• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

علی اصغر فغانی قلعه سری

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



علی اصغر فغانی قلعه سری
Profile_shahid
اطلاعات شخصی
تولد ۱۳۴۷/۰۳/۰۲ روستای قلعه سر
تحصیلات ابتدایی / حوزه علمیه
وضعیت تاهل مجرد
نوع عضویت بسیجی / ل ۲۵ کربلا
مسئولیت توضیحات
شهادت ۱۳۶۵/۰۱/۰۴ عملیات والفجر ۸
محل دفن گلزار شهدای قلعه سر

دوم خرداد ۱۳۴۷، در روستای قلعه‌سر از توابع شهرستان نکا دیده به جهان گشود. فرزند سوم خانواده بود. پدرش فغان، بازنشسته کارخانه به‌پاک بود و مادرش کشور براری نام داشت. پس از گذراندن مقطع ابتدایی در زادگاهش وارد حوزه علمیه امام جعفر صادق علیه السلام نکا شد و به تحصیل علوم دینی پرداخت. مجرد بود. به عنوان بسیجی از لشکر ۲۵ کربلا در جبهه حضور یافت. چهارم فروردین ۱۳۶۵ (سال ششم جنگ تحمیلی) در منطقه فاو و در عملیات والفجرهشت بر اثر اصابت ترکش به سر و دست و پا در بمباران هوایی منطقه در هفده سالگی خلعت شهادت پوشید. هفت روز بعد پیکرش تشییع و در زادگاهش قلعه سر دفن شد.


۱ - وصیتنامه شهید فغانی

[ویرایش]

همانطور که میدانید نوشتن وصیت نامه برای هر فرد مسلمان واجب است اینجانب چند کلمه وصیت نامه خودم را می نویسم. هدف من از رفتن به سوی جبهه برای این بود تا از اسلام و قرآن دفاع نمایم و از ادامه دهندگان راه شهیدان باشم. همانطور که همه شما میدانید امروز ما در مقطعی از زمان قرار گرفتیم که دشمنان اسلام دست به دست هم دادند و برای نابودی اسلام و مسلمین تلاش می کنند تا نگذارند اسلام و مسلمین وجود داشته باشند آیا ما در خانه بنشینیم و سکوت کنیم؟ ایا ننگ برای ما نیست؟ اگر میدانید هست برخیزید و به سوی خدا کام بردارید تا شاید مورد لطاف خدای عزوجل قرار گرفته باشد، همه ما میدانیم که از خداییم و باید بسوی او بر گردیم و هیچ کس در این دنیا باقی نخواهد ماند همه ما انسانها خواهیم مرد، یکی از راه بیماری یکی از راه زلزله و عده ای از راه تصادف و غیره... از پدرو مادرم می خواهم اگر خواسته اید برای من گریه کنید یادی از علی اکبر حسین بیاورید و از برادرانم می خواهم اگر شهادت نصیب من گشت راه مرا ادامه دهند و پشتیبان ولایت فقیه باشند و از دستورات امام هرگز سرپیچی ننمایند و از خواهرانم میخواهم حجاب را رعایت کرده و زینب گونه صبر داشته باشند. در آخر از تمامی مردم و کسانی که دارند وصیتنامه مرا گوش می دهند می خواهم که راه شهدای انقلاب اسلامی را ادامه دهند و از پدرانشان می خواهم که از رفتن فرزندانشان به جبهه جلوگیری نمایند.






جعبه ابزار