محمد معافی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
شهید محمد معافی با نام جهادی صابر (۱۳۶۳/۰۹/۱۳ میاندرود _ ۱۳۹۶/۱۰/۳۰ بوکمال) متولد شهرستان شهید پرور
میاندرود در استان
مازندران است. مادرش ؟ و پدرش ؟ نام داشت. تحصیلات را در مقطع ؟ به پایان رساند .شهید بزرگوار متاهل بودند و از ایشان دو فرزند "ابوالفضل / حنانه" به یادگار ماند. محمد معافی عضو رسمی
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود و در
لشکر ۲۵ کربلا و در
رسته پیاده به اسلام خدمت می کرد که در ۱۳۹۶/۱۰/۳۰ هجری شمسی در منطقه
البوکمال /
سوریه شهد شیرین شهادت نوشید و در جوار رحمت الهی جای گرفت. پیکر پاک این شهید عزیز پس از تشییع در گلزار شهدای
برگه به خاک سپرده شد. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش.
شهید مدافع حرم محمد معافی ۱۳ آذر سال ۱۳۶۳ در روستای برگه شهرستان ساری متولد شد. پدرش یک کارگر بود و رزق حلالی که حاصل زندگی سالم و پرزحمت این خانواده بود، پسری را بار آورد که در جوانی، همیشه وضو داشت و نماز شب میخواند. مسیر زندگی محمد معافی به گونهای طی شد که او را به اوج قله انسانیت رساند و شهادت نصیبش شد. وی که از نیروهای داوطلب مدافع حرم بود، سرانجام ۳۰ دی سال ۱۳۹۶ در تقابل با تروریستهای داعشی در بوکمال سوریه به شهادت رسید. از شهید محمد معافی دو فرزند به یادگار مانده است. مزار او در گلزار شهدای روستای برگه در شهرستان میاندورود قرار دارد. در بخشی از وصیتنامه شهید مدافع حرم محمد معافی، میخوانیم: «همانطور که در آیه ۴۹ سوره یونس آمده است برای هرکس مهلتی قرار داده شده است و در پایان، اجل به سراغش خواهد آمد. چه خوب است که زندگی و پایان آن زیبا باشد و ختم به شهادت درراه دفاع از حریم و حرم اهلبیت علیهمالسلام باشد. خود و همه شما عزیزان را به رعایت تقوای الهی توصیه میکنم و خاضعانه از شما میخواهم همواره پشتیبان ولایتفقیه باشید و دست بر سینه و گوش به فرمان رهبری معظم باشید. هرچه میتوانید در این دنیا دستگیری کنید و انفاق نمایید که این کار مانند هرس کردن شاخههای اضافی درختان میوه در فصل پاییز میماند که باعث رشد و باروری بیشتر و درنهایت عاقبتبهخیری شما خواهد شد.»
[ویرایش]
- قُلْ لَا أَمْلِکُ لِنَفْسِی ضَرًّا وَلَا نَفْعًا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ لِکُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ إِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ فَلَا یَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلَا یَسْتَقْدِمُونَ سوره یونس آیه ۴۹
- وَلا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمواتًا بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ
- مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِر…
با عرض سلام و ادب با ساحت
حضرت ولیعصر عجل الله و همچنین مقام معظم رهبری حضرت
امام خامنهای حفظه الله و مردم شریف و ولایتمدار ایران اسلامی. همانطور که در آیهی ۴۹ سوره یونس آمده است برای هرکس مهلتی قرار داده شده است و در پایان ، اجل به سراغش خواهد آمد. چه خوب است که زندگی و پایان آن زیبا باشد و ختم به شهادت در راه دفاع از حریم و حرم اهلبیت علیهم السلام باشد. خود و همه شما عزیزان را به رعایت تقوای الهی توصیه میکنم و خاضعانه از شما میخواهم همواره پشتیبان
ولایتفقیه باشید و دست بر سینه و گوش به فرمان رهبری معظم باشید. هرچه میتوانید در این دنیا دستگیری کنید و
انفاق نمایید که این کار مانند هرس کردن شاخههای اضافی درختان میوه در فصل پاییز میماند که باعث رشد و باروری بیشتر و درنهایت عاقبتبهخیری شما خواهد شد.
از پدر و مادرم به خاطر زحماتی که برای حقیر کشیدهاند صمیمانه متشکرم و آرزوی توفیق و عمر بابرکت و عاقبتبهخیری برای شما دو عزیز بزرگوار دارم. باباجان پس از شهادت من برای کوچه
شهید اسفندیاری شهر خودمان یک آبخوری ایجاد کنید برای ذکر سرور و سالار شهیدان
امام حسین علیه السلام و شهدای مدافع حرم.
از همسر و فرزندانم هم عذرخواهی میکنم که نتوانستم همسر و پدری باشم که لایق شما باشد و از شما تشکر میکنم که حقیر را در این چند سال تحمل کردید و در سختیهای زندگی پا بهپای من؛ در شهر غریب مشکلات را تحمل کرده و خم به ابرو نیاوردید. ابوالفضل جانم، اسم تو را به دلیل عشق به
قمر بنیهاشم ابوالفضل العباس علیه السلام به این نام نهادم، انشاءالله در تمامی مراحل زندگیات ادب و مرام و منش و معرفت آن حضرت الگوی تو بوده و سربلند و پیروز باشی. حنانه جانم، شما هم که لقب
حضرت زهرا سلام الله علیها نام توست. امیدوارم زهرایی باشی و مایهی سربلندی خانوادهات. دختر عزیزم من و امثال بنده به
جهاد با آن نامردان میرویم که مبادا کسی فکر جسارت به وطن و ناموسمان کند و مبادا چادر از سر زن مسلمان کشیده شود. پس خود را به الگویی چون حضرت زهرا سلام الله و حضرت زینب سلام الله شبیه کن و در زندگی لحظهای از این مسیر خارج نشو.
برادر و خواهر عزیزم، چند سالی در کنار هم با خوبی و بدی گذشت. امیدوارم حلالم کنید و برایم طلب آمرزش و مغفرت کنید. از همه عزیزانی که در رشد و تعالی بنده در این مسیر الهی و اسلامی زحمتکشیدهاند کمال تشکر رادارم و حلالیت میطلبم.
همسر عزیزم، دوستت دارم. همهی سختیها و مشکلات را با همراهی و همدلی تحمل کردی و کوچکترین شکایتی نکردی، الحقّ و الانصاف که حقگویی و صداقت و همراهی تو بود که تحمل مشکلات را برایم آسان میکرد و در روزهایی که به جهاد اعزام میشدم در طول این چند سال همیشه تو بودی که به من امید و عزت میدادی و همهجا پشتیبانم بودی، دستت را میبوسم و از تو حلالیت میطلبم. امیدوارم مرا عفو کرده و برایم از درگاه خداوند طلب آمرزش کنی. دارایی مادی حقیر از قبیل منقول و غیرمنقول همه را به همسرم تقدیم میکنم و پس از شهادتم به او میرسد زیرا که زحمت تربیت و پرورش دو فرزندم را خواهد کشید و از او میخواهم که ذرهای در تربیت اخلاقی اسلامی ابوالفضل و حنانه کوتاهی نکند، همانطور که تاکنون نهایت تلاش خود را کرده تا فرزندانی مؤدب و وارسته باشند.
و آخر دعوانا أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِین - و من الله توفیق
تقاضامندم یادمانی به نام بنده حقیر ایجاد کنید تا روشنگر راه مجاهدان باشد.
محمد معافی
۲۹/۱/۱۳۹۵