علی عابدینی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
شهید علی عابدینی (تولد ؟ _ ۱۳۹۵ سوریه) متولد شهرستان شهید پرور
فریدونکنار در استان
مازندران است. مادرش ؟ و پدرش یوسفعلی نام داشت. تحصیلات را در مقطع ؟ به پایان رساند .شهید بزرگوار متاهل و فرزند ؟ خانواده بود. علی عابدینی عضو رسمی
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود و در
لشکر ۲۵ کربلا و در
رسته پیاده به اسلام خدمت می کرد که در ۱۳۹۵/۲/۱۷ هجری شمسی در منطقه
خان طومان /
سوریه شهد شیرین شهادت نوشید و در جوار رحمت الهی جای گرفت. مزار وی در روستی فرم زادگاهش واقع شده است. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش.
شهید مدافع حرم علی عابدینی، یکی از شهدای خان طومان سوریه بود. وی در سحرگاه ۲۵ مرداد ۶۷ هجری شمسی در خانوادهای مذهبی و متدین در روستای فرم از توابع بخش مرکزی شهرستان فریدونکنار استان مازندران دیده به جهان گشود. شهید عابدینی شاگرد اول دانشگاه خود در مقطع لیسانس بود. سال ۱۳۸۵ طی فراخوان استخدام سپاه پاسداران عضو این نیرو شد. پوشیدن لباس پاسداری را خیلی دوست داشت و همیشه خودش را سرباز امام زمان(عج) میدانست. او از نیروهای تکاور یگان صابرین لشکر ۲۵ کربلا بود. در رسته اطلاعات و عملیات تخصصهای ویژهای داشت. این شهید بزرگوار در زمینه تاکتیک و تکنیک نظامی بسیار سرآمد و صاحب سبک بود. او به همراه ۱۲ تن از همرزمان مازندرانیاش در ۱۷ اردیبهشت ماه ۱۳۹۵ در کربلای خان طومان به شهادت رسید. امیرمحمد عابدینی فرزند شهید علی عابدینی نیز در مراسم وداع با پیکر این شهید دلگویهای را تقدیم پدر کرد که در بخشی از آن آمده است: «بابا، تو خندان و با پا رفتی اما حالا با تابوت پیش ما آمدی، خوش آمدی...مامان عزیزم، من دیگر بابا دارم و تنها نیستم، راستی بابا؛ هر وقت دلم میگرفت مامان مرا آرام میکرد حالا که تو آمدی مرا خیلی آرام کردی. بابای من، تو مانند عطر شیشهای خوشبو بودی که شکست و بوی خوش تو همه جای شهر را پر کرد، حالا هم به من میگویند فرزند شهید «علی عابدینی» و به ما احترام میگزارند. راستی باباجون؛ سلام ما را به امام حسین(ع) و حضرت زینب(س) برسان و برایمان دعا کن.»
[ویرایش]
من علی عابدینی، یک گنه کار خاطی که اگر لطف خداوند نبود و ستار العیوب بودنش نبود رسوای زمانه بودم، ولی لطف خدا شامل حالمان شد. دوستان از خدا بترسید و به یاد او باشید.کاری که من کمتر انجام دادم و شرمندهام. پدر جان برایم دعا کن و از عمو علی اصغر بخواه که مرا شفاعت کند تا شاید مورد لطف خدا قرار گیرم. همسرم به تو هم سفارش میکنم کمی آرام باش و امیر محمد را خوب تربیت کن. دیگر عرض خاصی ندارم. دوستان و آشنایان و فامیل مرا حلال کنید و ببخشید. (علی عابدینی یک روز قبل از حرکت به سمت سوریه) آبان ۱۳۹۴