• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سمیه دختر خباط

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



سُمَیّه دختر خَبّاط مادر عمار یاسر صحابه مشهور پیامبر اکرم صل الله علیه و آله، از اولین کسانی که مسلمان شد و نیز اولین زنی از مسلمانان بود که شهید شد. سمیه، دختر خباط و کنیز ابی‌حذیفة بن مغیره بود. همسرش یاسر ، پسر عامر و از اعراب عنسی مذجحی قحطانی یمن بود که همراه دو برادرش «حارث» و «مالک» از یمن به مکه راه افتاد تا برادر چهارمش را که بر اثر قحطی و خشکسالی و فساد اوضاع حکومت یمن، آواره شده بود، پیدا کند. پس از آن که سه برادر از پیدا کردن برادر گمشده خود مایوس شدند، مالک و حارث بازگشتند، ولی یاسر در مکه ماند و با رییس قبیلۀ بنی‌مخزوم - ابی حذیفة بن مغیره - هم پیمان شد. ابوحذیفه سمیه، دختر خباط را، که شریف‌ترین و عفیف‌ترین کنیز وی بود، به ازدواج یاسر درآورد و پس از آن سمیه را نیز آزاد کرد و مقرر داشت که فرزندان این زن و شوهر نیز جزو آزادگان (احرار) شناخته شوند. وقتی حضرت محمد به مقام نبوت مبعوث شد، یاسر و سمیه و فرزندشان عمار، جزو اولین نفراتی بودند که به دین اسلام گرویدند و تمام خطرات احتمالی را با جان و دل پذیرا شدند. با مسلمان شدن این خانواده، آزار و اذیت‌ها و شکنجه‌های کفار قریش علیه آنها شروع شد و روز به روز شدت می‌گرفت. در ریگزار داغ مکه، ابوجهل آنان را شکنجه می‌کرد. جلادها سنگ‌های سنگینی روی سینه هر یک از این سه نفر گذاشته و به سختی آنها را شکنجه و آزار می‌دادند.

ابوجهل می‌گفت: «یکی از این سه امر موجب نجات و آسایش شما خواهد بود: ۱. سب و شتم پیامبر ۲. تبری جستن از او ۳. رجوع به لات و عزی». ولی از زبان آنها جملاتی غیر از الله اکبر و لا اله الا الله و بد گفتن به لات و عزی و یاد کردن نام پیامبر با کمال احترام چیزی شنیده نمی‌شد. ابوجهل زره‌های آهنین بر بدنشان می‌کرد و آنها را در آفتاب سوزان صحرای مکه نگاه می‌داشت؛ به نحوی که حرارت آفتاب و داغی آهن بدنشان را می‌پخت و مغزشان را به جوش می‌آورد. یاسر در نهایت در اثر شکنجه‌ها به شهادت رسید. همسرش سمیه نیز که در سن پیری بود، همچنان مقاومت می‌کرد. او پس از شهادت همسرش همواره مورد ناسزاگویی ابوجهل قرار می‌گرفت. ابوجهل از روی خشم دستور داد، تا پاهای سمیه را به دو شتر بستند و شتران را از یکدیگر جدا می‌نمودند. سرانجام کاسه صبر ابوجهل لبریز شده و با خنجر یا نیزه بر شکم او زد و شکمش را درید و به این ترتیب این بانوی با صلابت را به شهادت رساند. جوانان قریش که شاهد این صحنه بودند، با تمام وحدت منافعی که در کوبیدن اسلام داشتند، عمار را با تن مجروح از زیر شکنجهٔ ابوجهل نجات دادند، تا بتواند جسد پدر و مادر خود را به خاک بسپارد.






جعبه ابزار