... عشق رفت ****** هیچ حسابش مگیر آب حیاتست عشق ****** در دل و جانش پذیر عشق ... ****** عشقمعشوقان خوش و فربه کند تشنه مینالد کهای آب گوار ****** آب ... جهان ****** آب جوید هم به عالم تشنگان در دل معشوق جمله عاشق است ...
... اشتیاق و محبت و عشق است؛ چنانچه بعضی از علمای ... آتش شوق و محبت و عشق نیست. ... معنای فقره «خلق ... و اشتیاق به آب وصل مشتاق محبوب و معشوق خاموش و ... و محبت و عشق، به آب وصل مشتاق و محبوب و ... معشوق خاموش کرده و فرونشانده ...
... بود. ارائه پیشگفتار با آب و تاب ادبی و نکته ... که تا زمانـــــه به زهــر آب داد سکین را دو ... زدیده در هــــوس عشق زار مـــروارید هـــوای عشــق بود کو ز ... یک نظـــر بفشــاند ز دیده عـــــاشق ز آب و اشک روان صدهزار ... ز راه بصر به عالم عشق دگـــــر مــریز چنین برکنار ...
... بود. ارائه پیشگفتار با آب و تاب ادبی و نکته ... که تا زمانـــــه به زهــر آب داد سکین را دو ... زدیده در هــــوس عشق زار مـــروارید هـــوای عشــق بود کو ز ... یک نظـــر بفشــاند ز دیده عـــــاشق ز آب و اشک روان صدهزار ... ز راه بصر به عالم عشق دگـــــر مــریز چنین برکنار ...
... حق نایل نشود، آتشگیره عشق، وجودش را مشتعل نمیسازد ... از مولوی ... هر که عاشق دیدیش، معشوق دان کو به نسبت ... از جهان آب هم جوید به عالم، تشنگان چونکه عاشق اوست، ... . که این، وادی عشق است و عشق با کاغذ و دفتر ... تشنه به دنبال آب میدود و عاشق، در پی معشوق. جان، اگر ...
... مولوی تعبیر «آب جان» را به معنای «آب حیات» به کار ... آب حیوان قبله جانْدوستان است اما آنان که به عشق ... او زندهاند دل از آب جان برکندهاند. عاشقان ... اند که جان خود را نثار معشوق ... » شایسته دریای اسرار آمیز عشق نیست، زیرا «کسی این ...
... او آب حیوان قبله جاندوستان است اما آنان که به عشق او ... زندهاند دل از آب جان برکندهاند. عاشقاناند ... که جان خود را نثار معشوق ... مادرزاد» شایسته دریای اسرار آمیز عشق نیست، زیرا «کسی این بحر ...
... تا در ره عشق دوست چون آتش و آب *** از خود نشوی ... نیست، به هستی نرسی * * * عشق بازیچه و ... نیست کران *** درد عشاق را نهایت نیست رایت عشق آشکارا کن ... نیست هر که عاشق شناسد از معشوق *** قوت عشق او به غایت نیست ...