|
| ||||||||||||||||||||
دوم خرداد ۱۳۴۷، در روستای شورابسر از توابع شهرستان نکا دیده به جهان گشود. فرزند چهارم خانواده بود. مادرش خدیجه منصوری کوهستانی و پدرش رجبعلی نام داشت. سوم راهنمایی را در مدرسه فردوسی نکا خواند. نجاری را دوست داشت و اوقات فراغت را در نجاری کار می‌کرد. مجرد بود. به عنوان سرباز سپاه از لشکر ۲۵ کربلا با سمت فرمانده دسته در جبهه حضور یافت. بیست و چهارم دی ۱۳۶۵ (سال هفتم جنگ تحمیلی) در منطقه شلمچه و در عملیات کربلای پنج بر اثر اصابت ترکش خمپاره در هفده سالگی خلعت شهادت پوشید. پیکرش در منطقه جا ماند و پس از ده سال مفقودالاثر بودن، هشتم تیر ۱۳۷۶ تشییع شد و در زادگاهش شوراب سر آرام گرفت. ۱ - وصیتنامه شهید رستمی[ویرایش]وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ ﴿البقره / ۱۹۰﴾ با درود و سلام بر مهدی موعود یگانه منجی عالم بشریت امام عصر انتقام گیرنده خون شهیدان و مستضعفان و سلام بر بر شهیدان به خون خفته که خون خویش را نثار انقلاب کردند. دوست دارم یک مقداری در دل کنم با شما مردم و با شما خانواده ام و می خواهم مقداری از چیزهایی که لازم می دانستم برایتان بگویم. ابتدا سخنی دارم با مادرمٍ، می دانم که برایت خیلی عزیز بودم اما مادرم از علی اکبر حسین عزیزتر نیستم، البته جا دارد این را بگویم من نتوانستم دین شما مادر عزیز را ادا کنم امیدوارم که مرا ببخشید و حلالم کنید. دوست دارم مادر، الگویی در میان مردم باشید که الحمدلله بودی و در مصیبت ها توکل به خدا کنی زیرا بیاد خدا دلها آرام می گردد. واگر دلت گرفت پیش خانواده دیگر شهدا برو، گریه های زیاد شما، دشمنان، این منافقان کور دل را خوشحال می کند پس هیچ کس از اینکه من رفتم به سفر برنگشتنی برایم گریه نکند و بیاد علی اکبر حسین گریه کند. دیگر سخنم با شما مردم و برادران حزب الله شهرمان است. مواظب باشید شما که ماندید مسئولیتتان خیلی سنگین است باید احساس مسئولیت بیشتری بکنید، در صحنه باشید الان دشمن طرح هایی را پیاده می کند و توطئه ها میریزد برای انقلاب اما کور خوانده است این انقلاب به قول امام عزیزمان راهش را پیدا کرده و به همین صورت انشاءالله پیش خواهد رفت و هرگز شکست نخواهد خورد. ای مردم آگاه باشید دنبال یک خط بروید و آن خط هم خط امام است، مطالعه داشته باشید افراد همینطور به هر کس رای ندهند زیرا شما هستید که این انقللاب را به کمک خدا و رهبری امام بزرگوار بپیش می برید. باز هم می گویم مطالعه داشته باشید بشناسید افراد را مخصوصا افرادی که در این کار هستند، افرادی را در راًس کار بفرستید که خدای نا کرده باعث پایمال شدن خون شهیدان نشود و بدانید مسئولیتتان خیلی بزرگ است. و یکی دیگر از طوطئه های دشمن مواد مخدر است. خودتان شال همت بر کمر ببندید و همیشه در صحنه باشید و خودتان جلوی فساد را بگیرید و مواظب باشید فردای قیامت همین شهدا شهرتان در محشر جلویتان را خواهند گرفت و می گویند که بعد از ما چه کاری برای این انقلاب انجام داده اید، چه جوابی دارید. و بترسید از عذاب خدا، بخدا قسم پیامبر اکرم می فرماید: اگر بدانید بعد از مردن چه خبر است از خوف برای این که در این دنیا لذتی نبرید حتی غذا هم نمی خورید. یکی دیگر از مسئله مهم جنگ است الان ما باید جنگ را در راس همه کارهایمان قرار بدهیم و دست از همه چیزمان بکشیم _ زن، بچه، پدرومادر و...._ اینها نمی تواند مسئله باشد برایمان، مگر جهاد جزء فروع دین نیست، نماز هم جزء فروع دین است، روزه هم همین طور آیا می توانید برای نماز خواندن عذری بیاورید جهاد هم همین است جهاد هم جزء فروع دین است. آنچه مهم