• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سیداحمد عمادی قلعه سری

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



سیداحمد عمادی قلعه سری
Profile_shahid
اطلاعات شخصی
تولد ۱۳۴۲/۰۶/۲۵ شهرنکا
تحصیلات پایان دوره ابتدایی
وضعیت تاهل متاهل / یک دختر
نوع عضویت پاسدار / ل ۲۵ کربلا
تخصص تخریب چی
شهادت ۱۳۶۵/۱۰/۲۳ عملیات کربلای ۵
محل دفن گلزار شهدای شهرنکا

بیستم آذر ۱۳۴۵، در روستای قلعه‌سر از توابع شهرستان نکا دیده به جهان گشود. مادرش زهرا حسینی و پدرش سید رمضان نام داشت. تحصیلات را در مقطع دوم تجربی در دبیرستان امام خمینی نکا با موفقیت پایان رساند. مجرد بود. به عنوان بسیجی از لشکر ۲۵ کربلا در جبهه حضور یافت. چهارم دی ۱۳۶۵ (سال هفتم جنگ تحمیلی) در منطقه ام‌الرصاص و در عملیات کربلای چهار در بیست سالگی به شهادت رسید. پیکرش دو سال در منطقه جا ماند و مفقودالاثر بود. هفدهم دی ۱۳۶۷ تشییع و در زادگاهش قلعه‌سر دفن شد. برادرش سیدجلیل عمادی قلعه‌سری جانباز است.


۱ - وصیتنامه شهید عمادی

[ویرایش]

با درود و سلام به رهبر کبیر انقلاب بنیان گذار جمهوری اسلامی و با درود و سلام به شهدای صدر اسلام و انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی قبل از هر چیز باید بگویم که من خودم داوطلب به جبهه رفتم، و اگر عشق به امام و اسلام و همچنین مسئولیت خون شهیدان نبودند، هیچ قدرتی نمی توانست مرا به جبهه بکشاند. از ما شهیدان به شما نصیحت باد و بزرگترین پیام ما این است که دست از این ماه تابان یعنی امام برندارید که روزنه امیدتان است و پیوسته با اتحاد و انسجامتان در نماز جمعه و در مساجد و کارهای خیر راه ما را ادامه دهید و از خون ما پاسداری کنید و به حرمت خون این همه شهید بر عزت و شرف خود همواره بیفزائید کارها و عبادتهایتان مخلصانه تر باشد و همچنین به عنوان فردی از آحاد ملت مسلمان به تمامی ملت خصوصاً به مسلمین امر تذکر می دهم که همیشه در جهت اسلام و قرآن بوده و هیچ مسئله و روشی شما را از اهداف و جهتی که اسلام باشد و منحرف ننماید. و در کارهایتان نیت خود را خالص نموده و اعمالتان را از هر شک و ریا و حسادت و بغض و... پاک نماید تا هم اجر خود را ببرید و هم بتوانید، مسئولیت خود را آنچنان که خداوند و اسلام و امام می خواهند انجام داده باشید این را هرگز فراموش نکنید تا خود را نسازیم و تغییر ندهیم جامعه ای ساخته نمی شود.

پدر و مادر عزیز آفرین بر شما که توانستید چنین فرزندی را در دامان خود تربیت کنید که بتواند در راه اسلام خونش را بریزد و افتخار کنید و زیاد ناراحت من نباشید. شما می دانید که حسین علیه السلام چگونه فرزندانشان مظلومانه در مقابل کافران به شهادت رسیدند ماهم درس از آنها گرفتیم برایم زیاد گریه نکنید، و از گریه کردن زیاد خودداری کنید و پدر عزیز مرا در قبرستان روستای قلعه سر نزد دیگر شهیدان دفن کنید، و همچنین شما ای برادران و خواهران عزیزم افتخار کنید که چنین برادری داشتید و به خود ببالید که برای اسلام برادری را داده اید و همچنین این شما را مغرور نکند که بگوئید بله ما شهید دادیم خیر ما در مقابل خون ۷۲ تن شهید کربلا و هزاران شهید انقلاب و جنگ تحمیلی چیزی ندادیم باید از خون من و هم خون شهیدان دیگر پاسداری کنید و جبهه ها را خالی نگذارید و کمک به جبهه را فراموش نکنید، و همچنین دوستان و امت حزب الله با منافقین و یاوه گویان به سختی مبارزه کنید و نگذارید آنها سربلند کنند تا ضربه ای به اسلام بزنند شما هم باید مرا ببخشید در میان شما بودم خطاها داشتم، و اشتباهاتی کردم و همچنین دوستان من پشتیبان نهاد انقلابی باشید و هیچ موقع مسائل شخصی شما را از اهداف الهی تان دور نسازد. خدایا تو را گواه میگیرم که در طول فعالیتم هر چه کردم برای رضای تو بوده وسعی داشتم همیشه در کارهایم دقت کنم و امیدوارم این جان ناقابلم را در راه اسلام عزیز و پیروزی مستضعفین بر مستکبرین بپذیری و در پایان پیام من به شما معلمین و دانش آموزان که در سنگر آموزشی با دشمن مبارزه میکنید همچنان مثل گذشته جبهه ها را پر کنید و در درس دادن و درس خواندن خون شهیدان را در نظر بگیرید و برای خدا کار کنید و جبهه ها را مثل گذشته بر کنید و در پایان دعا به جان امام و پیروزی رزمندگان را فراموش نکنید.






جعبه ابزار