چهارم تیر ۱۳۴۳، در روستای لاییپاسند از توابع شهرستان نکا دیده به جهان گشود. اولین فرزند خانواده بود. مادرش صغری قربانی و پدرش علیمحمد نام داشت. تا پایه اول راهنمایی درس خواند. ازدواج کرد و صاحب دو فرزند پسر (میثم و مهدی) شد. عضو رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود و از لشکر ۲۵ کربلا، رسته آماد و با مسئولیت فرمانده دسته در جبهه حضور یافت. نوزدهم دی ۱۳۶۵ (سال هفتم جنگ تحمیلی) در منطقه شلمچه و در عملیات کربلای پنج بر اثر اصابت ترکش به سر در بیست و دو سالگی به شهادت رسید. شش روز بعد پیکرش تشییع و در زادگاهش لاییپاسند دفن شد. ۱ - وصیتنامه شهید شیرازی[ویرایش]شکر خدا را بر پیامبر اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و آله و معصومین علیه السلام که برای هدایت ما انسانها آفرید. شکر خدا را که بر روحانیت عزیزی که در زمان غیبت ولی عصر صاحب الزمان روحی له الفداء، علمدار آن حضرت قرار داده تا بندگانش سرگردان و بی صاحب نمانند. شکر خدا را که امام عزیزم خمینی و یارانش را به ما داده تا ادامه دهنده راه انبیاء باشیم .شکر خدا را که ما را لایق آن دانست که انقلاب اسلامی را در سطح جهان حفظ و حراست آن را بعهده گرفتیم و از آن تا آخرین قطره خون خویش دفاع و پاسداری می نمائیم و لیاقت خود را در این زمینه نشان دهیم تا بتوانیم بدنیا نشان دهیم آنطوری که شاه خائن ما را در دنیا فروخت ،که ما آن نبودیم که شاه خائن به شما گفت بلکه ما یک انسان الهی هستیم. اینجانب عباسعلی شیرازی وصیتنامه خود را در جمله ای خلاصه می کنم ،ای مردم مسلمان ایرانی جنگ را تا رفع فتنه در عالم ادامه دهید . دشمن را فرصت حمله کردن ندهید و آنها را بکشید. شما ای پدر بزرگوارم و مادر مهربانم من مدیون شما هستم و شما به من خدا پرستی و اسلام دوستی را آموختید و شما بودید که تمام مسائل دینی را تا آنجا که یاد داشتید از کودکی به من آموختید و شما بودید که نحوه برخورد ها و مباشرت ها و... را به من آموختید. پدرم و مادرم شما خدمتگزاران و مروج دین مبین اسلام و پیرو خط رهبر انقلاب اسلامی امام خمینی هستید و در پیشگاه خدا آبرو دارید، پدر محترم تقاضای من اینست که بر بالین من آیت الله محمدی لائینی نماز بخواند و بعد از نماز برای من دعا کنید که خدای متعال گناهانم را ببخشد که من از عذاب الهی وحشت دارم . مادر من می دانم که من فرزند خوبی برای شما نبودم و همیشه سربار شما بودم ،ببخشید شما ای برادران و خواهران و عزیزانم شما ادامه دهنده راه شهدا بودید ،شما به من ،بچه های من خیلی محبت کردید و از شما می خواهم جنگ را فراموش نکنید. بچه ها را ناز نازی و نُنُُور بار نیاورید و در تعلیم و تربیت آنها بکوشید و مرا به بزرگواری خودتان عفو بفرمائید. واینک چند کلمه سفارش و وصیت به همسرم ،و ای توهمسرم تو که زن مقاوم هستی ،ناراحت نباش که شوهرت را از دست دادی و تنها شدی،زیرا تو در زمان حیاتم هم تنها بودی و من در زندگی کمتر به تو کمک می کردم و آن وقت هم تنها زندگی میکردی ،امیدوارم که ببخشید ،البته شما شاهد بودید که من در خدمت اسلام و انقلاب و سپاه بودم ،اگر خدا قبول کند می خواهم سفارش کنم که در تربیت فرزندانم کوشا باشی و آنها را تربیت کنی به تربیت تمام عیار اسلامی و برای تربیت فرزندم میثم آقا خیلی کوشا و مواظبت کن ،پسرم میثم آقا را خوب نگهداری کن و مواظب درس خواندن در هنگام مدرسه رفتن و بیرون رفتن از خانه باش و اگر دیدید با دوستان خدائی نکرده بد معاشرت می کند ،شدیدا جلوگیری کن. و از برادران عزیز سپاه تقاضا دارم که پیکرم را به همه بازماندگانم نشان دهند . محل دفن من در کنار مرقد شهید علی بدوی در گلزار شهید باشد. خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار ردههای این صفحه : شهدای پاسدار (شهرستان نکا) | شهدای روستای لایی پاسند | شهدای شهرستان نکا | شهدای عملیات کربلای پنج (استان مازندران)
|