورهای اقیانوس آرام، به این روند به استقلال رساندن کشورهای مستعمره "استعمارزدایی" می گویند، از این رو، استعمار شکل پنهانی و جدیدی به خود گرفت که به آن استعمار نو، نواستعمار یا استعمار پنهان اطلاق می کنند . این بار پیام استعمارگران؛ تجارت آزاد، مبادله آزاد کالا، تقسیم کار بین المللی، عرضه و تقاضا و رقابت آزاد بود.

اصطلاح استعمار پنهان را نخستین بار احمد سوکارنو ، رئیس جمهور پیشین اندونزی در آوریل ۱۹۵۵ به کار برد. در واقع کشورهای استعمارگر استقلال کشورهای مستعمره را می پذیرفتند اما با ایجاد شرایط و قید و بندهای متفاوت، شرایط سختی را برای آنها به وجود آوردند. یکی از عوامل استعمار پنهان شرکت های چند ملیتی و بزرگ است که سرمایه و اقتصاد کشورهای دیگر را در اختیار می گیرند. یکی دیگر از شیوه های استعمار پنهان وابسته کردن کشورها از نظر اقتصادی، نظامی، سیاسی و فرهنگی به کشورهای پیشرفته صنعتی است. از دیگر شگردهای استعمار پنهان می توان به گسترش صنایع مونتاژ، تک محصولی کردن کشورها، دخالت پنهان در انتخابات، از بین بردن شخصیت ها و گروه های ملی، میهنی و مذهبی، دامن زدن به اختلافات داخلی، بی هویت کردن مردم، فرهنگ زدایی، ایجاد خودباختگی و... اشاره کرد.

ایران هیچ گاه در طول تاریخ به صورت رسمی مستعمره نبوده است. شاید دلایلی چون غنای فرهنگی، رقابت دولت های استعمارگری مانند روسیه تزاری و انگلستان بر سر ایران و در نتیجه تمایل آنها به بی طرف ماندن ایران مانع از مستعمره شدن ایران به شکل رسمی شده باشد. اما استعمار پنهان در ایران وجود داشت. نمونه بارز آن انعقاد قراردادهای ننگین و اعطای امتیاز به استعمارگران بوده است. برای مثال، می توان به موارد ذیل اشاره کرد: اعطای امتیاز تلگراف به استعمار انگلیس، حق کاپیتولاسیون به روسیه در قرارداد ترکمن چای و بعد به انگلیسی ها در معاهده پاریس، دادن امتیاز تأسیس بانک شاهنشاهی به استعمار انگلیس، اعطای امتیاز استفاده از راه های شمال و مرداب انزلی و حق کشتیرانی در سواحل دریای خزر به روس در زمان ناصرالدین شاه؛ و نیز دادن حق بهره برداری از معادن قره داغ به روسیه در زمان مظفرالدین شاه، یا اعطای حق کاپیتولاسیون به امریکایی ها در زمان محمدرضا پهلوی در راستای روند استعمارزدایی، در ۱۴ دسامبر ۱۹۶۰، مجمع عمومی سازمان ملل متحد به پیشنهاد ۴۲ کشور آفریقایی و انس از جمله ایران، با نود رای موافق و ۹۹ رأی ممتنع و بدون رای اعلامیه اعطای استقلال به سرزمینها و مردم استعمار زده را تصویب کرد. این توافق به اعلامیه ختم استعمار معروف است. اکنون نیز در اصل سوم قانون جمهوری اسلامی ایران استعمار چنین نفی شده است؛ دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است برای نیل به اهداف جمهوری اسلامی ایران همه امکانات خود را برای امور زیر به کار برد: ... (۵) طرد کامل استعمار و جلوگیری از نفوذ اجانب.

از جمله جنبشهای ضداستعماری ایران، می توانیم به این موارد اشاره کنیم: اقدامات سید جمال الدین اسد آبادی علیه استعمار انگلستان، نهضت میرزا محمدحسن شیرازی علیه قرارداد استعماری رژی (نهضت تنباکو)، مخالفت علمای ایران علیه قرارداد استعماری رویتر در زمان ناصرالدین شاه، مبارزات میرزا محمدتقی شیرازی علیه حاکمیت انگلیس در عراق، و نهضت ملی سازی نفت ایران در زمان نخست وزیری دکتر محمد مصدق.

می توان نوع امروزین دیگری برای استعمار در دو دهه اخیر مشخص کرد. این نوع استعمار از ابزار اطلاع رسانی مانند اینترنت، شبکه های ماهواره ای تلویزیونی و رادیویی و... برای سلطه خود بر فرهنگ ها و ملت ها، استفاده می کند. در این نوع استعمار، قدرت نظامی یا اقتصادی عامل اصلی نیست، بلکه قدرت اطلاعاتی و تبلیغاتی حرف آخر را می زند. ویژگی دیگر آن انقراض روش حکومت بر سرزمین ها و آغاز دوران حکومت بر اذهان است.


رده‌های این صفحه : اصطلاحات و واژگان




جعبه ابزار