سهراب طاهری برمایی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ششم خرداد ۱۳۴۶، در روستای
برما زارمرود از توابع
شهرستان نکا به دنیا آمد. فرزند اول خانواده بود. پدرش یوسفعلی، کشاورزی میکرد و مادرش سیده ننه رمضانیان نام داشت. پایه چهارم ابتدایی را در زادگاهش خواند. مجرد بود. به عنوان سرباز سپاه از
لشکر ۲۵ کربلا،
رسته توپخانه در جبهه حضور یافت. چهارم دی ۱۳۶۵ (سال هفتم جنگ تحمیلی) در منطقه
امالرصاص و در
عملیات کربلای چهار در نوزده سالگی شهد شیرین شهادت نوشید. پیکرش نه سال در منطقه جا ماند و
مفقودالاثر بود. شهریور ۱۳۷۴ تشییع و در زادگاهش برما دفن شد.
[ویرایش]
با درود فراوان به
محمد پیامبر خدا و با درود و سلام به
مهدی موعود منجی عالم بشریت فریادرس امت و با درود و سلام به نایب برحمه حامی مستضعفین ابر مرد تاریخ رهبر كبير درود انقلاب اسلامی
امام خمینی و با درود و سلام به سرور شهیدان کربلای حسین علیه السلام تا شهدای انقلاب اسلامی و با درود و سلام فراوان به رزمندگان اسلام که در جبهه های نبرد حق علیه باطل مشغول پیکارند. پروردگار اگرچه بسیار گنهکارم و سراسر وجودم نافرماني توست عبادت خالصانه را نصیبم کن تا اینکه من به آرزویم برسم و به مهمانی تو بیایم قبل از هر چیز چند مسئله برايم پيش آمد وبا خود فکر کردم که برای چه منظوری و چه مکتبی به جبهه میروم و برای چه چیزی و برای چه کسی به جبهه میروم آیا خود را خالص میدانم یا نا خالص آیا هدفم مقدس است آیا مکتبم ولایت است یانه؟ با خود میگویم که آیا برای خلق می روم یا برای خدا آیا رهبرم را شناختم وقتی که این سوال را از خودم کردم و تصمیم گرفتم که برای چه میروم و برای چه مکتبی میروم و به دستور چه کسی میروم . آری ای برادران و خواهران من برای رهایی اسلام و کربلای حسین میروم. میروم تا شاید با خونم بتوانم ریشه
ولایت فقیه و اسلام را آبیاری کنم هدفم همان هدف شهیدان کربلای حسین است که برای رهایی اسلام شہید شده اندبرادران و خواهران حزب الهی باید بدانید که امام خمینی تنها رهبرم و اسلام تنها مكتبم و مبارزه و شهادت در راه حق تنها آرزویم می باشد من به
هل من ناصر ینصرنی حسین زمانم پاسخ دادم ولبیك گفتم و ما باید ادامه دهنده راه شهیدان باشیم و نباید بگذاریم خون مقدسشان پایمال شود و ما هر کس به نوبه خود مسئولیت سنگینی داریم و احساس مسئولیت کنیم "كلكم راع وكلكم مسئول" ونباید جایشان را خالی بگذاریم و همیشه مکانشان و سنگرشان راباید پر کنیم.
پدرم سلام مرا بپذیر و افتخار کن که پسری جبهه رفته و به ندای امام خود لبیك گفته است و از دستور رهبرش سر پیچی نکرد پس این باعث افتخار شما پدر مهربانم می باشد پس احساس ناراحتی نکن که دل دشمن را شاد می کند پدرم هر گریه و ناراحتی خانواده ام ضربه ای است بر پیکر من و مرحم بر زخمهای دشمنان و هر خنده و شادی شما موجب شادی روحم می شود و پیام من به برادران خوبم خصوصا "موسى" مبادا يك لحظه خودتان را باخته و ناراحت شوید و اجر مرا ضايع کنید و بعد از من اعلام آمادگی کن و از همه مهمتر پیامم به خواهرانم این است که اگر مرا دوست دارید گریه نکنید چون موجب ناراحتی روحم میشود و آخرین آرزوی من است که در آخر عمرم صورت امام زمان را ببینم وبكويم امام من من به عهد خود وفا کردم. والسلام
خدایا خدایاتا انقلاب مهدی خمینی ر ا نگهدار