حکومت نظامی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
به مقررات ویژه ای که در بحرانهای سیاسی و اوضاع فوق العاده اجرا می شود، حکومت نظامی می گویند. این قوانین، حقوق و آزادی های فردی و اجتماعی مردم در شرایط عادی را از آنها می گیرد و به اجرای دستورات نظامی مجبورشان می کند. حکومتها این مقررات را بیشتر برای جلوگیری از
شورش و قیام علیه خودشان به کار می گیرند. گاهی هم یک نیروی اشغالگر برای اعمال قدرت خود بر مناطق اشغال شده، حکومت نظامی برپا می کند. وجه مشترک حکومت نظامی در همه کشورها حاکمیت مقررات نظامی،
سانسور یا توقیف رسانه ها، خانه نشین کردن مردم بعد از ساعت معینی از شب، منع اجتماع بیش از سه نفر، محاکمه مجرمین در دادگاههای نظامی به جای دادگاههای عادی، ایجاد مقرراتی برای خاموشی در زمان جنگ و به کارگیری افراد نظامی در مسئولیتهایی است که در شرایط عادی به عهده نظامیان نیست.
قانون حکومت نظامی در ایران در قانون اساسی مشروطه گنجانده شد و سال ۱۲۹۰ش به تصویب رسید. به موجب آن دولت مشروطه در شرایط خاص و غیرعادی می توانست حکومت نظامی اعلام کند. در جنگ جهانی دوم، زمانی که متفقین ایران را در شهریور ۱۳۲۰ اشغال کردند و رضاشاه از تخت شاهی سقوط کرد، دولت تازه، سه بار در ، تهران حکومت نظامی اجرا کرد. پیش از آن پس از کودتای سیاه ۱۲۹۹ که توسط سید ضیاء الدین طباطبایی و رضاخان صورت گرفته ، بود در شهرهای قم، قزوین، سمنان و دامغان حکومت نظامی اعلام ، شده بود.
کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ باعث شد تا ایران مقررات حکومت نظامی را یک بار دیگر تجربه کند. در این کودتا نظامیان شاه با طراحی انگلستان و امریکا دکتر محمد مصدق را از کار برکنار کردند و تا مدتی امور کشور را در دست داشتند. در سال ۱۳۴۲ ش که مردم در پی فرصتی بودند تا بتوانند اعتراض خود را علیه حکومت نشان دهند، با سخنرانی شدیدی که امام خمینی علیه شاه و حکومتش در مدرسه فیضیه قم ایراد کردند، به خیابانها ریختند. کشتار گسترده مردم توسط سربازان شاه، شعله اعتراضهای مردم را خاموش نکرد و شاه که از خروش مردم ترسیده بود، حکومت نظامی را تنها راه پیش روی خود دید . از چهارشنبه ۱۵ خرداد آن سال تا پنج هفته در اغلب شهرهای ایران از جمله تهران، شیراز و قم حکومت نظامی اعلام شد. در ۲ تیر ۱۳۴۲ حکومت نظامی دو ماه دیگر در تهران و شیراز تمدید گردید. سال ۱۳۵۷ ش، بسیاری از شهرهای ایران صحنه تظاهرات و مخالفتهای مردمی با حکومت شاه بود. گسترده ترین تجربه حکومت نظامی در ایران در همین سال رخ داد. ۹ مرداد، پس از دستگیری آیت الله سید جلال الدین طاهری اصفهانی (روحانی مبارز اصفهان) وضع شهر اصفهان متشنج شد. بازاریها مغازه های خود را بستند و همراه عده ای از مردم در منزل آیت الله سید حسین خادمی تحصن کردند و خواستار آزادی آیت الله طاهری شدند. هم زمان عده ای دیگر از مردم اصفهان تظاهرات وسیعی برپا کردند. پیام هشت ماده ای امام خمینی در اول رمضان به مناسبت رخدادهای اصفهان، باعث تداوم تظاهرات شد. طی چند روز ضمن راهپیماییهای گسترده، هتل شاه عباس، چند بانک، سینما و اداره دولتی به آتش کشیده شد و در درگیری با نیروهای نظامی تعدادی از مردم اصفهان کشته شدند. در پی این پیشامدها دولت جمشید آموزگار از ۲۰ مرداد ۱۳۵۷ در اصفهان و چند شهرستان اطراف آن حکومت نظامی و منع رفت و آمد اعلام کرد و سرلشکر رضا ناجی را به فرمانداری نظامی آنجا منصوب کرد. حکومت نظامی باعث نشد مردم دست از مبارزه بردارند. در شهرهای دیگر نیز بویژه در شیراز و تبریز تظاهرات مردم ادامه یافت. اعلام حکومت نظامی در اصفهان و
تحصن مردم در دومین روز آن توجه رسانه های خارجی را جلب کرد و جهان به بیزاری مردم ایران از حکومت شاه پی برد.
