• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 
محمدحسن اسدی طوسی
Mohammad_Hassan_Asadi_Toosi
اطلاعات شخصی
تولد ۱۳۴۳/۱۰/۰۱ شهاب الدین
تحصیلات کارشناسی عمران
وضعیت تاهل متاهل / یک فرزند
نوع عضویت بسیجی / ل ۲۵ کربلا
مسئولیت فرمانده دسته
شهادت ۱۳۶۵/۱۰/۰۴ عملیات کربلای ۴
محل دفن گلزار شهدای شهاب الدین

اول دی ۱۳۴۳، در روستای شهاب‌الدین از توابع شهرستان نکا متولد شد. فرزند هفتم خانواده بود. پدرش خضر، کشاورزی می‌کرد و مادرش سیده کلثوم طاهری نام داشت. سال ۱۳۶۳ ازدواج نمود و صاحب یک فرزندِ پسر (یوسفعلی) شد. دوره کارشناسی رشته عمران را در دانشگاه رازی کرمانشاه قبول شد ولی به دانشگاه نرفت و به عنوان بسیجی از لشکر۲۵کربلا، رسته مهندسی و با مسئولیت فرمانده دسته در جبهه حضور یافت. چهارم دی ۱۳۶۵ (سال هفتم جنگ تحمیلی) در منطقه ام الرصاص و در عملیات کربلای چهار در بیست و دو سالگی به شهادت رسید. پیکرش در منطقه جا ماند و ده سال و هشت ماه مفقودالاثر بود. شهریور ۱۳۷۶ تشییع و در زادگاهش شهاب‌الدین آرام گرفت. برادرش یوسفعلی اسدی طوسی نیز به شهادت رسید.


۱ - وصیتنامه شهید اسدی

[ویرایش]

وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ ﴿آل عمران / آیه ۱۶۹﴾ سپاس و ستایش خداوند مهربان را که ما را از امت پیامبر صلی الله علیه و آله قرار داد و نور وحدانیت خود را بر جان ما تاباند و ما را در مسلک موحدان قرار داد، حمد بی پایان بر او به ولایت ولی بحق و وصی بحق حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام آشنا کرد و ما را از هواداران و فداکاران علی و اولاد علی علیه السلام قرار داد. و این افتخار را برای ما تثبیت کرد که ما پرچم ولایت آن خاندان شریف را در کنار پرچم توحید برافراشتیم و متمسک به کتاب او و عترت مطهر او می باشیم. سپاس مکرر و دمادم او را که ما را در عصر غیبت از سربازان حضرت مهدی عجل الله قرار داد و ما را در زیر سایه لطف رهبری آن جناب فراهم آورد. از اینکه در زمانی خود را میابم که تحت ولایت فقیه در خدمت بدین خدا و آرمان های جمیع انبیا و اهداف همه اولیا الهی حرکت میکنم بسیار خود را مستفیض، فیض متعال میبینم و امروز در سرم سودای وصال معبود و معشوق مطلق می جوشد و در همین جوشش عقیدتی و درونی حاضرم جسم و پیکرم در راه رضای دوست، چون مولایم حسین بن علی علیه السلام گلگون گردد و آمده ام تا به قامت خونین سید شهیدان عالم نماز خونین را اقتدا کنم.

و با سلام نماز سر خونین حسینی از جهان به سلامت در گذرم تا اینکه به وعده های صادق پروردگارم نائل آیم و گرچه خداوند از مهر خودش تجلیاتی بر روح ما تاباند و ما را به مهر و محبت پدرو مادرو زن و فرزند مبتلا کرد تا اینکه نظام زندگی در دنیا محکم گردد. اما پروردگار عالم همه این تعلقات را آزمونی برای ما معتقدان به وجدانیت و جهان آخرت قرار داده و انگاه که مستند جانبازی و فداکاری در راه خدا مطرح باشد مجاهد بیدار و مسلمان متوجه باید در عین دوستی به زندگی در کنار پدرو مادر و همسر و فرزندان و اقوام و خاندان خود باید دل از همه آنها برکند و به سوی جانان پرکشد. اما حسین بن علی بن ابی طالب که مظهر ایثار و عشق و فداکاری در راه خداست مانند همه ما به زن و فرزندانش و خانه اش عشق می ورزید و لکن هنگامی که نوبت عشق بازی در راه خدا مطرح می شود حاضر می شود در خونشان غلطان ببیند و هم حاضر است که زن و فرزند و خواهرش را در دست دشمن جلاد و قتال و بیرحم بدست تازیانه ها و اذیت ها و اسارت بسپارد، لذا امام حسین علیه السلام حجت را بر همه ما تمام کرد.

