• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 
رحمت فتحی واوسری
Rahmat_Fathi_Vavsari
اطلاعات شخصی
تولد ۱۳۴۵/۰۳/۰۱ روستای واوسر
تحصیلات راهنمایی / حوزه علمیه
وضعیت تاهل مجرد
نوع عضویت بسیجی / ل۱۷علی بن ابی طالب
مسئولیت توضیحات
شهادت ۱۳۶۵/۱۰/۰۴ عملیات کربلای ۴
محل دفن گلزار شهدای آجند

یکم خرداد ۱۳۴۵، در روستای واوسر از توابع شهرستان ساری به دنیا آمد. مادرش زهرا خلیلی و پدرش رحمن نام داشت. اول راهنمایی را در مدرسه روستای آجند در شهرستان نکا خواند و سپس در حوزه علمیه امام محمد باقر مشهد و مدرسه فیضیه قم تا پایان لمعتین به تحصیل علوم دینی پرداخت. مجرد بود. به عنوان بسیجی از لشکر ۱۷ علی بن ابی طالب با تخصص مبلغ و تک تیرانداز و با کاروان محمد رسول الله قم به جبهه اعزام شد. چهارم دی ۱۳۶۵ (سال هفتم جنگ تحمیلی) در منطقه ام‌الرصاص و در عملیات کربلای چهار بر اثر اصابت گلوله به سینه در بیست سالگی خلعت شهادت پوشید. پیکرش در منطقه جا ماند و مدت نه سال و هشت ماه مفقودالاثر بود. بیست و ششم شهریور ۱۳۷۵ تشییع و در گلزار شهدای آجند دفن شد. برادرش رحیم فتحی واوسری نیز به شهادت رسیده است.


۱ - فرازهایی از وصیتنامه شهید رحمت فتحی

[ویرایش]

... خدایا من از خود نیامدم تا خود روم.تو مرا اوردی و مرا به جانب خود در گرو راجعون قرار ده، من ز جوار تو امده ام در این دنیای پست باید روم همانجا که وعده تو است.فهمیدم انا لله را اگر نظر بنمائی مرا به وادی الیه الراجعون بر این خدایا ترا سپاس که در این مقطعه از تاریخ بودم،و با حرکت عظیم انقلاب هم اهنگ شدم،و در این سیل خروشان قرار گرفتم تا با اتحاد انا لله بنیان ظلم و ستم را بر کنم، تا با خون تزریق شده از ثارالله درخت پاک اسلام را ابیاری کنم و به سوی یاران عشق قدم گذارم.و با شوق به لقا تو لحظات اخر را سپری نمایم.اری به سرزمین ثارالله که الیه الراجعون است امدنم لذت بخش است به دست دوست. در این جبهه ها ملائک هر زمان ندا در دهند ارجعی الی ربک من میشنوم ندای حق را،جبهه وادی ایثار و عشق است هرکه عاشق شود ندای معشوق شنود مرگ را جز بقا چیزی دیگری پنداشتن عین جهل است مرگ پل الی لقا حق سرمده است خدایا مرا به عند خویش خوان از گمان و زبان خویش مرگ را به عنوان فنا نمیدانم قلب من میتپد برای نیل به تو معبودا انگیزه امدن به جبهه لبیک گفتن به ندای امام عصر و بانگ رسای امام و ناله های مظلومان و عزیزانی که زیر بمباران مزدوران بعثی به شهادت رسیدند بود از شما پدر و مادر مهربان میخواهم که مرا حلال کرده و در درگاه خداوند شکر گذار باشید و از درگاه حضرت حق علو درجه شهیدان را خواستار شوید،برادر و خواهر مهربانم راه امام را ادامه دهید از ملت قهرمان ایران میخواهم که با اتحاد و همبستگی شیطان را از خود دور کنند و اهداف پاک شهیدان را پی بگیرند از گروه گرائی که از وسوسه های شیطانی ست جدا خود داری کنند از طیف بازی که با خون شهیدان بازی کردن است و هدر دادن اثر خون شهیدان است پرهیز نمائید شما که توحید عبادی دارید توحید عملی را هم به معنای کامل حفظ کنید همانطور که تعدد شرک است در درگاه خدا در خلائق تعدد و گروه گرائی یک شرک اجتماعی است انکه دست به تفرقه میزند موحد واقعی نیست

سخنی به رزمندگان اسلام ای عاشقان لقا الله ای سالکان طریق الله ای غواصان بحر حب الله ای راکبان سفینه النجات ای نوری یافتگان ز مصباح الهدی در راه کمال و وصال ازلی ثابت باشید که حق همان است که یافتید اگر از این عالم ناسوت به جهان ملکوت طیران کردم مرا در کنار کشته های ده اله خفتگان منزل اعلا جویندگان مقصد و الماله جوار شهیدان محل دفن نمائید هر جا که تشخیص شما بوده مجددا از شما پدر و مادر عزیز میخواهم که مرا حلال کنید برادران و خواهران عزیز مرا ببخشید از تمام مردم روستا تقاضا دارم که مرا ببخشید تا خدا از من بگذرد. دست از طلب ندارم تا کام من بر آید یا جان رسد به جانان یا جان ز تن در آید. والسلام علی من اتبع الهدی






جعبه ابزار