۱۳ شهریور ۱۳۵۷ بعد از نماز عید فطر در شهرهای بزرگ، نمازگزاران راهپیمایی کردند.
راهپیمایی تهران به قدری منظم و چشم گیر برگزار شد که ساواک و نیروهای انتظامی با وجود آماده باش تحت تأثير انبوه جمعیت و شعارهای مردم قرار گرفتند و
تظاهرات (به جز در چند شهر ) آرام و بدون زد و خورد به پایان رسید. دولت دو روز بعد (۱۵ شهریور ۱۳۵۷) تشکیل اجتماعات و راهپیمایی در معابر عمومی را ممنوع کرد. با این حال ۱۶ شهریور بیش از نیم میلیون نفر از مردم تهران در اعتراض به تصمیم دولت در مخالفت با تظاهرات در خیابانها راه پیمایی کردند. این تظاهرات و تجمع مردم تهران در
میدان شهیاد (آزادی) که گسترده ترین اجتماع تا آن روز بود، شاه را بیشتر نگران کرد. بنابراین دیر وقت همان شب هیئت دولت تشکیل جلسه داد و رأی به حکومت نظامی داده شد. فردای آن روز، ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ در تهران و یازده شهر دیگر حکومت نظامی اعلام و ارتشبد غلامعلی اویسی با حفظ سمت فرماندهی نیروی زمینی به فرمانداری نظامی تهران منصوب شد.
روز ۱۷ شهریور مردم تهران در
میدان ژاله (شهدا) اجتماع کردند؛ در حالی که عده زیادی از حکومت نظامی به علت اعلام آن در ساعات اولیه بامداد بی خبر بودند. نیروهای نظامی از پیش آماده، پس از تجمع مردم در میدان ژاله به روی مردم آتش گشودند و با کشتن و زخمی کردن صدها نفر، خونین ترین روز تاریخ انقلاب را رقم زدند. واقعه هولناک ۱۷ شهریور - که
جمعه سیاه نام گرفت برگی از دفتر انقلاب بود که با ورق خوردن آن، مرحله تازه ای در انقلاب مردم ایران آغاز شد.
اعتصاب کارگران و کارمندان صنعت نفت و بازاریان به دنبال جمعه سیاه، اقتصاد کشور را فلج کرد و حکومت شاه را در آستانه سقوط قرار داد.
حکومت نظامی تا پیروزی انقلاب ادامه داشت. یک روز مانده به پایان عمر سلطنت در ایران، آخرین نخست وزیر شاه، شاپور بختیار، که در اقداماتش برای حفظ قدرت ناکام مانده بود، ساعات منع عبور و مرور را افزایش داد. گفته می شود با این کار تصمیم داشتند موقعیتی فراهم کنند تا بتوانند با انجام کودتا، محل اقامت امام خمینی را بمباران کنند و دیگر پیشروان انقلاب را دستگیر نمایند. پس از اعلام افزایش زمان ممنوعیت رفت و آمد، امام خمینی فرمان تاریخی خود را اعلام کرد: مردم به هیچ وجه به مقررات منع عبور و مرور اعتنا نکنند. حکومت نظامی خدعه و خلاف شرع است. با شنیدن این سخنان، خیابانها برای مقابله با نظامیان سنگربندی شد و تظاهرات مردم بسیاری از خیابانها را در ساعتهای منع رفت و آمد فرا گرفت. ۲۲ بهمن ماه نظام شاهنشاهی در ایران سقوط کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تصویب قانون اساسی، برقراری حکومت نظامی ممنوع شد. اصل هفتاد و نهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران می گوید: برقراری حکومت نظامی ممنوع است. در حالت جنگ و شرایط اضطراری نظیر آن دولت حق دارد با تصویب مجلس شورای اسلامی موقتا محدودیت های ضروری را برقرار نماید. ولی مدت آن به هر حال نمی تواند بیش از سی روز باشد. و در صورتی که ضرورت همچنان باقی باشد ، دولت موظف است مجددا از مجلس کسب مجوز کند.