صف
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
صَفّ مصدر فعل صَفَّ يَصُفُّ در لغت به معناى در يك رديف و خط صاف قراردادن و قرار گرفتن هر چيز، مرتب كردن، نزديك هم چيدن، قومِ در صف ايستاده، در مقابل دشمن قرار گرفتن لشكر و بال باز كردن پرنده آمده است. جمع آن صفوف است. اين لغت در اصطلاح فقه عبارت است از: رديف كردن و نزديك هم چيدن و يا كنار هم قرار گرفتن نفرات يك گروه يا واحد نظامى.
[ویرایش]
اين واژه در قرآن كريم هفت بار به كار رفته است كه به يك مورد آن كه با مفهوم نظامى مناسب است. اشاره مىشود: «انَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذينَ يُقاتِلوُنَ فى سَبيلِهِ صَفاًّ كَانَّهُمْ بُنْيانٌ مَرْصُوصٌ» خدا كسانى را كه در راه وى، به صف، كارزار مىكنند كه گويى بنايى استوارند، دوست دارد.
[ویرایش]
در روايات بسيارى واژه «صفّ» به كار رفته است؛ از آن جمله روايت
مالکابن اعین است كه مىگويد: «... حَرَّضَ اميرُالْمُؤْمِنينَ عَلَيهِ السَّلامُ النَّاسَ بِصِفَّيْنِ فَقالَ: انَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ قَدْ دَلَّكُمْ عَلى تِجارَةٍ تُنْجيكُمْ مِنْ عَذابٍ أَليمٍ، وَ يُشْفى بِكُمْ عَلَى الْخَيْرِ الْايْمانُ بِاللَّهِ، وَالْجِهادُ فى سَبيلِ اللَّهِ ... فَسَوُّوا صُفُوفَكُمْ كَالْبُنْيانِ الْمَرْصُوصِ فَقَدِّمُوا الدّارِعَ وَأَخِّرُوا الْحاسرَ وَ عَضُّوا عَلىَ النَّواجِدَ ...» امير مومنان عليهالسلام در صفّين مردم را به جنگ تشويق مىكرد و مىفرمود خداوند تبارك و تعالى شما را به تجارتى كه از عذاب دردناك نجات مىدهد، راهنمايى كرده است و شما را برخير (ايمان به خدا و جهاد در راه او) هدايت نموده است ... پس صفهايتان را مانند بنيانى محكم (سد آهنين) مرتب كنيد و زره پوشان را در جلو و افراد بدون زره و سپر را در پشت سر قرار دهيد و دندانهاى خود را برهم بفشاريد و فقهاء مىگويند: در جنگ واجب است جنگجويان خودشان را در ميدان جنگ به صف ثابت و استوار مانند سدّ آهنين مرتب كنند.» يكى از احكام جنگ اين است كه فرمانده لشكر وقتى تصميم بر جنگ گرفت، از خداوند طلب خير و درخواست پيروزى كند و اصحاب و ياران خود را به مرتّب كردن صفها تشويق نمايد.
[ویرایش]
صفايا در لغت يعنى برگزيدهها. در اصطلاح بهترين غنيمت ها است كه رئيس و فرمانده قبل از تقسيم
غنیمت براى خود انتخاب مىكند. در روايات از قول امام على چنين آمده است: «نَحْنُ قَوْمٌ فَرَضَ اللَّهُ طاعَتَنا، لَنَا الْانْفالُ وَ لَنا صُفُّوالْمالِ اىْ جَيَّدَهُ وَ احْسَنَةُ كَالْجارِيَةَ الْفارَهَ وَ السَّيْفُ الْقاطِعُ وَالدَّرع قَبْلَ انْ تُقْسِمَالْغَنيمَةُ» ما مردمى هستيم كه خداوند متعال، اطاعت از مارا واجب گردانيده است.
انفال از آن ماست. صفاياى اموال، يعنى بهترين و زيباترين آنها مانند كنيز زيبا و شمشير برنده و زرههاى (بىنظير) قبل از اينكه تقسيم شوند، از آن ماست.