• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 
محمدرضا محبوبی
Profile_shahid
اطلاعات شخصی
تولد ۱۳۴۷/۱۱/۰۱ علی آباد کتول
تحصیلات پایان دوره راهنمایی
وضعیت تاهل مجرد
نوع عضویت بسیجی / ل ۲۵ کربلا
مسئولیت توضیحات
شهادت ۱۳۶۵/۱۰/۲۶ عملیات کربلای ۵
محل دفن گلزار شهدای شهر نکا

یکم بهمن ۱۳۴۷، در شهرستان علی‌آباد‌کتول از توابع استان گلستان به دنیا آمد. اولین فرزند خانواده بود. پدرش عبدالرزاق بازنشسته بود و مادرش فاطمه نظری نام داشت. سوم راهنمایی را در مدرسه فردوسی نکا خواند. مجرد بود. به عنوان بسیجی از لشکر ۲۵ کربلا، رسته بهداشت در جبهه حضور یافت. بیست و ششم دی ۱۳۶۵ (سال هفتم جنگ تحمیلی) در منطقه شلمچه و در عملیات کربلای پنج بر اثر اصابت ترکش به پهلو در هفده سالگی به شهادت رسید. هفت روز بعد آیت الله حسین محمدی‌لائینی بر پیکرش نماز خواند و پس از تشییع در گلزار شهدای شهر نکا دفن شد.


۱ - وصیتنامه شهید محبوبی

[ویرایش]

بنام الله پاسدار خون شهیدان ، بنام خدائیکه زمین و آسمان را آفرید و همه مخلوقات جهان آفریده قدرت اوست بنام خدائیکه به ما سعادت عطا فرمود تا در جبهه نور علیه ظلمت شرکت کنیم و از دین و میهن اسلامی دفاع کنیم و با درود و سلام خدمت یگانه منجی عالم بشریت امام زمان و نایب برحقش این یگانه رهبر محرومان و این پیر خستگی ناپذیر جماران و با درود و سلام به تمامی رزمندگان سلحشور اسلام که مردانه از هستی دنیوی گذشته و جانانه قدم بر عرصه پیکار نهادند بادرود و سلام بیکران به ارواح طیبه شهیدان آن عزیزانیکه با ایثار خون گرمشان درخت تنومند اسلام را آبیاری کردند تا ما با این ابرقدرتهای جنایتکار درسی داده باشیم که برایشان درس عبرتی باشد وصیتی چند با مادر خویش دارم : مادر عزیزئیکه زحمات بی پایان او جبران ناپذیر است مادریکه در دامان خود چنین فرزندی را به جامعه اسلامی تحویل داده است مادرم بعد از شهادتم هیچگاه نمی خواهم که اشکهای تو دور چشمانت ، چشمانیکه خستگی را تحمل کرد تا مرا بدین جای رساند حلقه بزند، دلم می خواهد زینب وار صبور باشی دیدگان این ضد انقلاب ها با صبر و بردباری شما کور شود. پدر عزیزم در لحظه ای که خبر شهادتم بشما می رسد می خواهم بگوئی که راضی ام به رضای خدا، زیرا من امانتی بودم که خداوند تبارک و تعالى بشما عطا فرمود و الان لحظه ای فرا رسید که خداوند این امانتی را از شما پس گرفت ، در نتیحه شما وسیله ای بیش نبودید و از تمامی دوستان و آشنایانم می خواهم که هیچ گاه امام را تنها نگذارید و راه مرا نیز ادامه دهید تا روحم شاد شود ، شهادت از عسل شیرین تر است ، هیچ گاه جبهه را تنها نگذارید در خاتمه از زحمات پدر و مادرم تشکر می کنم و برای همه شما آرزوی موفقیت می نمایم . خدایا، خدایا تا انقلاب مهدی، حتی ظهور مهدی از نهضت خمینی محافظت بفرما. آمین






جعبه ابزار