است و به آن باید اهمیت داد جنگ است. همانطور که امام عزیزمان می فرمایند امروز جنگ را باید در راس همه کارها قرار داد زیرا سازش در جنگ ذفن اسلام است و این را هم بدانید ای کسانی که این رزمندگان را تهمت می زنید و می گویید که بخاطر پول و غیره می روید، من و امثال من که در جبهه هستند راهشان را شناختند و بعد به جبهه رفتند. من عاشق خدا بودم و آنقدر در جبهه گشتم و رفتم به آنجایی که دنبالش می گشتم و از شما دوستانم می خواهم که گریه تان برایم نه بخاطر این باشد که از میان شما رفتم بلکه برای اینکه مورد عفو وبخشش خداوند قرار گیرم. ما مسلمانیم و پیرو قرآنیم وباید احساس مسئولیت بکنیم باید از خودمان مایه بگذاریم باید دید در شبهای عملیات چه شور و حالی دارد. نمی دانم بودید یا نه اکثرا بودید، ولی بدانید آن لحظه ها را نمی توانید در هیچ جایی پیدا کنید. آنقدر آن لحظه ها عارفانه هست، آنقدر پر شور وحال هست که هیچ عارفی نمیتواند آن لحظه ها را توصیف کند آدم باید باشد تا ببیند معجزات را. قلم ها قاصرند از نوشتن و زبانها الکن است از گفتن. آری عزیزان باید درآن لحظه بیشتر از قبل بکوشیم واز جان وهستی خودمان بزنیم تا قدرت اسلام را به آن کفارها نشان بدهیم و به آنها بفهمانیم که ما پیروان راه سرخ حسینیم ما سزبازان انتقام گیرنده خون امامانیم که پس از هزاروجهارصد سال با رهبری امام عزیزمان این نائب بر حق امام زمانمان است به پیش خواهیم آمد. به این بخش باز هم تاکید می کنم که بیشتر متوجه باشید و به جنگ بیشتر فکر کنید وجبهه ها را خالی نگذارید. مواظب باشید که خون شهیدان پایمال نشود. ودیگر سخنم با مردم بی خیال است. منظورم آنهایی که هیچ کاری برای این انقلاب نکرده اند وهمیشه طلبکارند. اگر این افراد را دیدید به آنها بگوئید که دیگر بس است از این همه نق زدنها، خجالت بکشید از خون این شهیدان، دست بردارید از این زندگی دو روزه دنیا به فکر آخرت خودتان باشید که چه جوابی دارید بدهید بترسید از عذاب خدا. ای خدای شکست ناپذیر ای قادر متعال ای که همه جانها در دست توست ما را ببخش و به این بدنها واستخوانهای ضعیفمان که طاقت عذاب را ندارند رحم کن، بار خدایا به تنهایی من در قبر رحم کن وبه من رحم کن از لحظه ای که آدم دست حسرت به دندان می گیرد. بار خدایا ای منتهای رحمت بر این بدن ضعیف وبنده گناه کار خود رحم کن. عزیزان وصییتم این است که مرا بی کفن دفن کنید زیرا ننگ است برای کسی که امامش سرور وسالارش حسین را بی کفن دفن کنند اما خودش را کفن بپوشانند واگر خواستید برایم گریه کنید بیاد مظلومیت زهرا سلام الله علیها باشید بیاد علی علیه السلام باشید بیاد مظلومیت امام حسین علیه السلام و زینب سلام الله علیها باشید که چه مصیبتها کشیدند. آنانکه به عشق گزیدند همه / در کوی سعادت آرمیدند همه از دوستانم می خواهم که شب های جمعه بر مزارم بیایند ونوحه یا فاتحه ای برایم بخوانند و اشتباهاتی که طی مدت عمرم از این حقیر سر زده به بزرگواری خویش مرا عفو کنید وهر موقع که حال پیدا کردید از خدا بخواهید که ما را ببخشد وبیامورزد. ودیگر اگر امکان دارد حاج آقا بیانی امام جمعه نکاء بر جنازه ام نماز بخواند و مرا در حیاط مسجد شورابسر دفن کنید امام را تنها نگذارید وگوش به فرمان آن حضرت باشید. خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار . از شما طلب بخشش میکنم. السلام علیکم ورححمه الله وبرکاته. الحقیر صفرعلی پلنگی رستمی رده‌های این صفحه : شهدای تفحص شده (نکا) | شهدای روستای شوراب سر | شهدای شهرستان نکا | شهدای عملیات کربلای پنج (استان مازندران)
|
||||||||||||||||||||
