زندان مکانی است که اشخاص از نظر فیزیکی، محدود و توقیف و معمولاً از آزادیهای شخصی محروم میشوند. زندانها به طور قراردادی، سازمانهایی هستند که بخشی از نظام قضائی یک کشور محسوب میشوند و به منظور اجرای کیفر حبس، بهعنوان یک مجازات قانونی که به صورت حکم از سوی دادگاه صادر شدهاست، به دلیل ارتکاب جرم بکار میروند.در بیان عامیانه در خیلی از کشورها، واژه زندان به عنوان یک مترادف برای بازداشتگاه نیز بکار میرود. در حالی که از نظر قانونی این واژهها به دو نهاد مختلف اختصاص دارند. بازداشتگاهها ویژه نگهداری اشخاصی هستند که در انتظار محاکمهاند و یا هنوز احکام به آنها ابلاغ نشدهاست، برای کمتر از یک سال. در صورتی که زندانها میزبان افرادی هستند که دارای محکومیت قطعی میباشند. زندانی سیاسی به کسی گفته میشود که در چارچوب قانون، فعالیت سیاسی انجام داده باشد اما بدلیل مغایرت فعالیتهای وی با خواست حکومت در زندان باشد. اگر شخصی بر خلاف قانون عمل کند و با زیر پا گذاشتن قوانین به فعالیت سیاسی پرداخته باشد مجرم سیاسی محسوب میشود.[نیازمند منبع]
به کسی که در زندان خدمت میکند و وظیفهٔ حفاظت از زندانیان را بر عهده دارد، زندانبان و به کسانی که در زندان محبوس هستند زندانی میگویند. گاهی اوقات واژه زندانبان به تمام افرادی که در زندان یا سازمان زندانها کار میکنند اطلاق میشود. زندانهای بزرگ به بخشهایی تقسیم میشوند که هر بخش، یک بند نام دارد. در زندانهای بزرگ قسمتهایی مانند اندرزگاه، سلول انفرادی، و بهداری نیز وجود دارد.[نیازمند منبع]
بازجویی یا بازپرسی مصاحبهای است که معمولاً توسط افسران پلیس، نیروهای اطلاعاتی و نظامی همچنین مامورین صلاحیتدار قضایی (بازپرس، دادیار و...)، با هدف تحقیق و کشف حقیقت از سوی متهم، شاهد یا قربانی انجام میشود. به عبارت دیگر، بازجویی روشی قضایی با رعایت حقوق دفاعی متهم و تشخیص اتهام درست از نادرست است که توسط مقام قضایی یا امنیتی صورت میگیرد.[نیازمند منبع]
شکنجه بر اساس ماده یکم کنوانسیون منع شکنجه سازمان ملل متحد (۱۹۸۴) اینطور تعریف میشود: هر عملی که به واسطهٔ آن و تعمدا درد و رنجی شدید، خواه جسمی یا روحی، بر فرد اعمال شود، آن هم برای اهدافی چون کسب اطلاعات یا اعتراف گیری از او یا از یک شخص ثالث، یا با هدف تنبیه او به دلیل انجام عملی که او یا شخص ثالثی مرتکب شده، یا مظنون به ارتکاب آن است، یا با هدف ارعاب و واداشتن او یا شخص ثالث (به انجام کاری)، و بنابر دلایل تبعیض آمیز از هر نوع [شکنجه محسوب میشود]، به ویژه هنگامی که چنین درد و رنجی از سوی یک مقام یا فرد دیگری برخوردار از سمتی رسمی یا به تحریک یا رضایت یا قبول وی اعمال شده باشد. شکنجه شامل درد و رنجی که صرفا منبعث از احکام قانونی یا ذاتی این احکام و یا بخشی از آنها باشد، نیست.[نیازمند منبع]