• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

علی اصغر باقری قلعه سری

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



علی اصغر باقری قلعه سری
Ali_Asghar_Bagheri_Qaleh_Sari
اطلاعات شخصی
تولد ۱۳۲۷/۱۰/۰۱ روستای قلعه سر
تحصیلات پایان دوره ابتدایی
وضعیت تاهل متاهل / پنج فرزند
نوع عضویت پاسدار / ل ۲۵ کربلا
مسئولیت توضیحات
شهادت ۱۳۶۳/۰۲/۱۸ منطقه چالوس
محل دفن گلزار شهدای قلعه سر

اول دی ۱۳۲۷، در روستای قلعه سر از توابع شهرستان نکا دیده به جهان گشود. فرزند اول خانواده بود. پدرش بهرام، بازنشسته بود و مادرش ربابه رخ فروز نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی در زادگاهش درس خواند. سال ۱۳۵۲ ازدواج کرد و صاحب پنج فرزند (سه دختر؛ دو پسر) شد. پاسدار بود و در لشکر۲۵کربلا، رسته توپخانه و با مسئولیت جانشین گروهان به اسلام خدمت می کرد. هجدهم اردیبهشت ۱۳۶۳ (سال چهارم جنگ تحمیلی) به همراه برادرش قدیر باقری قلعه سری با حکم ماموریت از سپاه نکا عازم سپاه چالوس بودند که در جاده محمود آباد بر اثر برخورد با کامیون در سی و پنج سالگی به شهادت رسید. پیکر این دو برادر شهید پس از تشییع در گلزار شهدای قلعه سر آرام گرفت.


۱ - وصیتنامه شهید باقری

[ویرایش]

الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ ۚ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ ﴿سوره توبه / آیه ۲۰﴾
به نام خداوند بخشنده مهربان با درود و سپاس بیکران بر ایزد یکتا و توانا رزق دهنده عالم بشریت و به پا کننده بهشت جاویدان برای مومنان. با درود و سپاس بر پیامبران تاریخی از آدم تا حوا و نوح تا موسی و عیسی و ابراهیم خلیل الله و محمد رسول الله .با درود و سلام بر مولای متقیان علی ابن ابیطالب و یازده فرزند بر حقش بخصوص سالار شهیدان حسین ابن علی یاران با وفای او در روز عاشورا و تاسوعا که در کربلا حماسه آفریدند و با نثار خون خود از پیر گرفته تا جوان تا بچه شش ماهه علی اصغر برای اسلام به شهادت رسیدن و درود و سلام بر مهدی موعود منجی عالم بشریت برپا کننده عدل و عدالت و نابود کننده ظلم و جور و فساد در روی زمین، امیدوارم هر چه زودتر ظهور آن حضرت فراهم گردد. و با درود و سلام بر رهبر کبیر انقلاب و بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران. و براستی این پیر جماران ابراهبم زمان می باشد و هر سخن وی روی انسان را شاد می نماید و من بر حسب وظیفه ای شرعی و اسلامی با سایر برادران رزمنده خدا جوی، بسوی جبهه به فرمان امام امت حرکت گرده ایم تا دینی که بر گردن ماست ادا نمایم .امیدوارم که این زحمات مارا قبول بنماید امین یا رب العالمین .

اینکه بسوی خط مقدم حرکت کردنم شد این بود که بتوانم انتقام خون شهدا و محرومان را از این خود فروختگان شرق و غرب بگیرم و ملت های در بند را آزاد نمائیم امید آن است که به همین زودی ها حماسه سازان جاوید کربلا به زودی کربلا را با دست توانا سلحشوران اسلام به رهبری امام و توجهات امام زمان فتح نمائیم و نماز جماعت را به امامت امام عزیز و با حضور خانواده های محترم شهدا در کربلا برگزار نمائیم و از آنجا به قدس عزیز قبله گاه اول مسلمین حرکت کنیم .و قدس عزیز را از دست صهیو نیست ها رهایی می بخشیم. و من یک سفارشی به همه ملت ایران دارم که امام عزیز را تنها نگذارید و همیشه از رهنمودهای پیامبر گونه ایشان استفاده نمائیم و او سعادت و خوشبختی شما را می خواهد بخصوص مردم روستای خودم می خواهم که در درجه اول از من بدی دیده اند مرا ببخشند و از آنها می خواهم همیشه پیرو خط امام باشند و جبهه ها را گرم نگهدارند بخصوص گروه مقاومت می خواهم دست برادری بهم بدهند و از دستاوردهای انقلاب به نحو احسن نگهداری کنند چون اینها از خون شهدا بدست آمد است. و یک سفارشی به پدر عزیزم دارم که بعد از شهادت من، مرا ببخشد چون من خدمتی به وی نکردم و از او میخواهم سرپرستی خانواده ام را به عهده بگیرد هر چند که میدانم برای شما سخت می گذرد و همیشه دعا بجان امام و رزمندگان اسلام نمایید و صبر را پیشه خود قرار دهید .پدر جان ما که از شهدای کربلا بالاتر نیستیم امروز اسلام از ما خون می خواهد ما باید خونمان را در راه اسلام فدا نمائیم. و همچنین از برادران می خواهم که راه مرا ادامه دهند و امام را تنها نگذارند و در سپاه خدمت به اسلام نماند _ اگر بدی از من دیدید مرا ببخشید _ و یک سفارشی هم به خانواده ام که بعد از شهادت من برای من گریه و زاری نکنند. و دشمن از این گریه استفاده سو استفاده نماید شما باید مثل خانواده های دیگر شهدا صبر داشته باشید و از شما می خواهم سرپرست خوبی برای فرزندانم باشید همیشه برای اسلام دعا کنید و یک سفارشی که دارم مجید و اباصلت را خوب به جامعه تحویل دهید و به اسلام و مسلمین خدمت نمایند و راه مرا که همان خط امام و اسلام می باشد ادامه بدهند.

و از خواهرانم می خواهم که زینب گونه صبر داشته باشند و همیشه در سر نمازها دعا بجان امام و رزمندگان بنمایند و سفارش بعدی من این است که بعد از شهادت من مرا کنار برادرم دفن نمایند و نماز مرا ایت الله ایازی بخواند و همچنین یک سخنرانی در مراسم ختم من نماید و از برادران سپاه پاسداران معذرت می خواهم که اگر در این مدت سه ساله بدی یا تندی از من سر زد مرا ببخشند و همچنین از مسولین میخواهم که یک لحظه امام و روحانیت شهید و مبارز همیشه در صحنه را تنها نگذارید چون این انقلاب عزیز را از روحانیت بدست آورده ایم.






جعبه ابزار