با اینکه اگر روزی اسلام در خطر دشمنان قرار گرفت مسلمانان آزاده باید از زندگی اش در این دنیا بگذرد و هستی خود را فدای محبوب و رضای او کند. خدایا میدانی که چه می کشیم، پنداری که چون شمع ذوب می شویم، از مردن نمی هراسیم، اما میترسیم بعد از ما ایمان را سر ببرند اکر هم که بسوزیم روشنایی میرود و جای خود را دوباره به شب می سپارد، پس چه باید کرد از یک سو باید بمانیم تا شهید آینده شویم و از دیگر سو باید شهید شویم تا آینده بماند پس هم باید امروز شهید شویم تا فردا بماند و هم باید بمانیم تا فردا شهید نشود، عجب دردی. چه میشد امروز شهید میشدیم تا دوباره شهید شویم. آری همه یاران با وفای اسلام و قرآن و انقلاب و امام شهید شده اند در حالی که نگران فردا بودند. اما ای شهیدان عزیز، ای شهیدانی که در کردستان قطعه قطعه شده اید، ای شهیدانی که همچون گل سرخ شکفته و روی صورتتان دانه های عرق نقش بسته بود و ای شهیدانی که همچون زغال سیاه و پودر گشته اید. و ای شهیدان عزیزی که هنوز زن و فرزند و مادر و پدر و خواهر و برادرانت منتظر پیکر به خون آغشته ات هستند. قسم به خون سیدالشهدا که ما بازماندگان شما، بار سنگین با دادن خون سرختان بر دوش و گردن ما نهاده اید، راهتان را تا آخرین نفسمان ادامه میدهیم تا آن زمان که اسلام عزیز را به رهبری حضرت امام خمینی در سراسر گیتی به اهتزاز در آوریم.

و اما پیام ناقص این حقیر به امت با وفای ایران، ملت عزیز و غیور ایران همیشه دنباله رو رهبر باشید که به حقیقت این رهبر نائب حضرت مهدی می باشد، نکند که او را تنها بگذارید و جریان صدر اسلام تکرار شود و آن نتیجه شوم واگذاری... آیا زندگی حضرت علی علیه السلام را در صدر اسلام مطالعه کرده اید؟ نگذارید که دو مرتبه آن قضیه شوم تکرار شود. ای ملت وفادار به اسلام نسبت به امام بیشتر دقیق شوید و سعی کنید عظمت او را بیابید و خود را تسلیم او بسازید و صداقت و اخلاص خود را همچنان حفظ کنید، اگر فیض شهادت نصیبم گشت آنانکه پیرو خط سرخ امام خمینی نیستند و به ولایت او اعتقاد ندارند بر من نگریند و بر جنازه من حاضر نشوند. اما باشد که دمإ شهدا آنان را نیز متحول سازد و به رحمت الهی نزدیکشان کند، تا آخرین نفس اسلام را یاری کنید، ای امت عزیز همه مثل خاندان وهب جوانان را به جبهه های نبرد بفرستید و حتی جسد او را هم تحویل نگیرید زیرا مادر وهب فرمود سری را که در راه خدا داده ام پس نمی گیرم.

پدر و مادرم در مصیبت من زیاد عجز و ناله نکنید چرا که حضرت زینب سلام الله علیها در یک روز هفتادو دو عزیز در این راه فدا نموده و اسیر کفار شد و در همان موقع اسارت پیام شهیدان را فریاد می زد. شما ای پدر و مادرم و خواهرانم و برادرانم، مقاوم و استوار باشید و پیام مرا به مردم برسانید که مقاومت کنید و با مشکلات و گرفتاری ها مبارزه کنید مشکلات را حل کنید نه اینکه در مشکلات حل شوید، پدر بزرگوار و مادر عزیز و بهتر از جانم از اینکه دو تا از فرزندانتان را در راه خدا و ائمه معصومین فدا کرده اید همچون کوه باشید و چون کوه استقامت کنید و لحظه ای از یاد و نام خدا غافل نباشید، قامت به ظاهر پیر اما بسیار در نزد خدا و حضرت زهرا عزیزتان را همچنان استوارتر بدارید و پیام و فریاد شهیدان راه خدا را به مردم برسانید که همانا فریاد ما پیروی کردن از خدا و قرآن و خمینی است. برادران عزیز از اینکه یوسفعلی عزیز را در راه خدا و قران داده ایم و بنده آن مقاومت ها و آن شجاعت هایتان را دیده ام و بسیار خوشحالم که چنین برادرانی دارم، البته بنده تمام چیزهایی که قبل از انقلاب تا به حال آموخته ام شما برادران دلسوز و عزیزم به این حقیر آموخته اید از زحمات شما بسیار متشکرم. ان شاالله که این دفعه مقاوم ترید چرا که اسلام همچون درختی است که باید با خون آبیاری شود در نتیجه همان طوری که قبل از انقلاب همه مان فعالیت کرده ایم تا پیروزی انقلاب، الان هم باید خون بدهیم تا انقلابمان آن حالت موج مانند خودش را داشته باشد و تفاله ها را بیرون براند. ان شاالله

خواهران عزیزم، خواهرانی که دارید زینب گونه می شوید، همچون زینب باشید و پیام شهدا را به امت وفادار برسانید، تقوا را پیشه خود قرار دهید، یک لحظه از یاد خدا غافل نباشید، پیام خون شهدا را با حجابتان به خواهران دیگر برسانید، همچون شیر در جلسات شرکت کنید، عجز و ناله نکنید چرا که تازه به هدفم رسیده ام و ان شاالله که با کارهای خیر خودتان باز هم در نزد ائمه معصومین تشکیل همین خانواده را در بهشت بدهیم. ان شاالله تعالی. یک پیام دیگری که به شما پدر و مادر و خواهر و برادران عزیزم دارم این است که خانواده ام را اول به خدا و بعد به شماها سپرده ام ان شاالله که در کنار همدیگر زندگی کنید و سعی نمائید که این یوسفعلی را همچون شهید یوسفعلی با تقوی، با نماز، پیرو خط امام همانگونه که روی شهید یوسفعلی از نظر درسی کار می کردید روی این یوسفعلی هم کار کنید تا در آینده ان شاالله سربار جامعه نباشد و راه شهیدان را به او بیاموزید و به او بگوئید که پدرت در راه خدا و قران و ایمه معصومین جانش را نثار نموده است و در پایان اگر شهادت نصیبم شد بنده را در قبرستان عمومی محل کنار برادر عزیزم دفن نمائید.

بار خدایا، بارالها، معبودا، معشوقا، مولایم من ضعیف و ناتوان دوست دارم چشمهایم را دشمن در اوج دردش از حلقه در اورده و دست هایم را قطع کند و پاهایم را از بدن جدا سازد و قلبم را اماج رگبارهایش کند و سرم‌ را از تنم جدا نماید تا در کمال فشار و آزار، دشمنان مکتبم ببینند که گرچه چشم ها و دست ها و پاها و قلب و سینه و سرم را از من گرفته اند اما یک چیز را نتوانسته اند که بگیرند و آن ایمان به هدفم است که عشق به الله و معشوقم و به مطلق جهان هستی و عشق به شهادت و عشق به امام و اسلام است. خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار، از عمر ما بکاه و بر عمر رهبر افزای .






جعبه ابزار